یافتن پست: #نشسته

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دیروز هوا خیلی گرم بود و ما مستقیم روبروی کولر نشسته بودیم که یهو

بابام با یه پتو اومد عطسه کنون رفت یه جا که باد کولر بهش نخوره!

سرما هم نخورده بود! میگه اگه میشه کولر رو خاموش کنین من راحت

بخوابم؟! جدیدا نقش بازی میکنن. آره دیگه جدیدا اینطوری شده :|




دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 10:58
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آقای دست و دل باز تصادف کرده بود نشسته بود وسط خیابون می زد توی سرش که ماشینم! ماشینم داغون شد! خاک تو سرم شد. افسره رفت بهش گفت: بدبخت! آنقدر حرص ماشینت رو زدی که نفهمیدی دست چپت از مچ قطع شده!
آقاهه یه نگاه کرد به دستش گفت: یا حضرت عباس، ساعتم!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 21:32
+1
nanaz
nanaz
پشت این بغض، ‌بیدی نشسته، که خیال میکرد با این بادها نمیلرزه . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 15:26
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اتل متل یه مورچه / قدم می زد تو کوچه
اومد یه کفش ولگرد / پای اونو لگد کرد
مورچه پا شکسته / راه نمی ره نشسته
با برگی پاشو بسته / نمی تونه کار کنه
دونه هارو بار کنه / تو لونه انبار کنه
مورچه جونم تو ماهی / عیب نداره سیاهی / خوب بشه پات الهی
…آفرین کوچولو اینو حفظ کن فردا ازت می پرسم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 20:21
+3
roya
roya




نشسته ام. کجا؟

کنار همان چاهی که تو برایم کندی.

عمق نامردی ات را اندازه می گیرم!




1370781467516243_large.jpg



دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 10:46
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بار ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻳﻬﻮ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺎ
ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺷﻮﺧﻲ ﻛﻨﻢ ﭘﻴﺪﺍﺵ ﻛﺮﺩﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ
ﻋﻘﺐ ﻳﻪ ﻟﮕﺪ بهش زدم ﺑﻌﺪ ﭘﺮﺗﺶﻛﺮﺩﻡ
ﺗﻮ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺧﻮﺩﻣﻢ ﭘﺮﻳﺪﻡ ﺭﻭﺵ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺩﺭﮔﻴﺮ
ﺷﺪﻡ ﻳﻬﻮ ﭼﺸﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺩﻳﺪﻡ
ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻛﻨﺎﺭ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﻧﺸﺴﺘﻪ :|
هیچی ﺩﻳﮕﻪ
ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻪ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺩﻳﮕﻪ ﺑﺎﻻ ﻧﻴﻮﻣﺪﻡ :|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 15:54
nanaz
nanaz

بعضـى ها گــریه نمى کنند
اما از چشم هایشان معلوم است که اشــکى به بزرگى یک سکــوت
گوشه چشمشان به کمــین نشسته …

دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 14:51
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شیخ با مریدان استقلال و پرسپولیس در صحرا نشسته بودند



ناگهان بادی وزیدن گرفت و همه استقلالی هارو را باد برد


پرسپولیسی ها با غرور از شیخ پرسیدند:



یا شیخ یعنی ما قوی تریم



شیخ خندید و گقت:



نه، شما سوراخید باد از شما رد میشود.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/11 - 17:54
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
استقلالی و پرسپولیسی ها نشسته بودند که بادی وزیدن گرفت و

تمامی استقلالی ها را باد برد پرسپولیسی خوشحال شدن وبه گفتند:

عجب قدرتی داریم. فردی که از اونجا میگذشت گفت نه چون شما

سوراخید باد از شما رد شد.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 18:38
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
من کلافه , گیج , تنها ساکت و آروم مثل همیشه با یه فنجون قهوه گوشه ای از اتاقم نشسته ام.. صدای آهنگ مورد علاقمون فضای اتاقمو پر کرده... نیستی... نیستی و نمیدانی چه لذتی دارد سیگار بعد از تو !


دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 23:55
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ