یافتن پست: #نوشته

محمد
محمد

(محصول روغن نباتی قو) چیست؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

این جمله رو یکی از دانشجوهام امروز پشت پرایدش نوشته بود:)))))))))))

این دانشجو حقش بیست بیست
دیدگاه  •   •   •  1393/02/21 - 18:49
+2
محمد
محمد

داشتم با پدرم جدول حل میکردم
که گفتم : پدر نوشته دوست, عشق , محبت و چهار حرفیه...

اتفاقا" دو حرف اولشم در اومده بود , یعنی ب و الف

یه دفعه پدرم گفت........

.

.

.

فهمیدم عزیزم میشه بابا

با اینکه میدونستم بابا میشه ولی بهش گفتم نه اشتباهه

گفت ببین اگه بنویسی بابا عمودیشم در میاد ...

تو چشام اشک جمع شده بود و گفتم

میدونم میشه بابا ولی ...

اینجا نوشته چهار حرفی،

ولی تو که حرف نداری ...

عاااااشقتم باباجونم
1 دیدگاه  •   •   •  1393/02/21 - 17:56
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
حس نوشتن دارم و یک دنیا حرف

اما این بار واژه ها حقیرند برای بیان فریاد دلم

پس : سکوت خواهم کرد شاید وجدان تقدیرم به درد بیاید

فقط شنیدنی ترین و خواندنی ترینش آخرش است

وآخر نوشته من این شد :

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید و می کوبد

اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید

این منم
دیدگاه  •   •   •  1393/02/19 - 12:00
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺣﻤﻮﻡ ﻭ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﻮﮎ

ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﺵ ﭼﻪ ﺷﮑﻠﯿﻪ؟؟؟؟؟

ﺧﺐ؟؟؟؟
ﺑﮕﻮ ﺧﺐ..!!!!!.

ﺻﻮﺭﺕ ﯾﺎﺭﻭ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﺷﮑﻠﯿﻪ، ﺗﻮﻭ

ﻓﯿﺴﺒﻮﮐﺶ works at ﺭﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪ:

modeling

من میرم اسید بخورم.

دیدگاه  •   •   •  1393/02/17 - 18:38
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮﯼ ﮐﺎﻓﻪ ﺗﺮﯾﺎ ﮐﺎﭘﻮﭼﯿﻨﻮ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ
ﭘﺴﺮﯼ ﺍﻭﻣﺪ ﯾﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﺗﺎﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﺵ ﻭ ﺭﻓﺖ !
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﮐﻠﻨﺠﺎﺭ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﻏﺬﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭﻩ ﯾﺎ ﻧﻪ
ﺁﺧﺮ اونو ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻻﯼ ﺩﻓﺘﺮﺵ .
ﺷﺐ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺮ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ
ﺁﻏﺎﺯ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﯾﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ؟
ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﺯﺩ ﮐﺎﻏﺬ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﺗﻌﺠﺐ ﺩﯾﺪ
ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﺑﺎ ﺧﻂ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ :
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
ﮐﺎﭘﻮﭼﯿﻨﻮ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻧﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻥ ﺑﺰﻏﺎﻟﻪ!

2 دیدگاه  •   •   •  1393/02/15 - 20:28
+3
محمد
محمد
شامپو خریدم روش نوشته:
این محصول را روی سرتان بریزید و موهایتان را بمالید سپس آبکشی کنید!

من میخواستم بریزم تو دهنم قرقره کنم،خدا خیرشون بده آگاهم کردن..
دیدگاه  •   •   •  1393/02/12 - 22:24
+5
aidin
aidin
یکی ازم پرسید: منبع نوشته هایت کجاست؟؟؟ گفتم زیاد دور نیست یک وجبی بغضم...............
دیدگاه  •   •   •  1393/02/11 - 18:48
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




معلم پسرک را صدا زد

تا انشایش را با موضوع « علم بهتر است یاثروت » را بخواند ...

پسرک با صدای لرزان گفت ننوشته ام !

معلم با خط کش چوبی پسرک را تنبیه کرد

و او را پایین کلاس پا در هوا نگه داشت

پسرک در حالی که دستهای قرمزو باد کرده اش را به هم می مالید

زیر لب گفت: آری ثروت بهتر است چون اگر داشتم دفتری میخریدم

و انشایم را می نوشتم ...


دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 21:09
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مورد داشتیم طرف ان چنان غرق تقلب بوده که نام و نام و خانوادگی رو هم از بغل دستیش نوشته.
2 دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 16:31
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پسره نوشته : خلقت دخترا
اصلاً شوخیه جالبی نبود…!
دختره اومده جواب داده گذاشته:
ولی خـلـقـت پسرا خیلی باحال بود
مردیم از خنده....!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 15:23
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ