یافتن پست: #نوشته

saman
saman
در CARLO
یه فامیل داریم 40 سالشه !

بعدش این کامپیوتر که خریده بود میخواس سی دی رایت کردن یاد بگیره به بابام گفته بود برام مراحلشو رو

یه کاغذ بنویس یادم نره .

بابام نوشته بود :

1 - ابتدا به سمت ِ کامپیوتر میرویم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 09:13
+4
be to che???!!
be to che???!!

اين متن رو بخونيد بي نظيره!!!





قصاب با ديدن سگي كه به طرف مغازه اش نزديك مي شد حركتي كرد كه دورش كند اما كاغذي را در دهان سگ ديد. 
كاغذ را گرفت. روي كاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسيس و يه ران گوشت بدين». ۱۰ دلار همراه كاغذ بود. 

قصاب كه تعجب كرده بود سوسيس و گوشت را در كيسه اي گذاشت و در دهان سگ گذاشت. 
سگ هم كيسه را گرفت و رفت. 

قصاب كه كنجكاو شده بود و از طرفي وقت بستن مغازه بود تعطيل كرد و به دنبال سگ راه افتاد. 
سگ در خيابان حركت كرد تا به محل خط كشي رسيد. با حوصله ايستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خيابان رد شد.
قصاب به دنبالش راه افتاد. 
سگ رفت تا به ايستگاه اتوبوس رسيد نگاهي به تابلو حركت اتوبوس ها كرد و ايستاد. 
قصاب متحير از حركت سگ منتظر ماند. 

اتوبوس امد, سگ جلوي اتوبوس آمد و شماره آنرا نگاه كرد و به ايستگاه برگشت. صبر كرد تا اتوبوس بعدي امد دوباره شماره آنرا چك كرد. اتوبوس درست بود سوار شد.
قصاب هم در حالي كه دهانش از حيرت باز بود سوار شد. 
اتوبوس در حال حركت به سمت حومه شهر بود و سگ منظره بيرون را تماشا مي كرد. پس از چند خيابان سگ روي پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد. اتوبوس ايستاد و سگ با كيسه پياده شد. قصاب هم به دنبالش. 

سگ در خيابان حركت كرد تا به خانه اي رسيد. گوشت را روي پله گذاشت و كمي عقب رفت و خودش را به در كوبيد. اين كار را باز هم تكرار كرد اما كسي در را باز نكرد. سگ به طرف محوطه باغ رفت و روي ديواري باريك پريد و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پايين پريد و به پشت در برگشت. 
مردي در را باز كرد و شروع به فحش دادن و تنبيه سگ و كرد. 
قصاب با عجله به مرد نزديك شد و داد زد: چه كار مي كني ديوانه؟ اين سگ يه نابغه است. اين باهوش ترين سگي هست كه من تا به حال ديدم.

مرد نگاهي به قصاب كرد و گفت: تو به اين ميگي باهوش؟ اين دومين بار تو اين هفته است كه اين احمق كليدش را فراموش مي كنه.

پائولو كوئليو

نتيجه اخلاقي: اول اينكه مردم هرگز از چيزهايي كه دارند راضي نخواهند بود. و دوم اينكه چيزي كه شما آنرا بي ارزش مي دانيد، بطور قطع براي كساني ديگر ارزشمند و غنيمت است. سوم اينكه بدانيم دنيا پر از اين تناقضات است. پس سعي كنيم ارزش واقعي هر چيزي را درك كنيم و مهم تر اينكه قدر داشته هاي مان را بدانيم

 


 

دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 02:07
+6
be to che???!!
be to che???!!
زن : مگه اينجا مدرسه دولتي نيست !؟

مدير : اگه دولتي نبود كه مي گفتم يك ميليون تومن بريز!

زن : آقا آخه مدارس دولتي نبايد شهريه بگيرن!

مدير : اين كه شهريه نيست اسمش همياريه !!!

زن : اسمش هر چي هست. تلويزيون گفته به همه مدارس بخشنامه شده كه مدارس دولتي هيچگونه وجهي نميتونن دريافت كنن.

مدير : خب برو اسم بچت را تو تلويزيون بنويس!! اينقدر هم وقت منو نگير…

زن : آقاي مدير من دو تا بچه يتيم دارم! آخه از كجا بيارم ؟!!

مدير : خانم محترم! وقتي وارد اينجا شدي رو تابلوش نوشته بود يتيم خونه يا مدرسه؟! آقاي مستخدم، اين خانم رو به بيرون راهنمايي كن!!!

زن با چشمهاي پر اشك منتظر اتوبوس واحد بود، اتومبيل مدل بالائي ترمز كرد و زن سوار شد … روزنامه اي كه روي صندلي جا مانده بود رو برداشت و بهش خيره شد: كميته مبارزه با فقر در جلسه امروز … ستاد مبارزه با بيسوادي … تيتر درشت بالاي صفحه نوشته بود: با 200000 زن خياباني چه مي كنيد؟!! زن با خودكاري كه از كيفش بيرون آورده بود عدد را تصحيح كرد:

با 200001 زن خياباني چه مي كنيد ؟!!


فاحشه را خدا فاحشه نيافريد؛ آنانكه در شهر نان قسمت ميكنند، او را لنگ نان گذاشته اند، تا هر زمان لنگ هماغوشي ماندند، او را به ناني بخرند....
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 01:42
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


ﺑﺎ ﻫﺮﮐﺲ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺷﻌﻮﺭﺵ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﻦ ... ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺷﻌﻮﺭﺕ ... !!! : | ﺑﺎ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﻫﻢ ﮐﻼ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻧﮑﻦ ﺷﻌﻮﺭ ﻧﺪﺍﺭﻥ ... ! : | ﺍﺻﻦ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺭﻭ ﭘﯿﺸﻮﻧﯿﺸﻮﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ: ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻧﺸﻮﯾﺪ ﺧﻄﺮ ﺑﯽ ﺷﻌﻮﺭﯼ : |


دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 18:53
+6
saman
saman
در CARLO

پسره تو اعلامیه پدرش نوشته :


از وقتی رفتی گرمی از این خونه رفته...!


یعنی خیلی ریز به موضوع خاموش کردن کولر اشاره کرده

دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 17:57
+6
*elnaz* *
*elnaz* *
تو دسشویی دانشگاه کاغذ زده بودن که آب قطع است
یکی با خودکار زیرش نوشته بود دیگه دیره خیلی دیره !{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 14:06
+1
*elnaz* *
*elnaz* *
ﭘﺴﺮﻩ ﺗﻮ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻞ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
ﺗﻮﻟﺪﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ
ﺍﯾﺸﺎﻟﻠﻪ 9378673426 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﺸﯽ |:
ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻼﻗﯿﺖ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﻧﺎﺑﻮﺩﻡ ﮐﺮﺩ!{-18-}{-37-}
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 13:57
+1
roya
roya
در CARLO
داشتم از یه مغازه رد می شدم که دیدم روی شیشه اش نوشته بود
"یه کیف پول پیدا شده"
با خودم گفتم بذار شانسمو امتحان کنم
رفتم توی مغازه دختره (مغازه دار) گفت نشونی بدید تا بهتون بدم
منم گفتم یه کیف که توش پول هست درسته؟
اونم گفت بله این کیف مال شماست!!
ینی اشک تو چشام حلقه زد که شاسکول تر از منم هست!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 10:19
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺍﺳﻤﺸﺎﻥ ﺏ ﺳﻨﮓ ﺩﻟﻲ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺍﺳﺖ
ﺯﻥ ﻫﺎ ﺏ ﺁﻫﻦ ﭘﺮﺳتی
ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻭ ﺯﻥ ﻫﺎ؛ﻫﺮ 2 ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ،ﻫﺮ 2 ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻴﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯتنهایی ﻣﻲ ﻧﺎﻟﻨﺪ
ﺟﻤﻠﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺟﻤﻠﻪ ﻱ ﻓﺮﺍﺭ،ﺑﺸﻨﻮﻳﻢ،ﻓﺮﺍﺭﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﺍﻣﺎ
ﻫﺮ 2 ﺏ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﺴﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺗﻨﻬﺎﻳﺸﺎﻥ ﻧﮕﺬﺍﺭﺩ
ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺗﺎ ﻣﺎﻧﻜﻦ ﻣﻴﺒﻴﻨﻨﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻴﮕﺬﺍﺭﻧد
ﺯﻥ ﻫﺎ ﺗﺎ ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻩ ﺍﻱ ﺳﻮﺍﺭ BMW
ﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﻳﻤﺎﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺑﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 13:32
+2
roya
roya
در CARLO
اين متن أرزش 10 بار خوندن دأره ..
ممنون از كسي كه اين رو نوشته ... 

من ی دخترم
اگه خودمو لوس نکنم
اگه باهات قهر نکنم و ناز نکنم
اگه وقتی چشات میچرخه از حسودی دیونه نشم
اگه از نظر دادنات خوشحال نشم
اگه به خاطر تو به خودم نرسم
اگه سر به سرت نذارم
اگه برات گریه نکنم
اگه وقتی پاستیل میبینم پیرهنتو نکشم
اگه لب و لوچه آویزون نکنم تا بغلم کنی
اگه بهت نگم آقامون
اگه برات مظلوم بازی درنیارم
اگه از سرو کولت نرم بالا
اگه برات عشوه نیام
اگه گوشتو نپیچونم و نگم تو فقط مال منی
اگه ناغافل دستاتو نگیرم
اگه وقتی کار بدی کردم با ترس بهت نگم
اگه لج بازی نکنم
اگه ...
اون موقع که تو دیگه دیوونم و عاشقم نمیشی!
تو عاشق اینی که من یه خانم کامل باشم!خانم تو!
اممما!!!
تو پسری!
اگه برام غیرتی نشی
اگه روم حساس نباشی
اگه ته ریش نداشته باشی
اگه باهام مهربون نباشی
اگه بهم اخمای کوچولو نکنی
اگه وقتی شالم رفت عقب نگی اونو بکش جلو
اگه دستمو محکم نگیری
اگه نگی هرکاری کردی راست بگو تا ببخشمت
اگه سر به سرم نذاری
اگه قربون صدقم نری
اگه نگرانم نشی
اگه بهم نگی عروسک من
اگه نگی من مهمم که میگم خوبی
اگه...
اونوقت منم دیوونه و عاشق تو نمیشم تا اونکارارو برات نمیکنم!من تورو مرد میخوام!مرد تو!
پس بیا و مرد باش!
ابرو برندار!دماغت عمل نکن!
لوس حرف نزن!
من و تو همون آدم و حواییم!بیا جاهامونو عوض نکنیم!
من لطافت نگه میدارم تو صلابت
تو نگاهتو نگه دار منم نجابتمو
بیا سعی کنیم بهترین هم باشیم!
من بهترین دختر واسه تو!
تو بهترین پسر واسه من!
میدونم شاید نشه حداقل سعی که میشه کرد!
قبول؟؟
5 دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 17:04
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ