یافتن پست: #نوشته

محمد
محمد
توماس اديسون (مخترع لامپ)
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/18 - 16:03
+5
-2
مهسا
مهسا
نوشت "قم حا " ... همه به او خندیــــــــــــــــدند!! گریــــــــــــــــــــــست ... گفت به "غم ها " یم نخندید... که هر جور نوشته شود درد دارد!!! از ته به سر بخوان تا مــــــــن آن روزها را بشناسی...!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/17 - 19:16
+3
mina_z
mina_z
خوب شد ننوشته عمه{-33-}{-33-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/16 - 17:13
+3
vahid
vahid
یارو داشته شامپو رو بدون آب میمالیده رو سرش، میگن چرا بدون آب؟ میگه آخه روش نوشته برای موهای خشک!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 22:09
+3
sasan pool
sasan pool
وعـده ی پــوچ

پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد. از او پرسید : آیا سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت : چرا ای پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم. پادشاه گفت : من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا را برایت بیاورند. نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش کرد. صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در ح
Small Skyblue: را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود : ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کردم اما وعده ی لباس گرم تو مرا از پای درآورد ..
Small Skyblue: *********************************************************
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 19:38
+4
ronak
ronak
در Romantic
آقا اجازه؟مطلب امروز ما خداست... توضیح میدهید که جای خدا کجاست؟ قرآن نوشته که او همه جا هست و مادرم... اصرار میکند قبله کمی سمت راست...
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 19:11
+5
ronak
ronak
در Romantic
او ساكن شد ومن حتی نتوانستم قبلش وداع كنم ... او با زیباییش ساكن شد ... و با زیباییش آرمید در اعماق درونم برای بازگشت او بی صبرم دلبر دلربای من ... نور الهام بخش تمام نوشته هایم ... شهوت كشته شده ام ... عشق در خاك خفته ام ... روح سودازده من هنوز مال توست ... قلبی ندارم ...
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 18:56
+3
vahid
vahid
دختر خاله ام معلّم بود. می گفت یه بار تو امتحان جغرافیا سؤال دادم: "آیا می دانید طولانی ترین رود ایران چه نام دارد؟"
یه شاگرد هم تو ورقه اش نوشته بود "بله".
پ.ن: نمره شو داده بود به بچه.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 16:04
+2
vahid
vahid
دختر خاله ام معلّم بود. می گفت یه بار تو امتحان جغرافیا سؤال دادم: "آیا می دانید طولانی ترین رود ایران چه نام دارد؟" یه شاگرد هم تو ورقه اش نوشته بود "بله". پ.ن: نمره شو داده بود به بچه.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 14:06
+1
سحر
سحر
بیا نیوشا جون.... بچه ها دیگه قضاوتش با خودتون.. ببینید کی اول شروع کرده
9 دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 22:59
+5
-1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ