یافتن پست: #نگاه

حمید
حمید
کلمات انگلیسی با تعبیر فارسی! ( بسیار خنده دار ) (ادامه مطلب در دیدگاه){-26-}
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/4 - 01:13
+2
حمید
حمید
دیشب چشم هایم را بر هم گذاشتم و آرزویی در دل کردم
آرزویی هر چند بچه گانه
هر چند از روی دل
هر چند می دانم ممکن است به آرزویم نرسم
ولی حتی اگر به آرزویم نرسم٬
من تا آرزوها و هر جا که درها را باز کنی با تو هستم و خواهم بود
هرگز تو را فراموش نخواهم کرد
حتی اگر فاصله ها باعث دوری دیده ها گردد
همیشه در دلم خواهی ماند
جایی که جای هیچ کسی نیست بجز تو
و هیچ کسی نمی تواند جای تو را در دلم بگیرد…
نگاه معصومت در یاد من همیشه جاوید است
برای همیشه…
دیدگاه  •   •   •  1390/12/4 - 01:06
+2
ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
دندانپزشک آخرین دندانِ گرگ را کشید! نگاهی به صورت گرگ انداخت و پوزخندی زد...! گرگ زیر لب گفت: بخند... اینست عاقبتِ گرگی که عاشق گوسفندی شده باشد...!
{-31-}{-31-}{-31-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 22:53
+4
ali rad
ali rad
گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم
گاه یک نغمه انقدر دست نیافتنی میشود که با ان زندگی می کنیم
گاه یک نگاه انچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند
گاه یک عشق انقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 22:33
+3
ronak
ronak
غضنفر با پتروس شب چادر میزنن تو بیابون. نصف شب .......
غضنفر میگه: به آسمون نگاه کن چی میبینی ؟
پتروس میگه یه عالمه ستاره,!!!!!
غضنفر میگه: چی می فهمی ؟؟
پتروس میگه: ازچه ديدگاهى بگم؟
ستاره شناسى,الهيات, يافلسفه,؟؟؟
غضنفر میگه: احمق خر چادرمونو دزديدن !!!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 20:44
+7
aB'Bas S
aB'Bas S
نه من آنم که ز فيض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی در اگر باز نگردد ، نروم باز به جايی پشت ديوار نشينم ، چو گدا بر سر راهی کس به غير از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی باز کن در ، که جز اين خانه مرا نيست پناهی
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 16:23
+5
parham
parham
همیشه عکس همسرت رو تو کیفت بزار تا هر وقت مشکل بزرگی واست پیش اومد
به عکسش نگاه کنیو بدونی مشکل بزرگتری هم داری !!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 16:13
+3
parham
parham
مثل چینی :اگر میخواهی برای یک روز معذب باشی مهمانی کن و اگر می خواهی برای یک

سال معذب باشی پرنده نگاهدار و اگر می خواهی مادام العمر معذب باشی زن بگیر !!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 16:08
+4
parham
parham
چیستان 2:

دو اتاق در مجاورت هم قرار دارند. هر کدام یک در دارند ولی هیچکدام پنجره ندارند. درهایشان که بسته باشد درون اتاقها کاملا تاریک است. در یک اتاق سه چراغ برق به توانهای ۱۰۰، ۱۱۰ و ۱۲۰ وات و در اتاق دیگر سه کلید برق مثل هم وجود دارد.( لطفا به شکل زیر نگاه کنید) ما نمیدانیم کدام کلید کدام چراغ را روشن میکند( مثلا نمیدانیم آیا کلید وسطی مربوط است به چراغ وسطی یا به چراغهای دیگر اما بطور قطع میدانیم که هر کدام از کلید ها یکی از چراغها را روشن میکند. همچنین ترتیب چراغها را هم نمیدانیم ). شما معلوم کنید که هر کلید مربوط به کدام چراغ است.. برای اینکار و در شروع، شما باید در اتاق کلیدها باشید و کار را از آنجا شروع کنید. شما میتوانید هر چند مرتبه که بخواهید کلیدها را روشن و خاموش کنید. اما شما تنها هستید و نمیتوانید از کسی کمک بگیرید و هیچگونه وسیله ای هم خواه برقی خواه غیر برقی بهمراه ندارید و مهمتر از همه اینکه شما حق ندارید بیش از یکبار وارد اتاق چراغها شوید و وقتیکه وارد شدید و بیرون آمدید، دیگر نمیتوانید مجددا وارد آن اتاق بشوید.
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 16:00
+2
ebrahim
ebrahim
يک روز يک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مى‌کرد نگاه مى‌کرد.

ناگهان متوجه چند تار موى سفيد در بين موهاى مادرش شد.
از مادرش پرسيد: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفيده؟
مادرش گفت: هر وقت تو يک کار بد مى‌کنى و باعث ناراحتى من مى‌شوي، يکى از موهايم سفيد مى‌شود.دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهميدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفيد شده!
:D
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 15:31
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ