♥ نگار ♥
كبوترلب تنگ ماهی نشسته بود، گفت: سقف قفست شكسته چرا فرارنمیكنی؟
ماهی باچشمهای قشنگش نگاهی نافذ به كبوتركرد ومعصومانه گفت: واسه پدر مادرت متأسفم با این بچه تربیت کردنشون!
♥ نگار ♥
همیشه معلما میگن چرا وقتی من درس میدم حرف میزنید...!!؟
اما تا حالا از این زاویه نگاه نکردن که:چرا وقتی ما حرف میزنیم درس میده!!؟
♥ نگار ♥
میگی مهم نیست اما صبح تا بیدار میشی و هنوز گیجی دستت میره به گوشیت که
اس ام اس بدی : صبح بخیر عزیزم
میگی مهم نیست اما دلت واسه اس ام اس دادن بهش سر کلاس اونم یواشکی تنگ شده !!!
میگی مهم نیست اما اسمشو وقتی میشنوی داغ دلت تازه میشه...
میگی مهم نیست اما تا بهش فکر میکنی اشک تو چشمات جمع میشه...
میگی مهم نیست اما به همه گفتی دیگه نشنوم از اون ازم بپرسینا... اما کار دلت با اینا درست نمیشه !
میگی مهم نیست اما وقتی که خیلی تنهایی عکساشو نگاه میکنی و باهاش حرف میزنی...
میگی مهم نیست اما بعضی اوقات دستت میره رو شمارش که زنگ بزنی... نزنی... بزنی... نزنی... !!!
میگی مهم نیست اما دلت میخواد بازم بهش فکر کنی... فراموش کنی اون همه تحقیرو... !
میگی مهم نیست اما هی عکسشو جلو و عقب میبری !!!
میگی مهم نیست اما تا یه بچه بیرون میبینی یاد قدیما می کنی که میگفت بچمون به مامانش بره و
میگفتی نه به باباش !!!
میگی مهم نیست اما دلت واسه صداش لک زده !
میگی مهم نیست اما شبا تا صبح خوابت نمیبره... با خودت میگی یعنی داره چی کار می کنه ؟
میگی مهم نیست اما ناراحتی از این که کسی تو زندگیشه
♥ نگار ♥
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﻪ ﻟ ﺮﯼ ...
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﻪ ﺗ ﺮﮐﯽ ...
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﻪ ﻋ ﺮﺑﯽ ...
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﻪ ﻗ ﺰﻭﯾﻨﯽ ...
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﻪ ﺁﺑﺎﺩﺍﻧﯽ ...
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﻣﺸﻬﺪﯼ ...
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﻪ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ ...
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﻪ ﺷ ﻤﺎﻟﯽ ...
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﻪ ﺷﯿﺮﺍﺯﯼ ...
ﻭ ...
.
.
.
... ﻣﺜﻞ ﻣﺮﺩ ﺟﻠﻮﺩﺷﻤﻦ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻥ ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﭼﭗ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ
ﻭﻧﺎﻣﻮﺳﻤﻮﻥ ﻧﮑﻨﻪ!
.
.
ﻟ ﺮﻩ ........... ﺏﺭﻭﺟﺮﺩﯼ ﺑﻮﺩ
ﺗ ﺮﮐﻪ ......... ﻣﻬﺪﯼ ﺑﺎﮐﺮﯼ ﺑﻮﺩ
ﻋﺮﺑﻪ ......... ﻋﻠﯽ ﻫﺎﺷﻤﯽ ﺑﻮﺩ
ﻗ ﺰﻭﯾﻨﯿﻪ ...... ﻋﺒﺎﺱ ﺑﺎﺑﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ
ﺁﺑﺎﺩﺍﻧﯿﻪ ....... ﻃﺎﻫﺮﯼ ﺑﻮﺩ
ﻣﺸﻬﺪﯼ ...... ﮐﺎﻭﻩ ﺑﻮﺩ
ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯿﻪ ..... ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻫﻤﺖ ﺑﻮﺩ
ﺷ ﻤﺎﻟﯿﻪ ....... ﺷﯿﺮﻭﺩﯼ ﺑﻮﺩ
ﺷﯿﺮﺍﺯﯾﻪ ...... ﻋﺒﺎﺱ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩ
ﻭ ..............
ﺭﻭﺣﺸﻮﻥ ﺷﺎﺩ
♥ نگار ♥
ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺷــﺘﻢ ﺗﻮ ﺁﯾﻨﻪ ﻗﻴﺎﻓﻤﻮ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
.
.
.
.
.
.
.
ﻓَﺘﺒـــــﺎﺭﮎَ ﺍﻟـــﻠـــﻪُ ﺍَﺣﺴـــــﻦُ ﺍَﻟـــــﺨﺎﻟﻘــیـن