یافتن پست: #نگاه

maryam
maryam

باید عاشق باشی تا بفهمی


نگاه سرد یعنی چی


دست سرد یعنی چی



حرف سردیعنی چی


درمقابل دوستت دارم گفتنت


سکوت سرد یعنی چی


باید عاشق باشی تا بفهمی گرمای نگاه وحرف ودستت


وقتی به سرمای نگاه او برخورد میکند چگونه قلبت را اتش میزند


دیدگاه  •   •   •  1393/03/22 - 22:50
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
حادثه ی عشق...
گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را
چشم تو زینت تاریکی نیست
پلک ها را بتکان کفش به پا کن و بیا
و بیا تا جایی که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشیند با تو
و مزامیر شب اندام تو را مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند
پارسایی است در آن جا که تو را خواهد گفت :
بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه ی عشق تر است...
دیدگاه  •   •   •  1393/03/22 - 18:25
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چه ظریفانه است خلقت قلب آدمی!
به تلنگری می شکند
به لحنی می سوزد
برای دلی می گیرد
برای لبخندی می میرد
به نگاهی جان می گیرد
و به یادی می تپد:x
3 دیدگاه  •   •   •  1393/03/22 - 12:54
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﯾﻪ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﺭﻭ
به سختی ﻣﯽ ﺑﺮﺩ ﺑﺎﻻ ﻫﯽ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﭘﺎﯾﯿﻦ ، ﺷﻤﺮﺩﻡ 70 ﺑﺎﺭ
ﺭﻓﺖ ﺑﺎﻻ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﭘﺎﯾﯿﻦ،ﺩﻓﻌﻪ 71 ﺩﯾﮕﻪ ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺖ
ﻟﻬﺶ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﮕﻪ :|
ﭼﯿﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ ﻧﮑﺘﻪ ﭘﻨﺪ ﺁﻣﻮﺯ ﺑﮕﯿﻢ ؟
5 دیدگاه  •   •   •  1393/03/21 - 22:26
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیوونه شدم از بس که خیره شدم به عکس روی دیوار . . ..
.
.
.
.
.
.
.
.
چقدر سخته آدم اینقدر به عکس خودش نگاه کنه اما هیچ نقطه ضعفی پیدا نکنه
دیدگاه  •   •   •  1393/03/20 - 17:18
+1
محمد
محمد


فقط برای خودم هستم  مـــن...!     



  خودِ خودمـــــــــ ـ ـ ـ ...     



 نه زیبایم و نه عروسکی و نه محتــــــاج نگاهی...!    



  برای تو که صورتــ ـــهای رنگ شده را می پرستـــی  



    نه سیرتــــــ آدمها را ،      هیــــــچ ندارمــــــ...  



    راهت را بگیر و برو......      حوالی من٬ توقفـــ ممنـــــــــوع استـــ


دیدگاه  •   •   •  1393/03/20 - 16:37
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻳﺎﺩﺵ ﺑﺨﻴﺮ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﻣﺸﻬﺪ ﺣﺮﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ
ﭘﺴﺮ داییم ﮐﺮﻣﺵ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﺸﻴﻨﻴﻢ ﺭﻭ ﻭﻳﻠﭽﺮ !
ﻫﻤﻴﻦ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﺎﺯﻱ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻭﺭﺩﻳﻢ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﺳﻤﺖ ﺣﺮﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ
ﭼﺸﻤﺘﻮﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺪ ﻧﺒﻴﻨﻪ ﺣﻮﺍﺳﺵ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﺠﺎﺱ
ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﻭﻳﻠﭽﺮ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﯾﺎﺩ ﭘﯿﺶ ﺑﻘﻴﻪ ﮐﻪ ﺩﻳﺪ ﻣﻠﺖ ﻳﺠﻮﺭﻱ ﻧﮕﺎﺵ ﻣﻴﮑﻨﻦ !
ﻳﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻳﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﻭﻳﻠﭽﺮ ! ﺗﺎﺯﻩ ﻓﻬﻤﻴﺪ ﺟﻪ ﻏﻠﻄﻲ ﮐﺮﺩﻩ !
ﻧﺎﻣﺮﺩﺍ ﺍﻣﻮﻥ ﻧﺪﺍﺩﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﻩ ﻓﻘﻂ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻣﻴﮑﺮﺩ ﺑﺎ ﺷﻠﻮﺍﺭﺵ
ﮐﺎﺭﻱ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﺷﻔﺎ ﮔﺮﻓﺘﻩ
ﭘﻴﺮﻫﻨﺷﻮ ﺗﻴﮑﻪ ﺗﻴﮑﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺧﺮﺵ ﻃﻮﺭﻱ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻭﻳﻠﭽﺮ ﺗﺎ ﻫﺘﻞ ﺭﻓﺘﻴﻢ ...
دیدگاه  •   •   •  1393/03/19 - 17:26
+8
maryam
maryam

کور باش بانو !!!!
نگاه که می کنی می گویند نخ داد ....
عبوس باش بانو !!!
لبخند که می زنی می گویند پا داد ...
لال باش بانو !!!!
حرف که می زنی می گویند عشوه فروخت ....
زندگی برای تو راحت نیست !!!! اما ...
تو صبور باش بانو !!!
دیدگاه  •   •   •  1393/03/18 - 22:46
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
گاهی وقتی می گویم

حالم خوبه


دوست دارم کسی در چشمانم نگاه کند و بگوید


راستشو بگو...

دیدگاه  •   •   •  1393/03/17 - 23:13
+5
*elnaz* *
*elnaz* *

چه احساس غريبي ست




وقتي كه پر از گفتگويي،




پر از حرفي،




پر از شعري...




پر از فريادي...




اما ديگر هيچ حوصله اي،




حتي براي نوشتن هم نداري...



 



نه واژه اي براي بيان مي يابي...




نه محرمي براي گفتگو،




نه حنجره اي براي برآوردن ِ فريادي...



 



تنها مي ماني...!



 



مثل يك ماهي ِ تنهاي اسير در دل ِ تُنگ...




مثل يك شاپرك ِ زخمي و خسته و گنگ...



 



هوس ِ اقيانوس و هزاران گل مريم در دل داري!



 



خواب ِ درياي زلال، خواب گل هاي سپيد،




خواب ِ رهايي از بند، خواب پريدن در باد...




چه احساس هاي لطيفي، چه روياهاي قشنگي،



 



اما افسوس تمام ِ سهم تو از بيداري...




ميشود غم تنهايي و روزهاي تكراري...!



 



مات و مبهوت و غريب...




به روياهايت خيره مي ماني...




فقط نگاه ميكني...




فقط سكوت ميكني...




زل ميزني به ناكجا...




دوباره بغض ميكني...



 



دوباره سکوت


دیدگاه  •   •   •  1393/03/17 - 22:25
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ