یافتن پست: #نگاه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



اولین نگاه

اولین اصابت سلولهای نوریست که از تو بر چشمانم میتابد

دیگر تحلیل این تصویر با مغز نیست ریشه نگاهم به دل میرسد


دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 11:11
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



سگ رو نگاه کن




دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 10:53
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



اولین نگاه

اولین اصابت سلولهای نوریست که از تو بر چشمانم میتابد

دیگر تحلیل این تصویر با مغز نیست ریشه نگاهم به دل میرسد


دیدگاه  •   •   •  1393/01/28 - 21:14
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺷﮑﺴﺖ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﭘﺴـــــــــﺮ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺷﮑﺴﺖ ﻋﺸــﻘﯽ : ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺕ
ﻭﻟﺖ ﮐﻨﻪ !
ﺷﮑﺴﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ : ﺧﻮﺵ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺗﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺖ
ﺩﺧﺘﺮﺕ ﻭﻟﺖ ﮐﻨﻪ !
ﺷﮑﺴﺖ ﺍﻗﺘـﺼﺎﺩﯼ : ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺕ
ﻭﻟﺖ ﮐﻨﻪ !
ﺷﮑﺴﺖ ﺳﯿﺎﺳﯽ : ﻋﺎﻗﻞ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺕ ﻭﻟﺖ
ﮐﻨﻪ !
ﺳﻮﻧﺎﻣﯽ : ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺍﺕ ﯾﻬﻮﯾﯽ ﻭﻟﺖ
ﮐﻨﻦ!

دیدگاه  •   •   •  1393/01/28 - 20:57
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




هوس کــرده ام
که تـ♥ـو باشی
من باشم
وهیچـکس نبـاشد
آنگاه داغتـرین آغوشـ♥ـها را از تنـت
وشیرین ترین بوسـ♥ـه ها را از لبـانـت
بیرون بکشـم
به تلافـی تمام روزهایی که میخواهمـت ونیستی


دیدگاه  •   •   •  1393/01/27 - 20:33
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هیچ بارانی ردپای خوبان را از کوچه های خاطرم نخواهد برد .
دوست داشتن خوبان همیشه گفتنی نیست گاهی سکوت
است ، گاهی نگاه ، و گاهی.................
دیدگاه  •   •   •  1393/01/26 - 19:42
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

دختر : عشقم میخوام یه چیز بگم ولی قول بده که عصبانی نشی...
پسر: باشه بگو...
دختر : داداشم هفته پیش خواهرتو دیده و خیلی خوشش اومده و میخواد که باهاش حرف بزنه...
پسر : چییییی؟ غلط کرده استخوناشو خورد میکنم. دندوناشو میریزم تو حلقش... اون کی باشه که به ناموس من نگاه کنه؟!! به چه حقی میخواد دستشو بگیره؟
دختر : میشه دستمو ول کنی؟ لطفا؟
پسر : چرا؟
دختر : چون الان توام دست ناموس داداشمو گرفتی... منو فراموش کن و برو ومواظب ناموست باش و به ناموس بقیه کاری نداشته باش...
اینجاس که میگن روشنفکریت واسه دخترای غریبست به مادرو خواهرای خودت که میرسی قیصر میشی؟؟؟
اینم از پسرا که همشون لنگه همن...

دیدگاه  •   •   •  1393/01/22 - 19:41
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

یه بار رفته بودم درمانگاه آمپول بزنم،
یه دختره اومد آمپولمو بزنه،معلوم بود خیلی تازه کاره!
همینجوری که سرنگو گرفته بود توی دستش،
لرزون لرزون اومد سمت من و گفت:
"بسم الله الرحمن الرحیــــم"
منم که کپ کرده بودم از ترسم گفتم:
"اشهد ان لا اله الا الله"!
هیچی دیگه...
انقدر خندید که نتونست آمپولو بزنه و خدارو شکر یکی دیگه اومد زد ..!

دیدگاه  •   •   •  1393/01/22 - 19:34
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



کسی را دارم ,
که انقدر برایم کسی هست که ,
نگاهم دنبال کسی نیست
و
این را هزاران بار فرباد میزنم که دیگر
کسی به چشمانم نمی آید
و هیچ نگاهی,
دلم را نمی لرزاند !!!
تنها یک نفر هست که همانند
گنجینه‌ای گرانبها در دلم جای گرفته!!!!


دیدگاه  •   •   •  1393/01/22 - 19:31
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



صدامو داری

به احترامت هیچوقت حتی ، من

نمینداختم نگامو جایی

رفتی با اینکه میدونستی

تو رو دوست داشتم و رو هیچکی نی اون حسی

که رو تو بود و هست

شاید از اولشم من بودم که نباید میذاشتم رو تو دست

رو همه خوبی هام بستی چطور چشاتو

هیس هیچی نگو فقط ببر صداتو

ببین چه دپرسم ببین چه بی حسم

دیگه من حتی به خودمم نمی رسم

اصلا بی خیال

دیگه گذشت از درد و دل

منو تو هردو تامون شدیم دیگه هر دو ول

یه شب با این ،یه شب با اون

هزار تا کصافط کاری داریم به همرامون

منکه از تو بیشتر بود حاشیم

منکه حتی اگه تو نباشی ام

فقط به تو فک میکنم و تورو میخوام

چیه فک کردی مثل تو لا…ش.یــــم

دیگه خستم از خاطرات موندگارت

بدم میاد از اون نگاهت

برو نمیخوام بر گردی پیشم چون

خوب میدونم که کنارش خوبه حالت


دیدگاه  •   •   •  1393/01/20 - 22:07
+9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ