یافتن پست: #نگاه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دلم حضور مردانه میخواهد.....
نه اینکه مردباشد ها نه....
مردانه باشد
حرفش
فکرش
قولش
نگاهش
وقلبش.....


دیدگاه  •   •   •  1392/07/12 - 20:44
+5
be to che???!!
be to che???!!
آرام باش، ما تا هميشه مال هم هستيم


آرام باش، ما تا هميشه مال هميم، هميشه عاشق و يار هميم

آرام باش عشق من، تو تا ابد در قلبمي، تو همه ي وجودمي

بيا در آغوشم جايي كه هميشه آرزويش را داشتي، جايي كه برايت سرچشمه آرامش است

آغوشم را باز كرده ام برايت، تشنه ام براي بوسيدن لب هايت

بگذار لب هايت را بر روي لبانم، حرفي نمي زنم تا سكوت باشد بين من و تو و قلب مهربانت

خيره به چشمان تو، پلك نميزنم تا لحظه اي از دست نرود تصوير نگاه زيباي تو

دستم درون دستهايت، يك لحظه رها نميشود تا نرود حتي يك ذره از گرماي دستان لطيف تو

محكم فشرده ام تو را در آغوشم، آرزو ميكنم لحظه مرگم همين جا باشد، همين آغوش مهربانت

چه گرمايي دارد تنت عشق من، رها نميكنم تو را تا هميشه باشي در كنار قلب من



قلب تو ميتپد و قلب من با تپش هاي قلبت شاد است، هر تپشش فرياد عشق و پر از نياز است

آرامم، ميدانم اينك كجا هستم، همانجايي كه هميشه آرزويش را داشتم

همانجايي كه انتظارش را ميكشيدم و هر زمان خوابش را ميديدم آن خواب برايم يك روياي شيرين بود....

در آغوش عشق، بي خيال همه چيز، نه ميدانم زمان چگونه ميگذرد و نه ميدانم در چه حالي ام

تنها ميدانم حالم از اين بهتر نميشود، دنياي من از اين عاشقانه تر نميشود

گرماي هوس نيست اين آتش خاموش نشدني آغوش پاكت

عشق است كه اينك من و تو را به اين حال و روز انداخته، عشق است كه اينك ما را به عالمي ديگر برده

 عشق است كه من و تو را نميتواند از هم جدا كند هيچگاه

خيلي آرامم، از اينكه در آغوشمي خوشحالم


 
دیدگاه  •   •   •  1392/07/12 - 11:29
+2
be to che???!!
be to che???!!
يه سري مردا هستن
تيپ هاي سنگين خاصي ميزنن اكثرا مشكي پوشن.
اودكلن خاص ، مثلا لاليك ميزنن
قهوه رو بدون شير و شكر ميخورن ؛ تلخه تلخ !
مردايي كه سوار ماشين مشكيشون ميشن و ساعت 1 شب به بعد تنها تو خيابونا رانندگي ميكنن
در حالي كه يه آهنگ خاصو 100 بار گوش ميكنن همونايي كه تنها كافه و رستوران ميرن .
شبا تنهايي قدم مي زنن و سيگارشون رو بي تفاوت به همه چي مي كشن...
از دور كه نگاشون ميكني ابروهاشون گره خورده تو هم ، همش فكر ميكنن
ولي وقتي نزديك ميري و باهاشون صحبت ميكني با نگاه و آرامش خاصي باهات حرف ميزنن !
اينا بهترين آدما برا درد و دلن .
همونايي كه راجبه همه چيز اطلاعات دارن و نگفته ميفهمن
اما اين مردا يه زمان مثل بقيه مرداي معمولي بودن !!!
اسپورت ميپوشيدن ، با صداي بلند ميخنديدن ، فوتبال ميديدن ، چشم چروني ميكردن و ...
خلاصه عين خيالشون نبود و رنگي بودن !
تا اينكه يه روز، يكل تو زندگي شون اومد عاشق شدن زني كه زندگيشون رو عوض كرد ،
تنهاشون گذاشت و رفت !!!
از اون روز اين مردا خيلي عجيب و خاص شدن .
خلاصه اين مردا از دور خيلي خوب و جذابن ولي اگه بخواي وارد زندگيشون بشي
وقتي بهشون بگي دوست دارم ، غصه رو تو چشاشون ميبيني ... !
انتظار نداشته باش بهت بگن منم دوست دارم !!!
مكالمه هاي تلفنيشون كوتاه و مختصره و اكثرا زياد حرف نميزنن
برا قرارشون عجله و هيجان ندارن ! اين مردا ديگه خيلي سخت اعتماد ميكنن !
اگه بهشون دروغ بگي ، سعي نميكنن ثابت كنن و مچ بگيرن بلكه يه لبخند كوچيك با چشاي خمار ميزنن
و آروم پا ميشن و ميرن وقتي رفتن ديگه هيچ وقت برنميگردن .
حالا حالا ها گذشت ندارن و اصلا فكر نكن دل رحمن ... !
اين مردا بزرگترين درداي دنيا رو تحمل كردن يادت نره ديگه هر دردي براشون درد نيست
آخرین ویرایش توسط asalam در [1392/07/12 - 11:21]
دیدگاه  •   •   •  1392/07/12 - 11:20
+4
be to che???!!
be to che???!!

ميداني درد چيست ؟

نگاهت كه رفت …

نه !!!

شايد شانه اي كه ديگر وجود ندارد …

نه!!!!

دل شكسته ام …

نه!!!

اعتمادي كه ديگر وجود ندارد …

نه!!!!

تنهاييم …

نه!!!!

نميداني .

تو نميداني كه دختر بودن درد است .

دختر كه باشي رفتن نگاه ها و دست ها سخت ميشود.

دختر كه باشي راحتر ميشكني .

دختر كه باشي نگاه ها فرق دارند .

حتي اگر به تمام دنيا خوب نگاه كني

باز تمام دنيا ميتواند به تو بد نگاه كند….

دختر بودن گاهي واقعا يك درد است …. !


 

دیدگاه  •   •   •  1392/07/12 - 11:16
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
من نه عاشق بودم
 
و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من

من خودم بودم و یک حس غریب

که به صد عشق و هوس می ارزید

من نه عاشق بودم

ونه دلداده به گیسوی بلند

و نه آلوده به افکار پلید

من به دنبال نگاهی بودم

که مرا از پس دیوانگی ام می فهمید {-35-}
دیدگاه  •   •   •  1392/07/12 - 11:15
+2
roya
roya
آدمها آنقدر زود عوض می شوند...
آنقدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی

و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است...

دیدگاه  •   •   •  1392/07/11 - 14:29
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
این روزهــا...!! هر جایی را که نگاه می کنم...!! پـــــــــر است...!! از وجود ِ آدم های بی وجــــود
دیدگاه  •   •   •  1392/07/11 - 13:59
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی دستت تو دست عشقته و آروم یه فشار کوچیک به دستت میده ...
بی تفاوت ازین فشار رد نشیا
داره باهات حرف میزنه
...
میگه دوست داره!
میگه هوات و داره!
میگه حواست به من باشه!
میگه حواسش بهت هس!
میگه تنها نیستیا!
میگه....
تو هم همینجور که دستت تو دستشه
آروم انگشت شصتت و بکش رو انگشتاش...
آره
یه وقتایی بی صدا و بی نگاه حرف بزنین
دیدگاه  •   •   •  1392/07/11 - 13:32
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



░░░░░░░░░ این اشکها که به پایان برسند

░░░░░░░░░ قطره

░░░░░░░░░ قطره

░░░░░░░░░ ذوب میشوم تا بغض خدا بترکد

░░░░░░░░░ عشق من!

░░░░░░░░░ آنگاه، آرام آرام

░░░░░░░░░ در زیر بارانی که عاشقش بودی

░░░░░░░░░ قدم خواهی زد





دیدگاه  •   •   •  1392/07/10 - 19:45
+3
بهناز جوجو
بهناز جوجو

” خداحافظی ات “ عجب خرابه ای به بار آورده است ! نگاه کن … مدت ها در تلاش اند مرا از زیر آوار تنهایی هایم بیرون کشند …

دیدگاه  •   •   •  1392/07/10 - 13:14
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ