![M 0 R i c A R L0](http://bia2uni.ir/i/avatars/thumbs1/1443127367922478.png)
![](http://bia2uni.ir/themes/arash_new/imgs/status/user_status_3.png)
سلام ، حال همه ما خوب است ، ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور ،
که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند .
با این همه عمری اگر باقی بود ،
طوری از کنار زندگی می گذرم که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد
نه این دل ناماندگار بی درمان ! تا یادم نرفته است بنویسم ،
حوالی خوابهای ما سال پربارانی بود .
می دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه بازنیامدن است اما تو لااقل ،
حتی هر وهله ، گاهی ، هر از گاهی ببین انعکاس تبسم رویا ، شبیه شمایل شقایق نیست !
راستی خبرت بدهم ؛ خواب دیده ام خانه ای خریده ام بی پرده ،
بی پنجره ، بی در ، بی دیوار . . . هی بخند ! بی پرده بگویمت ،
فردا را به فال نیک خواهم گرفت دارد همین لحضه یک فوج کبوتر سپید ،
از فراز کوچه ما می گذرد باد بوی نامه های کسان من می دهد یادت می آید
رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری ! ؟ نه ری را جان !
نامه ام باید کوتاه باشد ، ساده باشد ، بی حرفی از ابهام و آینه ،
از نو برایت می نویسم حال همه ما خوب است امـــــا تـــــو بــــــاور مــــــکـــن ! ! !
فردای روزی که به من گفتی دوستت دارم دیگر نبودم به دنبال کور سویی از امید رفته بودم امیدی که تو در دل من کاشتی آبیاریش می کنم قول می دهم روزی درختی تنومند شود با شاخ و برگی بسیار هر رهگذری گذشت بگوید خدایش بیامرزد کسی که این درخت را کاشت نهال احساست جوانه زد در تنهایی غریبانه گریبان خاموشم خشکیده بودم بارور شدم این احساس از آن منست برای این احساسم فخر می فروشم به تو به تو که تنها کور سویی از امیدم بودی برای این احساس تنهاییم خاک شد خاکی که به پای نهال امیدی که تو به من دادی ریختم قطرات اشکم آبیاریش کرد اکنون دیگر تنها نیستم درخت آشنایی تو نزدیک است
نگاه می کند اما سرش به بالا نیست نگاه مضطربش حاکی از معما نیست نگاه می کندم ،
عاشقم کند شاید... مرا که نیمه ی قلبم هنوز پیدا نیست همین دو جمله برای شروع کافی بود:
"عجب هوای قشنگی،بهار زیبا نیست؟
شنیده ام که شما شعرهای زیبایی سروده اید،
کمی توی شعرتان جا نیست برای من که دلم بی بهانه می گیرد بگرد توی غزل ها،
ببین که حوا نیست بگو بیاید اگر شد به پای هم یک عمر... بگو که چشم حسودی نه...
این طرف ها نیست"
به آسمان و زمین خیره نه...
به چشمانش که عشق کار دلی دوره گرد اما نیست درون سینه اش انگار بم ترک خورده است
گواه عاشقی اش این سری که بالا نیست...
فقط مرغهای دریاییاند که از توفان نمیهراسند،
حتی وقتی در میان دریاها جهت خود را گم میکنند
و جایی برای نشستن پیدا نمیکنند، آن قدر بال میزنند که توفان فرو نشیند
و زمینی برای نشستن بیابند یا در همان اوج جان میدهند،
آن که در میان امواج میافتد مرغ دریایی نیست...
مرغ دریایی در اوج میمیرد...
آخرین توان خود را صرف اوج گرفتن میکند تا سقوط را نبیند...!
محبت را به هیچ چیز تشبیه نتوان کرد زیرا که هیچ چیز دقیق تر و لطیف تر از محبت نیست.
غربت آن نیست که تنها باشی، فارغ از فتنه ی فردا باشی غربت آن است که چون قطره ی آب، در پی دریا باشی غربت آن است که مثل من و دل، در میان همه کس یکه و تنها باشی
ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺮﯾﺒﻮﻥ ﻣﯿﺨواﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺩﻫﮑﺪﻩ ﺁﺑﯽ ﭘﺎﺭﺱ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪﯼ ﻋﺮﺽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﮕﻢ :
دوست عزیز! ﺍﺻﻦ ﻣﻦ ﺷﻨﺎ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ !! ﺧﺴﺘﻢ ﮐﺮﺩﯼ با این پشتکارت ://