یافتن پست: #نیمه

Mitra Mohebbi
Mitra Mohebbi
از مرد فرانسوی پرسیدند: چرا دست زن رو میبوسی؟ پاسخ داد: چون زن محترم است و نیمه گمشده مرد را تکمیل میکند
مرد آلمانی به این سوال اینگونه پاسخ داد: زن مقدس است چون میزاید و ادامه زندگی در اوست
و پاسخ مرد ایرانی: بالاخره باید از یه جایی شروع کنم دیگه !!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 19:15
+7
آفتاب پرست
در خانۀ خود نشته ام ناگاه
مرگ آید و گویدم: ز جا برخیز
این جامۀ عاریت به دور افکن
وین بادۀ جانگزا به کامت ریز!
خواهم که مگر ز مرگ بگریزم
می خندد و می کشد در آغوشم،
پیمانه ز دست مرگ می گیرم
می لرزم و با هراس می نوشم!
آن دور، در آن دیارِ هول انگیز
بی روح، فسرده، خفته در گورم
لب بر لب من نهاده کژدم ها
بازیچۀ مار و طعمه مورم
در ظلمت نیمه شب، که تنها مرگ
بنشسته به روی دخمه ها بیدار،
واماندۀ مار و مور و کژدم را
می کاود و زوزه می کشد کفتار...!

(فریدون [!])
ادامه دارد ...
آخرین ویرایش توسط hajivandian در [1390/12/27 - 10:09]
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 20:59
+5
sasan pool
sasan pool
دیشب توی 90 نشون داد گیتی پسند با تبانی قهرمان لیگ فوتسال شد .واقعا که عجب لیگی داریم.{-13-}{-13-}{-13-}{-13-}{-13-}
5 دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 11:53
+1
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
سایه ام امشب ز تنهایی مرا همراه نیست
گر در این خلوت بمیرم هیچ کس آگاه نیست
من در این دنیا به جز سایه ندارم همدمی
این رفیق نیمه راهم گاه هست و گاه نیست
8 دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 15:00
+5
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
میگم بچه ها
اگر به جای نیمه گم شدمون دنبال دایناسور هم گشته بودیم تا حالا پیداش کرده بودیم نه؟!{-38-}
6 دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 12:12
+6
☺SAEED☻
☺SAEED☻
تو ایران همه پروژه ها نیمه تموم مونده به جز یکی :
آسفالت کردن دهن ملت..!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/21 - 19:04
+4
Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
من و ته سیگار و پنجره نیمه باز ماند ه ایم که کدام یک برای سقوط مناسب تریم...{-16-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 23:59
+5
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
یادمه وقتی بهم رسیدیم
تو زمینی بودی و هم رنگ خاک
من آسمونی بودم و هم سازه باد
تو به من راه رفتن با کفش های گلی روی اسفالت رو یاد دادی
و پرواز را از من آموختی ….. هرچند نیمه کاره
روزی بالهایم را برای تجربه کردن آغوش آسمان قرض گرفتی و
جاش قول دادی کفشهایت را به من بدهی…!
و پ[!] ، بال زدی و بال زدی
اوج گرفتی بالاتر و بالاتر … دورتر ودورتر و دیگر دیده نشدی
تو انقدر ذوق پرواز را داشتی که یادت رفت کفشهایت را درآوری
ومن وقتی به خودم آمدم پا برهنه چشم به راه برگشتنت
ایستاده بودم روی جاده … روزها گذشت و تو برنگشتی
چون راهه برگشت را در آغوش آسمان گم کرده بودی …..
آخه میدونی !! تو هیچ وقت درس
پرواز را خوب یاد نگرفتی
ومن دلسوزانه از این پایین با حداکثر توانم
آخرین درس پرواز راهم برایت فریاد زدم شاید بشنوی
مواظب باش با کفشهایه گلییت آسمان را
کثیف نکنی
و آن وقت بدون بالهایم و کفشهایت روی آسفالت راه زمینیم را
آغاز کردم ……
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 18:30
+6
OMiD
OMiD
عمه بلقیس به همه چیز کار داشت ، به اینکه دختر همسایه تازگی ها زیر ابرویش را برداشته ، به اینکه زن مطلقه ای که طبقه ی دوم زندگی می کرد بعد از نیمه شب برگشته ، به اینکه فلانی توی مهمانی دامن کوتاه پوشیده. عمه بلقیس زن نجیبی بود و دوست داشت که همه ی دنیا مثل او به مقوله ی نجابت نگاه کنند. هرکس حرکتی می کرد که با عرف و سنت های او نمی خواند عمه بلقیس لبش را می گزید و روی گونه هایش می زد اما هیچ پاسخ صریحی برای رد آن نداشت. اگر خیلی به چالش می کشیدی اش و ثابت می کردی که فلان کار آنقدرها هم بد نبوده می گفت: وا خدا مرگم بده ،همسایه ها چی فکر می کنند؟؟؟چون اصولا اینکه بقیه چه فکری می کنند در فرهنگ عمه بلقیسی از اینکه خود آدم چه فکری می کند مهم تر است.
لازم نیست عمه ی کسی باشید تا عمه بلقیس باشید. “عمه بلقیسی” فرهنگ غالب کشور ماست. عمه بلقیس ها همه جا هستند و به همه چیز کار دارند. به عقاید دیگران، به لباس پوشیدن دیگران، به آدامس خوردن دیگران، به اینکه کی با کی رفت و با کی آمد و با کی خوابید. عمه بلقیس ها داعیه دار فرهنگ و شرافت و نجابت و همه چیزهای اینجوری هستند و ماموریت دارند مردم را زیر ذره ب
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 17:14
+2
-2
ronak
ronak
این روزها همه رفیق نیمه راه شده اند
با این تفاوت که دلیل های رفتنشان را...
در بسته های شکیل و فانتزی
با محبت....
تقدیمت می کنند
شیک ترینشان روی دلم مانده
" دوستت دارم... رهایت می کنم فقط به خاطر خودت"!!!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 15:52
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ