یافتن پست: #هایم

مهسا
مهسا

ڪوچڪ ڪه بوבم!!

ڪشتی هایم ڪه غرق مے ـشـב

سریع برګے از בفتر مشقم مے ڪنـבم و בوباره یڪی عین آن را مے ساختم

حالا. . .

ولی روزهاست ڪه ڪشتے هایم غرق شـבه و

تنها בرحسرت آنم ڪه چرا בیگر دفتر مشقے نـבارم..!!


دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 16:31
+5
مهسا
مهسا
اینجــــــا انتهــــای اســت...


درســـت لحــــظه ی ...


جایــی که دســـت های بـــوی خـــون می دهد!!!


بــوی " "


و طعــم کــودکانــی را می گیـــرد


که خفـــــه می شونـــد درخفقـــان ایــــن نکبــــت آبـــــاد!


دریــــده می شونــــد...


و " "هــــا...


همیـــن مـــا آدم هـــا...


چه می گـذریـــم از کنـار

"این درد هـای مشتـرک"


اینجـا انتهــای زمیــن است...


درســت همیـــن جایــی که مـا ایـــم!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 16:18
+6
مهسا
مهسا
را به بیمارستان می برم.. نمی دانم چه شده!


هر شب در جایشان را می کنند…!


دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 14:53
+8
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
با تو زنده ام و بی تو مشتی خاک بی ارزش

در گورستانی سرد و دور افتاده

که کلاغی میخواند بر سر مزار سرد و تنهایم

With you I live without you and a handful of worthless soil

In cold and remote cemetery

The crow sings alone on the cold grave
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 14:03
+4
مهسا
مهسا
در دریافتم ؛


چه بسیار که فقط را از من گرفت


در حالی که گویی ،


چه بسیار که فقط باعث شد


در حالی که بیش نبود ،


دریافتم کسی هست که


اگر بخواهد "می شود"


و اگر نخواهند "نمی شود"


به همین ...


کاش نه

و نه می خوردم


فقط او را و بس .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 03:02
+5
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO




ای که داشتنت آرزوی دست نیافتنی !


برایت از عشق می‌سرایم و تو هرگز دلنوشته‌هایم را نمی‌خوانی .


دلتنگ دیدارت می‌شوم و تو هرگز نمی‌آیی .


لحظه‌ها را به یادت سر می‌کنم و تو هرگز نمی‌دانی .


این است ، قصه تلخ جدایی .

1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 02:30
+7
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
من گرفتار سنگینی سکوتی هستم

که گویا قبل از هر فریادی لازم است

-----------------------

من تمام هستی ام را با نبرد با سرنوشت

در تهاجم با زمان آتش زدم کشتم

من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم

یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم

من ز مقصدها پی مقصودهای پوچ افتادم

تا تمام خوبها رفتند و خوبی ماند در یادم

من به عشق منتظر ماندن همه صبر و قرارم رفت
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 12:40
+6
sara
sara
اشتباه از من بود..

من از كسی انتظار داشتم سكوتم را بفهمد...

كه حتی فریادهایم را نشنید....
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 12:37
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

همواره اشکهایم را


بر پهنای دشت


جاری خواهم ساخت


تا شاید این کویر از


اشک های من بهره ای برد

دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 11:12
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

مادر ای زیباترین تصویر چشم انداز عشـق


مادر ای آرامــش رویایی پـرواز عشـق


ای که چشم هستی از روی تو روشن میشود


آفرینش با تو معنا می شود ای راز عشـق


با تو و آن چشمـــهای نازنینت مـــادرم


میشود یک عمراحساسم غزل پرداز عشق


دستهایم را بگیــــر و راهیم کن تا خـدا


با تو ایمانم تمـامست ای مرا اعجاز عشق


در کنارم باش تا پیـــدا کنم راهـی پس از


کوچه های بی کسی در کوچۀ دلباز عشق


لحظه ای بنشیـن ، کمی از آرزوهایـت بگو


تا بشوراند دلم را نغمــــــۀ آواز عشق


من هنوزم عاشق آغوشتم ، یادش بخیـــر


کودکیها و ، شب و ، لالایی و ، آغاز عشق

دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 11:02
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ