نسیم(✿◠‿◠)
حکایتی زیبا از مرحوم دکتر ناصر کاتوزیان, پدر علم حقوق :
چندی قبل که مهمان یکی از آشنایان بودم به او گفتم : خروسی داشتید که صبح ها همه را از خواب بیدار میکرد چکارش کردید ؟!
گفت سرش را ب[!]م !
همسایه ها همه شاکی بودند و میگفتند :
خروس شما ما را صبح ها از خواب بیدار میکند........
آنجا بود که فهمیدم هرکس مردم را بیدار کند باید سرش بریده شود!
در روزگاری که همه از "مرغ" حرف می زنند..
کسی از "خروس" نمیگوید..
زیرا :
همه به فکر سیر شدن هستند ، نه بیدارشدن..!
♥ نگار ♥
یه بارم تو گوگل سرچ کردم زندگینامه شیخ بهایی
گوگلم برداشت گفت باز بابات کنارت نشسته
بچه ها دیگه با گوگل حرف نزنین اعصاب مصاب نداره
♥ نگار ♥
عرضم به حضورتون که با دوستم رفته بودیم مغازه ی لوازم خانگی بعد این رفیق ما با اعتماد به سقف برگشت به فروشنده گفت ببخشید این قابلمه کودن ها چنده!!!!!!دقت کن کودن!!!!!!!! =-O
فروشنده که رفت زیر پیشخون منم که زدم بیرون از آمار بازمانده های حادثه خبر ندارم
♥ نگار ♥
حمام رفتن 80% ما:27 دقیقه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
2دقیقه=شستشو
25دقیقه=تفکر عمیق زیر دوش درمورد چگونگی پیدایش جهان هستی و در هم آمیختگی میکرو ذرات و نحوه از بین رفتن سیاه چاله ها
♥ نگار ♥
توجه کردین تو همه ی قسمتای کیمیا ، کیمیا و مامانش حداقل سه بار با هم روبوسی می کنن؟؟؟؟حتی اگه نیم ساعت پیش همو دیده باشن؟؟؟؟؟
من که یه بار تقریبا سه ماه از خونه دور بودم وقتی برگشتم همه گفتن اه باز این تن لش برگشت !!!!
سلام به روی ماهت
1394/11/1 - 10:50 ( لايک توسط 1 کاربر )قربونت
1394/11/1 - 10:51فدات
1394/11/1 - 10:56سلام
1394/11/1 - 11:16 ( لايک توسط 1 کاربر )سلام دوستم
1394/11/1 - 11:45