♥ نگار ♥
شده بعضی وقتا یهو دیگه دوستش نداشته باشی ؟؟؟
به خودت میگی اصلا واسه چی دوستش دارم ؟؟؟
مگه چیکار کرده که از همه بهتر باشه ؟؟؟
همینطوری که داری با خودت فکر میکنی
یهو یه چیزی یادت میاد !!!
یه چیز خیلی کوچیک ...
مثل یه خاطـــــــره ...
یه حـــــــرف ...
یه لبـــــــخند ...
یه نـــــــگاه ...
همین ... همین کافیه تا به خودت بیای
و مطمئن بشی که نمیتونی فراموشش کنی !!!
که شده زندگیـــــــت ...
نفســـــــت ...
♥ نگار ♥
●●تصور کن روزی بهم پیام بدی و جواب ندم!
●●زنگ بزنی و تعجب کنی چرا جواب نمیدم
●●و روزی دیگه زنگ بزنی و یکی از خانواده ام جواب بده بگه بفرمایید؟
●●و تو بگی کجایی؟؟!
●●بگه منظورت اون مرحومه؟؟؟؟
●●چیکار میکنی؟ داد میزنی؟ گریه میکنی؟
●●اونوقت میگه امروز 4 روزه دفنش کردیم
●●اون لحظه چی میــــــــگی؟
●●تا وقتی امروز کنارتم سعی کن دوستم داشته باشی
●●چون ممکنه روزی بیاد و من نباشــــــم...
●●دیروز یکی رو دفن کردن امروز یکی و فردا هــــم من...
●●آرررررررررررررررره زندگی همینه .......
♥ نگار ♥
مورد داشتیم یارو رفته دبی سوار تاکسی شده
وقتی نزدیک مقصد میرسه نمیدونسته
چطوری به عربی بگه من همینجا پیاده میشم
به راننده میگه :
داداش.... صدق الله العلی العظیم