یافتن پست: #همین

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خواستم از همینجا اعلام کنم که من دارم میرم تو یه رابطه دونفره ،
.
.
.
.
.
فقط یه نفر کم دارم!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 15:24
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آدم‌هایی‌ را که زیاد دوستت دارند ، بیشتر دوست داشته باش
و آنهایی را که زود ترکت میکنند ، زودتر فراموش کن
زندگی‌ همین است
تعادل میان عشق و نفرت
تعادل میان بودن‌ها و نبودن ها
تعادل میان آمدن‌ها و رفتن ها
زندگی‌ مرزی ‌ست که میگذاری تا کسی‌ هستی‌ تو را نیست نکند
مرزی برای آنهایی که می‌گویند " دوستت دارم " و " همیشه با تو خواهم ماند "
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 14:10
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اﻻﻥ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ armin 2afm ﺯﯾﺮ ﺩﻭﺷﻪ ﻭ ﻓﮑﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﺷﺐ ﺗﻮ ﺩﻭﺭﻫﻤﯽ ﭼﯽ ﺑﭙﻮﺷﻪ
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 13:53
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


می گویند ساده ام می گویند تو مرا با یک جمله یک لبخند ... به بازی می گیری می گویند ترفندهایت شیطنت هایت و دروغ هایت را نمی فهمم ...!!!! می گویند ساده ام اما تو این را باور نکن من فقط دوستت دارم همین ... !!! و انها این را نمی فهمند ...


دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 12:25
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

کاشکی گاهی وقتا...
خدا از پشت ابر ها بیاد بیرون
...
گوشم رو محکم بگیره و داد بزنه
... آهااااای...!!!
بشین سر جات اینقده غر نزن.... همینه که هست...!!
بعد یه چشمک می زد
... و آروم توی گوشم میگفت...
همه چی درست میشه...

دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 11:53
+5
roya
roya
در CARLO

صدای زنگ تلفن – دخترک گوشی رو بر میداره


سلام . کیه؟


سلام دختر خوشگلم منم بابایی! مامانی خونه است؟ گوشی رو بده بهش!


نمیشه!


چرا؟



 


چون با عمو حسن رفتن تو اطاق خواب طبقه بالا در رو هم رو خودشون بستن!


سکوت


بابایی ما که عمو حسن نداریم!


چرا داریم. الآن پیش مامانه.


ببین عزیزم. اینکاری که میگم بکن. برو بزن به در و بگو بابا اومده خونه!


چشم بابا


چند دقیقه بعد


بابا جون گفتم.


خوب چی شد؟


هیچی. همینکه گفتم یهو صدای جیغ مامانم اومد بعد با عجله از اطاق اومد بیرون همینطور که از پله‌ها میدوید هول شد پاش سر خورد با کله اومد پایین. نمیدونم چرا تکون نمیخوره دیگه !!؟


خوب عمو حسن چی؟


عمو حسن از پنجره پرید توی استخر. ولی پریروز آب استخر رو خودت خالی کرده بودی یک صدای بامزه ای داد نگو! هنوز همونتو خوابیده!


استخر؟ کدوم استخر؟ ببینم مگه شماره ****۰۹۱۷ نیست؟


نه!


ببخشین مثل اینکه اشتباه گرفتم


دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 11:09
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO

تو دور می شوی و من در همین دور می مانم …


پشیمان که شدی برنگرد ، لاشه ی یک دل که دیدن ندارد !

دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 10:58
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

سلام ، حال همه ما خوب است ، ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور ،
که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند
.
با این همه عمری اگر باقی بود ،
طوری از کنار زندگی می گذرم
که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد
نه این دل ناماندگار بی درمان
! تا یادم نرفته است بنویسم ،
حوالی خوابهای ما سال پربارانی بود
.
می دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه بازنیامدن است
اما تو لااقل ،
حتی هر وهله ، گاهی ، هر از گاهی
ببین انعکاس تبسم رویا ، شبیه شمایل شقایق نیست !
راستی خبرت بدهم ؛ خواب دیده ام خانه ای خریده ام بی پرده ،
بی پنجره ، بی در ، بی دیوار . . . هی بخند
! بی پرده بگویمت ،
فردا را به فال نیک خواهم گرفت
دارد همین لحضه یک فوج کبوتر سپید ،
از فراز کوچه ما می گذرد
باد بوی نامه های کسان من می دهد یادت می آید
رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری ! ؟
نه ری را جان !
نامه ام باید کوتاه باشد ، ساده باشد ، بی حرفی از ابهام و آینه ،

از نو برایت می نویسم حال همه ما خوب است امـــــا تـــــو بــــــاور مــــــکـــن ! ! !

1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 01:27
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

نگاه می کند اما سرش به بالا نیست نگاه مضطربش حاکی از معما نیست نگاه می کندم ،
عاشقم کند شاید
... مرا که نیمه ی قلبم هنوز پیدا نیست همین دو جمله برای شروع کافی بود:
"عجب هوای قشنگی،بهار زیبا نیست؟
شنیده ام که شما شعرهای زیبایی
سروده اید،
کمی توی شعرتان جا نیست
برای من که دلم بی بهانه می گیرد بگرد توی غزل ها،
ببین که حوا نیست
بگو بیاید اگر شد به پای هم یک عمر... بگو که چشم حسودی نه...
این طرف ها نیست
"
به آسمان و زمین خیره نه...
به چشمانش
که عشق کار دلی دوره گرد اما نیست درون سینه اش انگار بم ترک خورده است
گواه عاشقی اش این سری که بالا نیست
...

دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 01:17
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
رخش، گاری کشی می کند رستم،
کنار پیاده رو سیگار می فروشد
سهراب،
ته جوب به خود پیچید
گردآفرید،
از خانه زده بیرون
مردان خیابانی برای تهمینه بوق می زنند
ابوالقاسم برای شبکه سه، سریال جنگی می سازد
وایموریانه ها به آخر شاهنامه رسیده اند!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 23:54
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ