یافتن پست: #همین

ADONIS AVOCAT
ADONIS AVOCAT
در CARLO

ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺮﯾﺒﻮﻥ ﻣﯿﺨواﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺩﻫﮑﺪﻩ ﺁﺑﯽ ﭘﺎﺭﺱ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪﯼ ﻋﺮﺽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﮕﻢ :
دوست عزیز! ﺍﺻﻦ ﻣﻦ ﺷﻨﺎ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ !! ﺧﺴﺘﻢ ﮐﺮﺩﯼ با این پشتکارت ://

آخرین ویرایش توسط ADONIS در [1392/05/11 - 16:53]
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 16:50
+9
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چرا شماها اصن درك ندارین ...؟!
من لایك آورِ یه خانواده ام ...
اونوَخ هى شماها این لایكاتونو از من دریغ میكنین ...؟!
هیچ میفهمین چشم به لایكى ینى چى ...؟!
اصن میدونین شبا سرِ بى لایك به بالین گذاشتن، چه حالى داره ...!؟
:)):)):))
valaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 16:46
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
+
------من که رکیک ترین فحش بابام ” دیوانه “
و مستهجن ترین حرف مامانم ” بی شخصیت ” بود شدم این!
خدایا به حق همین ماه عزیز بچمو به تو سپردم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 16:28
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند بلبل شوقم هوای نغمهخوانی میکند همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست طاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند بلبلی در سینه مینالد هنوزم کاین چمن با خزان هم آشتی و گلفشانی میکند ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز چشم پروین همچنان چشمکپرانی میکند نای ما خاموش ولی این زهرهی شیطان هنوز با همان شور و نوا دارد شبانی میکند گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان با همین نخوت که دارد آسمانی میکند سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز در درونم زنده است و زندگانی میکند با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من خاطرم با خاطرات خود تبانی میکند بی‌ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی چون بهاران میرسد با من خزانی میکند طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند آنچه گردون میکند با ما نهانی میکند می‌رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان دفتر دوران ما هم بایگانی می‌کند شهریارا گو دل از ما مهربانان مشکنید ور نه قاضی در قضا نامهربانی میکند

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 15:42
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تجاوز 2 دختر 10 ساله به پسر 27 ساله! این اتفاق در محله ی جردن رخ داده مادر دختر 10 ساله از خانه بیرون میرود برای خرید دختر درب خانه ی همسایه را میزند پسری 27 ساله به اسمه مهدی در رو باز میکنه الناز میگوید :میشه بیایید خانه ی ما زیر غذا رو کم کنید تا مادرم برسه من از گاز میترسم، وقتی مهدی وارد خانه میشه زیره گاز رو کم میکنه الناز برای مهدی شربت میاره داخل شربت داروی بیهوشی ریخته بود، مهدی با خوردنه شربت به خوابی عمیق فرو میرود در همین لحظه الناز داد میزنه سارا بیا یه نفرسره کار رفته همه ی این متن رو خونده
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 15:32
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
من اگه همین الانم زلزله بیاد با باقیمونده غذایی که لای دکمه های کیبوردم هست میتونم یه ماه زیر آوار زنده بمونم !
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 14:41
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
حقیقت محض:
.
.
.
اونایی که میگن شنا لاغر میکنه!
نظرتون رو به هیکل نهنگ جلب میکنم

در همین رابطه میتونم به گیاه خواری و گاو اشاره کنم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 14:00
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خواستم از همینجا اعلام کنم که من دارم میرم تو یه رابطه دونفره ،
.
.
.
.
.
فقط یه نفر کم دارم! :
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 13:40
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش !
همین بس که :
نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 13:21
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آغوشی باش و مرا به اندازه تمام اشتباهاتم بغل كن،

بدون آنكه حرفی میانمان رد و بدل شده باشد،

فقط نگاه باشد ونفس،

زندگی انقدر ها دوام نمی آورد،

همین حالا هم دیر است
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 13:20
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ