♥ نگار ♥
ی دیوونهــ ای کــ تازهــ از تیمارستان فرار کردهــ بود،با زور وارد خونه ای میشهــ
دستــ و پای زن و شوهری کــ در خونه بودن با طنابــ میبندهــ و چاقو رو میزارهـ زیر گلو زنهــ و
میپرسهــ:اسمتــ چیهــ؟من دوستــ دارم قبل از کشتن قربانی هامــ،اسمشونو بدونمــ.
زنهــ با گریهــ: فاطمهــ ولی بهمــ میگن فاطی.
دیوونهــ:اسمــ ننهــ من فاطی بود،واسهــ همینهــ نمیتونمــ بکشمتــ
ولش میکنهــ و میرهــ سراغ شوهرهــ:اسمــ تو چیهــ پدرسوختهــ
شوهرهــ:من احمدمــ،ولی دوستامــ فاطی صدامــ میکنن....!
♥ نگار ♥
من لازم نیست مطلب بذارم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
همین که سایه ام بالا سرتون باشه خیلیه خدایی.
♥ نگار ♥
این و از دفتر خاطرات دنیا خوندم:
به مامانم میگم اگه خواستگارم ی پسربهمنی باشه 5تا سکه بیشتر نمیخوام ... مامانم برگشته میگه قربونه اون قیافت مادر بذار ی بدبختی در این خونه رو بزنه همینجوری میدمت برییییییی سکه چیههه
♥ نگار ♥
تو خیابون وایساده بودم که یه دختره اومد ازم سوال کرد :ساختمان فارابی کجاست ؟
گفتــــم :اون ساختمونه رو میبینی اونور خیابون اونجاس
گفت :باید برم اونــــــور خیابون؟؟؟
من:نه نیاز نیست شما بری اونطرف.ساختمونو میگیم بیاد اینور!!!!!!!
دختره :بی ادب منو مسخره میکنی؟؟یعنی من نمیفهمم؟!!!
من :نیاز نیست تو رو مسخره کنن تو فابریک مسخره ای.بین همین صحبتا بودم که یه دختره دیگه اومد
ازم سوال کرد :ببخشید آقا مستقیم کجا میشه؟؟؟؟
من :یکم برو بالا تر بپیچ دست چپ ....اونجاس.
دختره:آقا متشکرم
هیچی دیگه ازون موقع تا حالا ب کما رفتم و خل شدم واسه خوب شدنم دعا کنید...
عاشق ی نفرشدم ک میپرستمش اونم همینطور.اخرهفته عقدمونه نمیاید؟
1393/05/23 - 14:45ینی چی؟
1393/05/23 - 14:52slm..khosh omadin...
1393/05/23 - 16:33