یافتن پست: #هول

آفتاب پرست
در خانۀ خود نشته ام ناگاه
مرگ آید و گویدم: ز جا برخیز
این جامۀ عاریت به دور افکن
وین بادۀ جانگزا به کامت ریز!
خواهم که مگر ز مرگ بگریزم
می خندد و می کشد در آغوشم،
پیمانه ز دست مرگ می گیرم
می لرزم و با هراس می نوشم!
آن دور، در آن دیارِ هول انگیز
بی روح، فسرده، خفته در گورم
لب بر لب من نهاده کژدم ها
بازیچۀ مار و طعمه مورم
در ظلمت نیمه شب، که تنها مرگ
بنشسته به روی دخمه ها بیدار،
واماندۀ مار و مور و کژدم را
می کاود و زوزه می کشد کفتار...!

(فریدون [!])
ادامه دارد ...
آخرین ویرایش توسط hajivandian در [1390/12/27 - 10:09]
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 20:59
+5
علـــــــــــــــــی
علـــــــــــــــــی
ت رکه زنگ میزنه خونه دوست دخترش، باباش ور میداره، هول میشه میگه: ببخشید توپمون افتاده!
آخرین ویرایش توسط ali_nm282 در [1390/12/21 - 17:03]
دیدگاه  •   •   •  1390/12/21 - 17:01
+3
Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
شده ام معادله ی چند مجهولی...
این روزها هیچکس از هیج راهی مرا نمی فهمد......!{-31-}
5 دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 00:56
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
خسته و داغونم...داغونه داغون..ههههههههی

----------------

شده ام معا دله ی چند مجهولی

این روزها

هیچ کس

از هیچ راهی

مرا نمیفهمد.

---------------

احساس است... مزرعه كه نيست هی شخمش ميزنی لعنتی...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 23:03
+1
sasan pool
sasan pool
پیدا کنید مرا..

مجهول یک معادله عاشقانه ام

پیدا کنید مرا..

ساحل نشین آبی چشمان یک نفر

پیدا کنید مرا..

شاید مرا ، میان هر چه سکوت است دیده اید

در انزوای تیره غمها، سروده اید

پیدا کنید مرا..

شاید مرا،میان کو چه های مه آلود خستگی

در ناله های پر از درد یک غریب

در رد پای مر گ بیابید{-38-}{-38-}{-38-}{-38-}{-38-}{-38-}{-38-}{-38-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 11:07
+6
hadith
hadith
کوتاه زندگی کن، اما زیبا و پرمعنا. (هولارد)
دیدگاه  •   •   •  1390/12/17 - 01:15
+4
نیوشا
نیوشا
یه دووس پسرم نداریم باحال باشه همش بخندونتمون سورپرایزمون کنه نزاره دپ شیم اصلا !!!!! .... :( !!!
3 دیدگاه  •   •   •  1390/12/13 - 18:25
+10
amir reza
amir reza
انتخابات درست و سازنده ، ناجی کشور و نادیده گرفتن آن ، پگاه رستاخیزی هولناک است
دیدگاه  •   •   •  1390/12/13 - 17:35
+3
ashkan
ashkan
يه روز تو يه تيمارستان …

دكتره می خواست از بيماراش تست بگيره

يه عكس ماشين ميزاره جلوی همه

ميگه هركی اين ماشين رو هول داد روشن كرد ميره خونه اش

همه رفتن هول بدن كه برن خونه به جز یک نفر !

دكتره خوشحال شد با خودش گفت اين پس خوب شده …

بهش گفت ببينم تو چرا ماشين رو هل نميدی ؟!

گفت اينا خنگن سويچ دست منه
دیدگاه  •   •   •  1390/12/8 - 22:56
+7
-2
mah3a
mah3a
kal kal konim dgeeeeeeeeeeeeeee........aval kaley man......basheeeeeeeeeee?
9 دیدگاه  •   •   •  1390/12/8 - 21:39
+6
-2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ