یافتن پست: #هیچ

Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
هرچه مغرور تر باشی تشنه ترند برای با تو بودن و هرچه دست نیافتنی باشی بیشتر به دنبالت می آیند اما امان از روزی که غروری نداشته باشی و بی ریا به آنها محبت کنی ، آنوقت تو را هیچوقت نمیبیند و ساده از کنارت عبور میکنند
دیدگاه  •   •   •  1392/06/28 - 11:41
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دخـــــــــــــــتر خالم آموزش رانندگی میرفت یروز با اصرار منو همراه خودش برد, اتفاقا همون روز تمرین پارک دوبــــــــــــل داشت!!!
خلاصه باهزار تا راهنمایی من و مربیش و صدتا صـــــــــلوات و ختم انعام و نذر ســـــــــــــفره حضرت عباس ماشینو پارک کرد , مربیش درو باز کرد دید دیگه کم مونده وســــــــــــط خیابون پارک کنه بهش گفت : این پااااااااااااارکه؟؟؟!!!
دختر خالمم قیافشو اینطـــــــــوری کرد , گفت نه بـــــااااااااغه!!!
هیچی دیگه شنیدم مربیش ازاینکار استعـــــــــــفا داده رفته باغبون شده !!! :)))
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 22:12
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو هواپیما نشسته بودم ...
بغل دستیم بهم میگه:
من اصن هیچ اعتقادی به اسلام ندارم!
.
.
.
.
.
یهو هواپیما یه تکون خورد گفتش:
یا ابلفضل نوکرتم !!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 20:24
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چشم چشم دو ابرو نگاه من به هر سو پس چرا نیستی پیشم؟ نگاه خیس تو کو؟ گوش گوش دوتا گوش ، یه دست باز یه آغوش بیا بگیر قلبمو ، یادم تورا فراموش چوب چوب یه گردن ، جایی نری تو بی من! دق می کنم میمیرم ، اگه دور بشی از من دست دست دوتا پا ، یاد تو مونده اینجا یادت میاد که گفتی ، بی تو نمیرم هیچ جا من؟ من؟ یه عاشق، همون مجنون سابق...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 20:18
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



از کسی که دوستش داری ساده دست نکش !
شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی
و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن
چون شاید
هیچوقت
هیچ کس
تو رو به اندازه اون دوست نداشته باشه !!




آخرین ویرایش توسط NEGAR1992 در [1392/06/27 - 18:29]
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 18:27
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بعضی ها ،
هیچ وقت آدم نمی شوند !
در چرخه ی تکامل …
چگونه ظاهرِ آدم یافتند ، نمیدانم !
خصلتشان زخم زدن است !
و
خراشیدنِ روح !
حالا تو بگو ،
چگونه در کنارِ چنین گرگهایی ..
اگر چنگ در نیاوری !
دوام می یــابــی !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 17:50
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من تمام هستی ام را در نبرد با سرنوشت
در تهاجم با زمان آتش زدم،
کشتم . . .
من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم
یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم
من زمقصدها پی مقصودهای پوچ افتادم
تا تمام خوبها رفتند و خوبی ماند در یادم
من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت
بهارم رفت
عشقم مرد
یارم رفت …
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 17:36
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلم برات تنگ شده خیلی زیاد.دلم بجز تو هیچکسو نمی خواد
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 16:36
+3
AmiR
AmiR
هروز خدا از وقتی که رفتی مستم تاشاید بتونم تو عالم مستی
از یادمو خاطراتم پاکت کنم
تاشاید آروم
بگیرم

ولی گذشته ماه ها از نبودنت خاطراتتم از تو که برام مونده دیگ
ب هیچ دردم نمیخوره
فقط فقط الان به آینده فکر میکنم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 00:42
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مرا که میشناسی؟!

خودمم...

کسی شبیه هیچکس!

کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی...

شبیه پست هایم
هستم، شاد، گاهی غمگین، مهربان، صبور، کمی هم بهانه گیر

اگر نوشته هایم را
بیابی منم همان حوالی ام...

شبیه باران پاییزی؛ از فاصله ها دور و به عشق
نزدیک...!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 21:54
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ