یافتن پست: #هیچ

korosh
korosh

تو مثل اون گل سرخی که گذاشتم لای دفتر، مثل تقدیر، مثل قسمت، مثل الماسی که هیچکس، واسه اون نذاشته قیمت..


 

دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 11:21
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

در این خانه ی متروکه ی ویران را کسی دیگر نمی کوبد کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم و من چون شمع می سوزم و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند و من گریان و نالانم و من تنهای تنهایم درون کلبه ی خاموش خویش اما کسی حال من غمگین نمی پرسد و من دریای پر اشکم که طوفانی به دل دارم درون سینه پر جوش خویش ، اما کسی حال من تنها نمی پرسد و من چون تک درخت زرد پاییزم که هر دم با نسیمی می شود برگی جدا از او و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 09:16
+1
*elnaz* *
*elnaz* *
#شش با #خدا دو #میکنیم ؛وقتي با خدا مينشينم پاي حساب كتاب ماهانه ام، پول كم نمي آرمکه هیچ ؛ رسيد اضافه هم مي ماند، پول تو جيبم ميگذارد..............................
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 23:41
+3
behzadsadeghi
behzadsadeghi
دختری از مردی پرسید : چرا تا مرز دیوانگی عاشق کسی میشوم در حالی که میدانم در نهایت به اون نمیرسم ؟ مرد جواب داد: به من بگو چرا زندگی میکنیم در حالی که میدانیم در آخر می میریم !؟           هیچی دیگه دختره هم زد تو دهنش گفت سوال منو با سوال جواب نده !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 23:32
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



همیشه یک بهانه برای درد دل هست

هیچوقت دلی بی بهانه نمی تپد

نمیدانم بهانه ها دلگیرند ؟

یا دلها بهانه گیرند ؟


دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 21:20
+2
fingliiiiiiii
fingliiiiiiii
هـِــ ی غریبـــﮧ !

قیــآفت خیلـے آشنـآست

من و تو قبلا جـآیـے همدیگرو ندیدیــ م ؟

آهـ ـآن… یـ ـآدم اومــد

یــﮧ روزآیـے یــﮧ خاطره هـآیـے بـآ هم دآشتیم

یـآدمــﮧ اون موقع دم از عشق میزدے

هــﮧ … انقدر مــآت نگـ ـآم نکن

عشقت حسودیش میشــﮧ !

دســتات ارزونــی خودتــ..

رآستــے قبل رفتنت : دیگــﮧ هیچ حسـ ے بهت ندآرم

دیگــﮧ وقتــے دیدمت دلم نلرزید

خوآستم بدونـی
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 21:01
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻓﺮﻗـــــﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨـــــﺪ ... " ﺑﯿﺎﯾـــــﯽ " ﯾـــــﺎ " ﻧﯿﺎﯾـــــﯽ " ... ﻣـــــﻦ ﺩﯾﮕـــــﺮ ﻫﯿﭽﻮﻗـــــﺖ ...... ﺣﺎﻟـــــﻢ " ﺧـــــﻮﺏ " ﻧﻤﯽﺷـــــﻮد
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 20:34
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

به خاطر تو خورشید را قاب می کنم و بر دیوار دلم می زنم


به خاطر تو اقیانوس ها را در فنجانی نقره گون جای می دهم


به خاطر تو کلماتم را به باغهای بهشت پیوند می زنم


به خاطر تو دستهایم را آیینه می کنم و بر طاقچه یادت می گذارم


به خاطر تو می توان از جاده های برگ پوش و آسمانهای دور دست چشم پوشید


به خاطر تو می توان شعله تلخ جهنم را


چون نهری گوارا نوشید


به خاطر تو می توان به ستاره ها محل نگذاشت


به خاطر روی زیبای تو بود


که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند


به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود


که دست هیچ کس را در هم نفشردم


به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود


که حرفهای هیچ کس را باور نداشتم


به خاطر دل پاک تو بود


که پاکی باران را درک نکردم


به خاطر عشق بی ریای تو بود


که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم


به خاطر صدای دلنشین تو بود


که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست


عزیزم...


عشق را در تو  ، تو را در دل ، دل را در موقع تپیدن 


وتپیدن را به خاطر تو دوست دارم


من غم را در سکوت ، سکوت را در شب ، شب را در بستر


وبستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم


من بهار را به خاطر شکوفه هایش


زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را


 به خاطر تو دوست دارم


 


love_postcard_22.jpg

دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 20:32
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

باهام دعوا کن

باهام قهر کن

حرصم و در بیار

بهونه بگیر

تازه اجازه داری اشکمو

بعضی وقت ها در بیاری

اما

حق نداری هیچ وقت بری

هیچوقت
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 19:58
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




تکلیفِ تمام ترانه‌های من
از همین اولِ بسم‌اللهِ معلوم است
سلام، یعنی خداحافظ!
خداحافظ جاهای خالیِ بعد از منِ غریب
خداحافظ سلامِ آبیِان امنِ آسوده
ستارهای از شب گریخته‌ی همروزِ من،
عزیزِان هنوزِ من ... خداحافظ!


همین که گفتم!
دیگر هیچ پرسشی
پاسخ نمی‌دهم!


دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 19:07
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ