یافتن پست: #هیچ

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

زندگی مثل یک استکان چــــــای است!

به ندرت پیش می آید که

هم رنگش درست باشد..

هم طعمش و هم داغیش

امـــــا هیچ لذتی با آن برابر نیست…
دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 22:46
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

پسرها هیچوقت عوض نمیشن ، بگو خب
دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 22:35
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




شــــجـــاعـــت میخاهد........
وفادار عشقی باشی که میدانی هیچ وقت،هیچ کجا،سهم تو نخواهد شـــد......





دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 21:39
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بزن به سلامتیه ارزوهایی که
هیچگاه لمس نکردی
... ... بزن به سلامتیه عشقی که
طالعش با تو نبود و هنوزم دوستش داری
بزن به سلامتیه شبهایی که
تو در تنهایت گریه کردی
و ندونستی چرا!
بزن به سلامتیه دوستانی که
از پشت خنجر زدند
بزن به سلامتیه اون که گفت
دوستت دارم
اما
تا اخرش
نموند....‬
دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 21:11
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

مجنون تر از تو؛ عاشق نمی بینم اشکامو پاک کن؛
محتاج تسکینم آرامش من؛ ای عشق دیرینم بی تو هیچم بی تو می میرم....
ای سرنوشت سازم ای بال پروازم پایان ندارم بگو که آغازم
من رفته از یادم گمگشته فریادم بی تو اسیرم با تو آزادم

دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 20:55
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺵ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﻭﺣﺸﯽ_ ﻣﺮﺍ ﻫﯿﭻ ﻧﮕﺎﻩ ﻫﺮﺯﻩ ﺍﯼ ﺭﺍﻡ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ بــانــو ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﻣﺮﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﻟﻢ ﭘﺎ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﮕﺬﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺩﺭ ﭘﺲ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﻢ چشمﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ ﮔﻮﺵ ﮐﻦ پسرکی ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺑﻐﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺯﯾﺮ ﺁﻭﺍﺭِ ﺑﻐﺾ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﻭﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﺵ تنها تو را فریاد میزند

دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 20:52
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

کس نمیداند در این بحر عمیق
سنگ ریزه قیمت دارد یا عقیق
من همین دانم که در این روزگار هیچ چیز ارزش ندارد جز رفیــــق

دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 20:50
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

در سرزمین قلبم خانه ای ساختم که پنجره هایش هیچ گاه از دیدنت خسته نمی شدند ،
در این خانه همیشه خاطراتم را مرور می کنم ،
اگر چه ازت دور شدم ولی حرف های گرمت آرامش بخش دل پر از غم من است ،
نام تو همیشه در ذهنم و یاد تو همیشه در قلبم جاریست

دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 20:47
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز
دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 20:15
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دم اون دوست دختر پسرای قدیمی گرم......

که نه موبایل داشتن نه اف بی نه هیچیه دیگه

تنها وسیله ی ارتباطشون یه تلفن کارتی بود

و اعتماد بالا که بجای دادنه 1000 تا خطه اعتباری تله خونرو میدادن و

انقد زنگ میزدن تا عشقشون گوشیو جواب بده

دمشون گرم که قراراشون مبداش دم مدرسه بود و مقصدش تا خونه
دمشون گرم که تو اوج دعوا با نوشتن یه نامه ی عاشقونه دوباره آشتی میکردند

و آخر اینکه دمشــــــــــــون گرم که خیانت نمیکردن ساده و صادق و یکرنگ و

تک پرررررررررررر بودن ...


دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 19:45
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ