یافتن پست: #وقتی

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
معمولا ۹۹٫۹۵% ایرانیا وقتی میرن یه جا سعی نمی کنن در محل لذت ببرن بلکه سعی می کنن عکس و فیلم بگیرن و بعدها ببینن و حسرت بخورن
دیدگاه  •   •   •  1392/08/3 - 18:29
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
سخت است حرفت را نفهمند،

 سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند،

 حالا میفهمم، که خدا چه زجری میکشد
 …
 وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ،

 اشتباهی هم فهمیده اند.

 .:: دکتر علی شریعتی ::.
دیدگاه  •   •   •  1392/08/3 - 18:21
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی تبلیغ این برنج ( هایلی ) رو تلویزیون پخش میکنه ، موجی از شادی و شعف محیط خوانواده رو فرا میگیره!!!
این شادمانی تنها به انجام حرکات موزون منتهی نمیشود! بلکه در مواردی به ضرب و جرح و برخورد با ستون و دیوار منتهی می گردد
وای هایلی هایلی هیلی شام و نهار چی داریم؟؟؟؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/08/3 - 18:13
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بچه که بودم تو آپارتمانمون زل میزدم به چراغای راه پله بعد چند دیقه خاموش میشد!
تا یه هفته فک میکردم یه قدرت خاص دارم

وقتی فهمیدم تایمر داره کمرم شکست :|
دیدگاه  •   •   •  1392/08/3 - 17:18
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
به سلامتی اونایی که وقتی دست میدن
یه دنیا تعهد تو دستاشونه !
دیدگاه  •   •   •  1392/08/3 - 11:32
+4
AmirAli
AmirAli
به کوچه ای رسیدم که پیرمردی از آن خارج میشد.بمن گفت:نرو  که بن بسته!گوش نکردم.رفتم. وقتی برگشتم و به سر کوچه رسیدم.پیر شده بودم!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/3 - 11:30
+3
AmirAli
AmirAli
ازپیر مردوپیرزنی پرسیدند:شماچطور60سال باهم زندگی کردید؟گفتند:مامتعلق به نسلی هستیم که وقتی چیزی خراب میشد.تعمیرش میکردیم نه تعویضش...
آخرین ویرایش توسط AmirAliA1 در [1392/08/3 - 11:12]
دیدگاه  •   •   •  1392/08/3 - 11:11
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دست هایم ...
چه هیجانی دارند برای نوازش تو ؛
و سرت را روی پای من
که میگذاری چقدر داریی ام زیاد میشود...
نگاهم مسکین تر از آن است که خنده های تو رافراموش کند...

زیباتر بخند
وقتی که میخندی چقدر دنیا
به خنده های تو می آید





دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 21:58
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



می خواهم دوستت داشته باشم
فراتر از هر وهم و خیال
بی هیچ ترسی
برای یک روز یک ساعت
زمان مهم نیست
درگیر ابدیت نیستم
دارم دنبال واژه ای می گردم
تا تو را صدا بزنم
واژه ای اندازه ی اشتیاقم به تو
واژه ای که حجم شورم را تاب بیاورد
نه اصلن بگذار با سکوت بگویم
شاید واژه ها توان گفتن ندارند....
مهم نیست ...
وقتی در هر دم و بازدمم تکرار می شوی
می خواهم
با تو بخندم
با تو بنویسم
با تو بخوابم
با تو بیدار شوم
با تو قدم بزنم
بگذار تمام خود م را با تو درمیان بگذارم....
تو بی تردید معبد تمام نیایش های منی...





دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 21:55
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



حالت من
وقتی میخوام نمره بگیرم و استاد نمره نمیده




دیدگاه  •   •   •  1392/08/2 - 21:49
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ