یافتن پست: #چشم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



کاش نمیگذشت آن لحظه که در آغوشت بودم ،
کاش نمیگذشت لحظه ای که خیره به چشمانت بودم
دلم میخواهد همیشه در کنارم باشی ،
سرت بر روی شانه هایم باشد و همزبان دل گرفته ام باشی





دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 21:20
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﮐﺠﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﻗﻊ ظهر؟

ﻣﻦ : ﻳﻪ ﺳﺮ ﻣﻴﺮﻡ ﺑﻴﺮﻭﻥ، ﺯﻭﺩ ﻣﻴﺎﻡ

ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﺍﻭﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺧﺒﺮی نی ﺑﺠﺰ ﭼﺸﻤﺎی ﺑﺎﺭﻭنی
ﺑﺠﺰ ﺁﺩﻣﺎی ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﺜﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺟﺒﺎﺭ ﺑﺎ ﺍﻭنی
ﺍﻭﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺧﺒﺮی نی ﺑﺠﺰ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﻭ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻫﺎ
ﺛﻤﺮﻩ ﺳﮓ ﺩﻭ ﻫﺎﺗﻢ ﮎ ﺯﺭﺷﮑﺎ ﻭ ﺯﺍﻟﻮمه ﻫﺎ..!!

ﻣﻦ : ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺑﻪ .... :| :| :|
هیچی دیگه نرفتم بیرون =__=
:))))))))))))))))))))))))))
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 20:34
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



می خندم....

خنده ای از عمق جان

خنده ای از صمیم دل...

به کوری چشمان آن دشمن خسیسی که نتوانست لبخندم را ببیند...

به کوری چشم دشمن


دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 18:00
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




همـﮧ چیز تمام شد !
تو را از دست داده ام
و خوب می دانم ڪﮧ دیگر هیچگاه باراטּ نخواهد بارید
و مـטּ هیچگاه قطره هاے روے شیشه را نخواهـَ م دید
دیگر اتوبوس در ایستگاه نخواهد ایستاد
و مـטּ بخار شیشـﮧ را براے دیدטּ بالابلندے ِ قامتت پاڪ نخواهم ڪرد
تو را از دست داده امـ
تو را با آטּ چشمهاے ِ نجیب ِ دوست داشتنی
تو را ڪﮧ دوست داشتنت تقاص گناهان ِ گذشته ے مـטּ است
تو را از دست داده ام..
دیشب
بر گور آرزوهایــم رقصیدم..!


دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 17:24
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

چیز هایی که نشدیم…!


ته دیگ طلایی رنگ خوشمزه هم نشدیم دو نفر سرمون دعوا کنند


شلغمم نشدیم یکی کوفتمون کنه خوب شه…..!!


ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه


قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم


خربزه هم نشدیم هر کی می خورتمون پای لرزش هم بشینه


موبایل هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنی


پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن


آهنگ هم نشدیم ، دو نفر بهمون گوش کن


مانیتور هم نشدیم ازمون چشم بر ندارن……!!!!!


به استاد میگم استاد شما که ۹ دادی حالا این یه نمره هم بده دیگههههههههه ، یک نگاه عاقل اندر دیوانه کرد دست گذاشته رو دوشم میگه برو درس بخون پسرم ، استادم نشدیم شخصیت کسی رو خورد کنیم


کیبورد هم نشدیم ملّت به بهانه تایپ یه دستی به سر و کلمون بکشن…..


کلاه هم نشدیم ملت رو سرگرم کنیم


ای خدااااااا! بختک هم نشدیم بیفتیم رو ملت


تام و جری هم نشدیم زندگیمون سرتاسر هیجان باشه


نون هم نشدیم یکی از روی زمین ورداره بوسمون کنه


ای کی یو سان هم نشدیم تف بمالیم کف کلمون ، همه چی حل شه


مهر جانماز هم نشدیم بوسمون کنن


فلش مموری هم نشدیم حافظه مون زیاد باشه


معادله هم نشدیم ، کلی آدم دنبال این باشن که بفهمنمون و حداقل دو نفر درکمون کنن


کتابم نشدیم حداقل دوست مهربان بشیم


علف هم نشدیم حداقل به دهن بزی شیرین بیایم


عروسک هم نشدیم یکی بغلمون کنه


شارژر هم نشدیم بقیه رو شارژ کنیم


توپ فوتبالم نشدیم ۲۲ نفر بخاطرمون خودکشی کنن


گلدونم نشدیم یکی یه گل بهمون بده


کبری هم نشدیم تصمیماتمون رو تو کتاب ها بنویسن


کزت هم نشدیم آخرش خوشبخت شیم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 16:46
+1
roya
roya
آیــــنه 

 با تـــو ام . . . 

 محــــض رضای خـــدا برای یــــکبار هم شـــده 

 به جـــای چشمـــهایم دلـــم را نشان بـــده 

 تـــا / بدانــــند / 

 دیـــوار ِ دلـــم آنقــــدرها هم که فـــکر میــــکنند 

 کـــوتاه نیــــست 

 گاهـــی زیـــادی کـــوتاه میــــآیم !!!



59592999039052562348.jpg

دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 13:59
+4

دختر: می دونی فردا عمل قلب دارم؟


پسر: آره عزیز دلم


دختر: منتظرم میمونی؟


پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند


پسر: منتظرت میمونم عشقم


دختر: خیلی دوستت دارم


پسر: عاشقتم عزیزم


 


************




بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت هوشیاری خود را به دست می آورد، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد.


پرستار: آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی.


دختر: ولی اون کجاست؟ گفت که منتظرم میمونه


به همین راحتی گذاشت و رفت؟


پرستار: در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت: میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده؟


دختر: بی درنگ که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد: آخه چرا؟؟؟؟؟؟ چرا به من کسی چیزی نگفته بود و بی امان گریه میکرد

دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 12:12
+5
*elnaz* *
*elnaz* *

میگم خداحافظ


که تو چشم تَر کنی و بگـــی :



کجــا ؟ مگه دست خودته این اومدن و رفتن ؟



که سفت بغلم کنی و بــگی :



هیچ رفتــنی تو کار نیست



همین جـا ” به دلت اشاره کنی” جاته تا همیشه.



آخر سرش محکم بگی : شیر فهم شد ؟؟!



و من ، دل ضعفه بگیرم از این همه عاشقانه های محکمت!



دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 00:23
+2
*elnaz* *
*elnaz* *

مـــــن دهــقــانِ فــداکــاری شــده ام



کــه تــمــام وجـــــودش را بــه آتــش کــشـیــده، روبــرویــت …



و تـــو قــطاری که چشم  دیدن مرا ندارد.



دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 23:59
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



زیرچشم آرزوهایم کبودشده...!سیلی محکمی بودباوربی وفایی اش


دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 23:13
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ