یافتن پست: #چشم

*elnaz* *
*elnaz* *
ﺑﻴـــﺸﺘﺮ ﺁﺩﻣﺎ
ﺗﺠﺮﺑﮥ ﻳﻩ ﺷﺐ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﻧﺨــﻮﺍﺑﻴﺪﻥ
ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻥ
ﯾﻪ ﺷﺐ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺗـــﻮﻱ ﺟﺎ ﻏﻠﺖ ﺯﺩﻥ
ﻭ ﭼﺸﻢ ﺑـﺮ ﻫﻢ ﻧـﺬﺍﺷﺘﻦ !
ﺑﻴـــﺸﺘﺮ ﺁﺩﻣﺎ
ﻫﻤــﻮﻥ ﺷﺐ ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﻋﻘـــﻞ
ﻭ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺸﻮﻥ ﺑﻪ ﻓﻨـــﺎ ﺭﻓﺘـــﻦ
ﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻴــﭻ ﻭﻗﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧــﮑﺮﺩﻥ
ﻓﻘــﻂ ﺯﻧﺪﻩ ﺑــﻮﺩﻥ !
دیدگاه  •   •   •  1393/02/6 - 15:33
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
ﺑﺴﻼﻣﺘﯿﻪ ﭘﺴﺮﯼ ﮎ ﺭﻓﯿﻘﺶ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ ﺍﻭﻧﻮﺭ رﻭ ﺑﺒﯿﻦ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺏ ﻋﺸﻘﻢ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﭼﺸﻢ ﭼﺮﻭﻧﯽ ﻧﮑﻨﻢ . ﮔﻔﺖ ﻥ ﺭﻓﯿﻖ ﺍﻭﻧﻮﺭﻭ ﺑﺒﯿﻦ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﻩ ﮐﯿﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻘﺖ
2 دیدگاه  •   •   •  1393/02/6 - 14:53
+3
maryam
maryam
یک روزی ... یک جایی ... آرزو میکنم بالاخره اونی که ... مال خـــــــــــودته بیاد ُ ... توی چشمات نگاه کنه و بگه : بالاخـــــــره پیـــــ♥ـــدات کردم ... دیگه نمیگذارم یه لحظه هم ازم دور بمونی ... . !! کاشکی اون روز بارونم نم نم بباره......
آخرین ویرایش توسط aunule20 در [1393/02/6 - 14:49]
دیدگاه  •   •   •  1393/02/6 - 14:48
+3
mary jun
mary jun
آنهایی ک با چشم کمتر دیده می شوند
در قلب بیشتر یاد می شوند
. . . .
دیدگاه  •   •   •  1393/02/6 - 11:01
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



سلامتیه خدایی که تک تک ارزوهامو جلو چشمام پر پر کرد
تا عظمتشو نشون بده...




دیدگاه  •   •   •  1393/02/5 - 21:29
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

پیشانی ات را در بوسه های من بکار

خودت را در آغـــــــــوش من سرمایه بگذار...

به درک که

سیاه سفید چشم های این شهر

حـــــــــــول آغوش تنگ ما می چرخد...

که این عشق آنقدر

در من به سن تکلیف رسیده است

که می توانم

تو روی شهر به ایستم

و از حقانیت احساسی که در تو دارم، دفاع کنم...

دیدگاه  •   •   •  1393/02/5 - 21:19
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

الان رفتــم ســر کــوچه سطـل آشـغـالـو خـالی کنـم
چشمــم خــورد به یه صــحنـه ی دردنــاک
بغضــم گـرفت..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خیلی نامردی مامان

موز میخورید به من نمیگید؟!!

دیدگاه  •   •   •  1393/02/5 - 19:51
+3
AmirAli
AmirAli
من درختت میمونم
 
تو تبر هم که بشی و بخوای منو قطع کنی
 
آخرش یا دستمال میشم واسه اشک چشمات
 
یا قلم و کاغذ می شم واسه دلتنگیات !
دیدگاه  •   •   •  1393/02/4 - 15:49
+11
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

یه دختر خاله دارم 4 سالشه

اومده میگه میای بازی کنیم؟؟؟؟^__^

گفتم چی بازی کنیم؟

گفت من چشم میذارم تو برو گم شو!

:|

دیدگاه  •   •   •  1393/02/4 - 15:44
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



خدا بیامرزه ای ننه مارو...آقو ای زن اصلا به آرایش اعتقادی نداشت!

حتی یه مدت شایعه شده بود که عباس آقا(قصاب محلمون)

طرح سیبیلاشو از رو سیبیل ننه ما الگوبرداری میکنه!

یه بار مدیر مدرسه به ما گفت:

ساده فردا جشن روز مادر داریم به مادرت بگو بیاد مدرسه

آقو ای ننه ما اومد تا چشم مدیر بهش خورد افتاد سر ما تا میخوردیم مارو زد.

ها ها ها...هی میگفت:

منو مسخره کردی بچه!؟رفتی باباتو آوردی واس روز مادر!؟

آقو آخر مارو بخاطر ای قضیه از مدرسه اخراج کردن...

پروندمونم فرستادن آموزش و پرورش ممنوع التحصیلمون کردن...

آخرشم ای ننه ما دست به صورتش نزد...ها ها ها ها ها ها...

خخخخخخخخخخخ





دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 19:46
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ