یافتن پست: #چنین

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
هنگامی که خدا زن را آفرید به مرد گفت:

 "این زن است. وقتی با او روبرو شدی،

 مراقب باش که ..."

 اما هنوز خدا جمله اش را تمام نکرده بود

 که شیخ مکار سخن او را قطع کرد و چنین

گفت: "بله  وقتی با زن روبرو شدی مراقب

باش که به او نگاه نکنی. سرت را به زیر

 افکن تا افسون افسانة گیسوانش نگردی و

مفتون فتنة چشمانش نشوی که از آنها

 شیاطین می بارند. گوشهایت را ببند تا

 طنین صدای سحر انگیزش را نشنوی که

 مسحور شیطان میشوی. از او حذر کن که

 یار و همدم ابلیس است. مبادا فریب او را

 بخوری که خدا در آتش قهرت میسوزاند و

 به چاه ویل سرنگونت میکند.... مراقب

   باش...."  

 و من بی آنکه بپرسم پس چرا خداوند زن را

 آفرید، گفتم: "به چشم."

شیخ اندیشه ام را خواند و نهیبم زد که:

 "خلقت زن به قصد امتحان تو بوده است و

 این از لطف خداست در حق تو. پس شکر

 کن و هیچ مگو...."

  گفتم: "به چشم."

 در چشم بر هم زدنی هزاران سال گذشت

 و من هرگز زن را ندیدم، به چشمانش

 ننگریستم و آوایش را نشنیدم.

 چقدر دوست می داشتم بر موجی که مرا

 به سوی او می خواند بنشینم، اما از خوف

 آتش قهر و چاه ویل باز می گریختم.

هزاران سال گذشت و من خسته و

 فرسوده از احساس ناشی از نیاز به چیزی

 یا کسی که نمی شناختم اما حضورش را

 و نیاز به وجودش را حس می کردم .

 دیگر تحمل نداشتم.

 پاهایم سست شد بر زمین زانو زدم و

گریستم. نمی دانستم چرا؟

 قطره اشکی از چشمانم جاری شد و در

 پیش پایم به زمین نشست. به خدا نگاهی

کردم مثل همیشه لبخندی با شکوه بر لب

 داشت و مثل همیشه بی آنکه حرفی بزنم

و دردم را بگویم، می دانست.

 و خدا با لبخند چنین گفت : این زن است :

 وقتی با او روبرو شدی مراقب باش که او

 داروی درد توست.

 بدون او تو غیرکاملی.

 مبادا قدرش را ندانی و حرمتش را

 بشکنی که او بسیار شکننده است.

 من او را آیت پروردگاریم برای تو قرار دادم.

 نمی بینی که در بطن وجودش موجودی را

 می پرورد؟

 من آیات جمالم را در وجود او به نمایش

 درآورده ام.

پس اگر تو تحمل و ظرفیت دیدار زیبایی

مطلق را نداری به چشمانش نگاه نکن،

 گیسوانش را نظر میانداز و حرمت حریم

 صوتش را حفظ کن تا خودم تو را مهیای این

دیدار کنم."

 من اشکریزان و حیران خدا را نگریستم.

 پرسیدم: "پس چرا مرا به آتش قهر و چاه

ویل تهدید کردی؟"

 خدا گفت: "من؟!!!!"

 فریاد زدم: "شیخ آن حرف ها را زد و تو

 سکوت کردی. اگر راضی به گفته هایش

 نبودی چرا حرفی نزدی؟"

خدا بازهم صبورانه و با لبخند همیشگی

گفت: "من سکوت نکردم، اما تو ترجیح

دادی صدای شیخ را بشنوی و نه آوای

 مرا."

 و من در گوشه ای دیدم شیخ دارد همچنان

 حرفهای پیشینش را تکرار میکند

و خدا زن را آفرید و بهشت را
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 21:32
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چه زیبا نقش بازی می کنیم …
و چه آسان در پشت نقابهایمان پنهان می شویم ؛
حتی خدا هم
از آفرینش چنین بازیگرانی در حیرت است …
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 21:27
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



پشه ها بعضی افراد را بیشتر نیش می زندد واقعا چرا ؟
پشه ها به افرادی که دی اکسید کربن ازخود بروز میدهند بیشتر جلب می شوند همچنین افراد دارای گره خونی o وافراد ورزشکار با تعرق زیاد وبوی پا رو خیلی دوست دارند هر چه تعفن بیشتر باشه براشون حذاب تره از الکلی ها خوششون میاد ورنگ تیره جلبشون میکنه فقط زیاد اسپری به خودتون نزنید چون به هر حال پشه ها در کمینند .




دیدگاه  •   •   •  1392/06/21 - 18:34
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
تقدیم به دوست

آیا کنی یاد از شبی شمع شبستانت شدم؟

پروانهٔ من بودی و من اشک سوزانت شدم؟

رقص از تو و آواز من می سوختی با ساز من

بودی بت طناز من؛ من سر به دامانت شدم

یک جرعه می دادی به من رفت از میان این ما و من

گشتی من و گشتم چو تو آغاز وپایانت شدم

آه از مَی جانسوز تو آن جام تقوا سوز تو

گشتم چو دست آموز تو در عشق برهانت شدم

آن بادهٔ جوشان تویی برهان مدهوشان تویی

کشکول درویشان منم آویزه شانت شدم

ای بهتر از شور جنون بشنو چه گوید ارغنون

انا الیه راجعون تفسیر فرقانت شدم

میخانه خندان بود وخوش بشتافتی بی عقل و هُش

دیدم عجب دریا دلی موج شتابانت شدم

بلبل شدی تا در چمن بگریخت از من اهرمن

دیدم که خواهان گلی باغ و گلستانت شدم

این دل به مژگان دوختی صید اینچنین آموختی

من پیش ازین در بند آن زلف پریشانت شدم

گل دیدمت بلبل شدم مستت بدیدم مُل شدم

آسان نمودی سختیم من سخت آسانت شدم

بهر مداوا آمدی مرغ خوش آوا آمدی

چشمت چو بیمار آمده دارو و درمانت شدم

فرزاد چون کوه دنا قلبش چو دریای فنا

بهر بقا بنما شنا چون بحر عرفانت شدم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/21 - 00:08
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
میخواهم عاشقی را از تو یاد بگیرم
که چنین بی وقفه در هر زمان و مکانی
یادت نمیرود باید عاشقی کنی
کاش من اینگونه عاشق بودم ..... ای کاش ..
دیدگاه  •   •   •  1392/06/20 - 22:30
+2
korosh
korosh

دوباره فنایی دوباره دربی / همه چی آرومه!


پرسپولیس نیوز : محمد فنایی همچنان اعتقادی به پنالتی در دربی ندارد.


عادل فردوسی پور بار دیگر محمد فنایی را به عنوان کارشناس داوری دربی انتخاب کرد. کارشناسی که با قضاوت های فصل گذشته اش در خصوص مسائل داوری دربی حاشیه های فراوانی ایجاد کرد ، مسابقه ای که در آن سه صحنه مشکوک پرسپولیس درون محوطه جریمه استقلال به نمایش در آمد و فنایی در هیچ کدام اعتقادی به پنالتی نداشت.


 


این بار هم فنایی در برنامه نود پس از دربی به عنوان کارشناس داوری دعوت شد و جالب است در صحنه هایی به مراتب عادی تر در مسابقه های سپاهان - راه آهن و فجرسپاسی - داماش اعتقاد داشت داور باید پنالتی اعلام می کرد اما هنگام تحلیل بازی پرسپولیس و استقلال معتقد بود زمین خوردن بازیکن پرسپولیس با تنه پژمان منتظری طبیعی بوده و خطایی رخ نداده.


 


فنایی در خصوص خطاهای شدید امیرحسین صادقی و نکونام روی صادقیان و خلعتبری که منجر به مصدومیت این بازیکنان شد هم اعتقادی به جریمه بازیکنان حتی با کارت زرد نداشت.


 


این کارشناس داوری معتقد بود یک بازیکن از پرسپولیس و یک بازیکن از استقلال باید به دلیل تکل خشن از بازی اخراج می شدند. همچنین پس از تکرار پخش صحنه های فنایی بار دیگر لگد شدید نکونام روی صورت خلعتبری را دید و این بار معتقد بود این بازیکن نباید به عنوان مرد اخلاق دربی انتخاب می شد اما همچنان عمدی در کارش نبود و خطایی رخ نداد.


 


فنایی در خصوص اظهارات دایی که گفته داور می خواست بازی را در بیاورد : انتخاب فغانی انتخاب بسیار خوبی بود چراکه رفتن وی به جام جهانی می تواند برای مملکت ما افتخارآفرین باشد. البته فغانی شانس آورد در محوطه های جریمه اتفاقی رخ نداد.


 


جالب این جاست در این برنامه صحنه سرنگونی پیام صادقیان درون محوطه جریمه استقلال اصلا به تصویر کشیده نشد! در حالی که این برخورد در جریان خلاصه بازی در همین برنامه نود پخش شده بود.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 13:05
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 18:18
korosh
korosh

حاشیه‌های دربی 77؛ درگیری لفظی هواداران سرخابی و برگزاری تورنمنت 10جانبه


پرسپولیس نیوز : هواداران تیم‌های فوتبال استقلال و پرسپولیس مقابل درب غربی ورزشگاه آزادی تورمنت ۱۰ جانبه فوتبال گل‌کوچک برگزار کردند.


تیم‌های فوتبال پرسپولیس و استقلال در چارچوب هفته هشتم لیگ برتر از ساعت 18:50 دقیقه فردا در ورزشگاه آزادی به مصاف یکدیگر خواهند رفت که هواداران این تیم با توجه به اینکه هنوز ساعت‌ها مانده به برگزاری این دیدار مقابل ورزشگاه آزادی حضور دارند. اما نکته جالب این است که این هواداران تورمنت فوتبال 10 جانبه گل‌کوچک مقابل درب غربی ورزشگاه راه انداختند و با نام‌های استقلال و پرسپولیس مجیدی، کریمی، دایی و بازیکنان دیگر در این مسابقه شرکت کردند.


همچنین هواداران این بار از مدل موهای عجیبی استفاده کردند.


پرسپولیسی‌ها روی سرهای خود مدل شماره 6 را زدند و استقلالی‌ها نیز طوری مدل موی خود را زده‌اند که عدد 4 در کنار موهای‌شان دیده می‌شود.


همچنین هواداران پرسپولیس و استقلال درگیری‌های لفظی کوچکی نیز با یکدیگر داشتند که با پادرمیانی نیروی انتظامی خاتمه یافت.


برخی از افراد سودجو که اصلاً به دنبال دیدن فوتبال هم نیستند از چادرهای هواداران سرخابی امشب استفاده کردند که این موضوع در نوع خود جالب بود البته نیروی انتظامی سعی می‌کند و بارها اعلام کرده که ساعت 12 شب هواداران به استراحت و خوابیدن بپردازند که معلوم نیست با شور و هیجانی که وجود دارد آیا این اتفاق خواهد افتاد یا خیر.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/15 - 00:22
+2
-1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هنوز صدای قدم هایت را پشت سرم می شنوم
که همچون غریبه ای مرا بی تفاوت دنبال می کنی
ومن این چنین پیش خود می پندارم که هنوز …
با گام هایت مسیرمرا دنبال می کنی ولی افسوس …
[!] دوراهی ها ، لعنت بر هرچه بیراهه است
آری به اولین دوراهی که رسیدیم دیگر صدای قدم هایت نیامد
تو رفته بودی همه گفتند که تو عابری بیش نبودی …
دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 19:57
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



گاهی...

از نیزار

یک " نی " میسازم

که " زار " میزند...

این چنین خاطره ی نیزار را ثبت میکنم...!

دست نوشته های یاسی_برگرفته از فانوس نامه


دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 19:53
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ