یافتن پست: #چنین

aB'Bas S
aB'Bas S
عیدآمدوعید آمد
یاری که رمید آمد
عیدانه فراوان باد
تا باد چنین بادا!
سال نو مبارک.
از طرف گروه ميخندي... به بچهاي گل سايت
آخرین ویرایش توسط abbasv6 در [1390/12/28 - 23:14]
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 23:04
+4
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظ
مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ
مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را
برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ایامتان به کام
تا اطلاع ثانوی خدانگهدار{-41-}
23 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 15:16
+10
fowkes
fowkes
بچه ها من ایمیلام باز نمیشه دوباره
مشکل کلیه یا فقط از طرف منه؟؟؟؟؟؟؟
آخرین ویرایش توسط fowkes در [1390/12/28 - 13:07]
4 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 13:06
+4
ali rad
ali rad
روز های من که درهم شدند امیدوارم روزگار شما چنین نباشد
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 23:09
+5
☺SAEED☻
☺SAEED☻
یک روز رسدغمی به اندازه کوه

یک روز رسد نشاط به اندازه دشت

افسانه ی زندگی چنین است

در سایه کوه باید از دشت گذشت
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 22:08
+10
ronak
ronak
زمستان بود!

كلاغ غذا نداشت!

مجبور بود

با گوشت خودش شكم جوجه هایش را سیر كند...!

زمستان گذشت و كلاغ مرد!

جوجه ها گفتند

چه خوب شد كه مرد !!

راحت شدیم از غذای تكراری...!!!

و تا به امروز

این چنین ادامه دارد

واقعیت تلخ روزگار ما...!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 11:46
+6
sasan pool
sasan pool
شنیده ام چنین روزی ، روز میلاد من است

اما

گویا سپری شد، بی آنکه بدانم

آتش شمع چندمین سال زندگی ام را

به خاموشی سپردم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 18:36
+2
Alireza
Alireza
ادبیات واژه زن در تاریخچه تمدن بشریت (طنز)

باد بزن: زن بادی – زن هوایی – زن خرافاتی – زن الکی خوش.

برزن: ریشه تاریخی کلمه زن – (بر + زن) زن برتر – زن برتر از مرد – تا کنون چنین زنی یافت نشده.

بزنگاه: زن زیبا – (به + زن + نگاه) زنی که باید به او نگاه کرد.

دار زن: زن بی رحم – زنی که دار می زند.

داور زن: زن داور – زنی که داوری می کند یا داوری را میزند.

راهزن: راننده ای که مونث باشد (مثال: راهزن کامیون، راهزن اتوبوس، راهزن وانت، راهزن تاکسی، راهزن موتور؛ راهزن الاغ)

زن بابا: زن برتر از مامان – زن از مامان بهتر.

زن باز: زن باره – مردی که با زن ها بازی میکند (مثال: خاله بازی، مامان بازی، دختر بازی)

زن ذلیل: زنی که مرد خود را ذلیل و بیچاره کرده.

زن گرفتن: بدبختی – بیچارگی – بزرگترین اشتباهی که مردها در طول زندگی خود متعدد مرتکب آن میشوند.

زناء (به فتح ز): جمع زن – شکل عامیانه ی لفظ زن ها.

زناشویی: کسی که زنان را میشورد – مُرده شور.

زنانه: مختص زنان – موادی که خانمها برای زیبایی از آن استعمال میکنند – لوازم آرایشی.
آخرین ویرایش توسط Belondy در [1390/12/26 - 17:10]
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 17:09
+3
ronak
ronak
..... رجز خوانی مرد{-39-}

به‌ نام خداوند مرد آ فرین که بر حسن صنعش هزار آفرین

خدایی که از گِل مرا خلق کرد چنین عاقل و بالغ و نازنین

خدایی که مردی چو من آفرید و شد نام وی احسن‌الخالقین

پس از آفرینش به من هدیه داد مکانی درون بهشت برین

خدایی که از بس مرا خوب ساخت ندارم نیازی به لاک، همچنین

رژ و ریمل و خط چشم و کرم تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین

دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست نه کار پزشک و پروتز، همین!

نداده مرا عشوه و مکر و ناز نداده دم مشک من اشک و فین!

مرا ساده و بی‌ریا آفرید جدا از حسادت و بی‌خشم و کین

زنی از همین سادگی سود برد به من گفت از آن سیب قرمز بچین

من ساده چیدم از آن تک‌درخت و دادم به او سیب چون انگبین

چو وارد نبودم به دوز و کلک من افتادم از آسمان بر زمین

و البته در این مرا پند بود که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین

تو حرف زنان را از آن گوش گیر و بیرون بده حرفشان را از این

که زن از همان بدو پیدایش‌ات نشسته مداوم تو را در کمین!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 12:44
+3
ronak
ronak
roz khosh dostan byby{-29-}{-35-}
3 دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 17:14
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ