یافتن پست: #چنین

سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
بوسه وقتی داغ باشد دل بریدن مشکل است

در دل آتش که باشی پرکشیدن مشکل است

گرچه من آغاز کردم این جدایی را ولی

جام زهری را به میل خود چشیدن مشکل است

دل بریدن از رفیقت گرچه کاری ساده نیست

حال او را از رقیبانت شنییدن مشکل است

سیب تا وقتی که در شاخه بماند می رسد

وقتی از اصلت جدا باشی رسیدن مشکل است

مثل آن جاشو که لنجش سمت طوفان می رود

تا پر از دل شوره هستم آرمیدن مشکل است

هم چو مرغی در قفس باشد دلت بی بال و پر

با چنین حالی که دل دارد تپیدن مشکل است

هر چه کردم تا بگویم حرف آخر را نشد

نقش ناقص را که می ماند کشیدن مشکل است



شاعر : مرتضی جهانگیری اکبری
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 19:07
+10
ramin
ramin
دیدی تا حالا اگر کسی رو دوست داشته باشی دلت نمیاد اذیتش کنی؟ دلت نمیاد شیشه دلش رو با سنگ زخم زبون بشکنی؟ دلت نمیاد ازش پیش خدا شکایت کنی حتی اگر بره و همه چیزو با خودش ببره
18 دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 18:30
+6
maryam
maryam
دلتنگ می شوم دلتنگتر از همه دلتنگی ها گوشه ای می نشینم

وحسرتها را می شمارم و باختن ها را و صدای شکستن ها را ...

نمی دانم من کدام امید را نا امید کرده ام و کدام خواهش را نشنیدم

و به کدام دلتنگی خندیدم که اینچنین دلتنگم؟

دلتنگم دلتنگ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 14:46
+3
Danial
Danial
کیستی که من

این گونه

به اعتماد

نام خود را

با تو می گویم،

کلید خانه ام را

در دستت می گذارم،

نان شادیهایم را

با تو قسمت می کنم،

به کنارت می نشینم و بر زانوی تو

این چنین آرام

به خواب می روم؟

کیستی که من

این گونه به جد

در دیار رویاهای خویش

با تو درنگ می کنم؟
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 09:17
+3
مهسا
مهسا
آری باید هم چنین باشد

عادت به مسواک زدن

دندان را سپید میکند ...

و تکرار هر شب خاطرات

موهایت را !
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 16:42
+3
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
در مسلک ما معنی پرواز چنین است:...
با بال شکسته به هوای تو پریدن
دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 16:10
+6
ronak
ronak
خیانت واژه ی تلخی ست ، حقیقتی زهرآگین ،
فرود دشنه، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارمها ...........
هرگز تبرئه ای نیست
آنکه را که را چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد …
با عشق به من.......... به من خیانت کردی
دل دادم و تو رد امانت کردی
رفتی و چه آسوده ز من دل کندی
هر دو قلمت خورد اگر برگردی !! … .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/21 - 13:38
+4
سحر
سحر
دوست می دارم که با خویشان خود بیگانه باشم
همدم عقلم چرا هم صحبت دیوانه باشم
دل به هر کس می سپارم ، من که در دل ها مقیمم
تا توانم شمع مجلس شد ، چرا پروانه باشم
آزمودم آشنایان را فغان از آشنایی
آرزو دارم که با هر آشنا بیگانه باشم
مرغ خوشخوانم وگر در حلقۀ زاغان نشینم
کی توانم لحظه ای در نغمۀ مستانه باشم
مردمی گم شد میان آشنایان از تو پرسم
با چنین نا مردمان بیگانه باشم یا نباشم؟
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 14:01
+4
Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
شده ام معادله ی چند مجهولی...
این روزها هیچکس از هیج راهی مرا نمی فهمد......!{-31-}
5 دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 00:56
+4
mitra
mitra
سیمین دانشور نویسنده و مترجم سرشناس ایرانی ،
ساعاتی پیش در سن 90 سالگی در گذشت.
او نخستین زن ایرانی بود که به صورت حرفه‌ای در زبان فارسی داستان نوشت.
سیمین دانشور همسر مرحوم جلال آل احمد بود.
او همچنین نخستین رئیس کانون نویسندگان ایران بود.

روحش شاد و یادش گرامی
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 22:27
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ