گاه دلتنگ می شوم دلتنگتر از همه دلتنگیها گوشه ای می نشینم و حسرتها را میشمارم باختن ها را و صدای شکستن ها را نمیدانم من کدام امید را نا امید کرده ام کدام خواهش را نشنیدم و ب کدام دلتنگی خندیدم ک این چنین دلتنگم !
اگر مایل هستین دو ساعت در روز و سه روز در هفته کار کنید و ماهیانه حداقل یک میلیون و پانصد تومان حقوق بگیرید و همچنین از بیمه و مزایا هم استفاده کنید با ما تماس بگیرید . . . . . . . . . . . باهم میگردیم زودتر پیدا میشه !
ما میدانیم که حجم یک اتم اکثرا از فضای خالی تشکیل شده است. حال سوال اینجاست که اگر اتم ها اکثرا از فضای خالی تشکیل شده اند، آیا ماد نباید از ماده عبور کند؟ آیا نباید دست من از میز عبور کند؟
آنچه که یک جسم را سخت میسازد، ذرات بنیادی نیست. بلکه میدانهای الکتریکی بین ذرات است. دست من از میزم عبور نمیکند چرا که الکترون های دست من دفع الکتریکی میز را احساس می کند. و همین دفع الکتریکی مانع عبور دست من از میز میشود.
و باز اتم های میز است که مانع عبور دست من و یا شی از میز میشود. فضای خالی بین هسته و الکترون نقشی در استحکام ساختمان ماده ندارد، بلکه میدانهای الکتریکی چنین نقشی را دارند. به همین دلیل این میدانها نه تنها جسم مادی را می سازند، بلکه ساختمان ماده را حفظ می کنند.
کوچکترین ذرات خلقت نمونه کوچک شده از کل هستین......
مثلا خود کره زمین وجوی که دورش قرار داره مثله همون حفاظ الکتریک .مغناطیس دور هسته عمل میکنه.......
یعنی مانع ورود وخروج اجسام به داخل این جو کره خاکی میشن ....ولی این مطلق نیست
یعنی دقیقا مثل شکافتن هسته میمونه ...
اجسام با یه سرعت وحجم مناسب میتونن این حفاظ مغناطیسی رو بشکنن و تو کارش خلل ایجاد کنند مثله ورود شهاب سنگ به داخل جو یا پرتاب ماهواره به مدار زمین...
حالا تو اگه بخوای دستتو از میز رد کنی میتونی با فرستادن پالسهایه الکتریکی از
مغزت این میدان رو کم یا حذف کنی .....
این دقیقا مثه کاریه که مرتاض ها انجام میدن یعنی با قدرت ذهن این میدان رو حذف میکنن به خاطر همینه که از اجسام رد میشن......
اصن میدونستی سیستم بدن انسانم الکتریکیه.مثال میزنم......
قلب ادم یه چیزی جز یه تیکه عضله گوشتی نیست
سیستم کارشم خیلی سادس ....
مغز با فرستادن پالس الکتیکی توسط نرون هایه عصبی به این عضله اونو مجبور به واکنش میکنه.یعنی هر یه پالس میشه................؟
چی.؟
بگو دیگه.......؟
افرین به تو..............
میشه یه ضربان قلب یا همون نبض
درکل اینو میخواستم بگم..........
جهان دو اصل داره دافعه و....
جاذبه
مثل دو قطب اهنربا.
پس تقدیر و سرنوشتت بستگی به درک صحیح تو از دنیا اطرافته.......
ادما با طرز تفکرشون دنیا رو تغییر میدن ....
تا حالا به شعار کوروش فکر کردی.
میگه.
پندار نیک.........یعنی طرز تفکر در اولویته....
اسلامم اینو همیشه گفته
اصل هر کاری نیته.........یعنی همون فکر انجام کار.....
پس این تفکر که دنیارو میسازه نه عمل ادما.......
عمل ادما یه واکنش نوستالژیک یا همون احساسی از تفکرشونه
یعنی همون طوری که فکر میکنن زندگی میکنن.....
دراخر باید و نبایدی که تو خط اول گفتی یه چیز قراردادیه از ناتوانایی ادمایی که نمیتونن این حفاظ مغناطیسی رو حذف کنن
امشب خیلی حرفم میومد.............
خخخخخخخخخخخخخخخخخخ
انگشتام کف کردن.........
آیینه پرسید چرا دیر کرده است؟ نکند دل دیگری او را اسیر کرده است؟ خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است تنها دقیقه ای تاخیر کرده است گفتم امروز هوا سرد شده است شاید قرار تغییر کرده است خندید ب سادگیم آینه و گفت : احساس پاک تو را زنجیر کرده است گفتم از عشق من چنین سخن مگو گفت خوابی سال ها دیر کرده است در آیینه ب خود نگاه می کنم آه عشق تو عجیب مرا پیر کرده است گفت آینه ک منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است
دوستای عزیزم همتونو بی نهایت دوس دارم ممنونم بابت لایک و کامنت و وقتی که گذاشتین و همچنین ممنونم از تحمل و همراهیتون شبتون عالی با طعم پرتقالی و روی دشمناتون کم و چشم حسوداتون کور