یافتن پست: #کار

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ایا میدانید
در هنگام عدسه زدن چشمها بسته میشوند؟؟
ایا میدانید هنگام چشمک زدن یکی از چشم ها بسته میشود؟
ایا میدانید اشک از چشمها سرازیر میشود
ایا میدانید من شما رو سر کار گذاشتم؟؟
آفرین که میدانید...
پس تاسرکاری دیگر خدا یارونگهدارتان
دیدگاه  •   •   •  1394/03/30 - 12:29
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دانشجویان به صورت تخصصی به پنج دسته تقسیم میشن :
۱ – اونایی که جزوه مینویسن تا اون رو بخونن و نمره ی خوب بگیرن !
۲ – اونایی که جزوه مینویسن به امید اینکه یکی بیاد ازشون جزوه بگیره !
۳ – اونایی که جزوه نمینویسن به امید اینکه برن از یکی جزوه بگیرن !
۴ – اونایی که اومدن سر کلاس ولی حوصله ی هیچکدوم از این کارارو ندارن !
۵ – اونایی که کلا به کلاس اعتقادی ندارن و کلاس رو در نطفه ی شکل گیریش پیچوندن!:))
دیدگاه  •   •   •  1394/03/30 - 12:18
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه بار عاشق شده بودم و شکست عشقی بدی خورده بودم!

واسه همین رفتم تو اتاق و درو رو خودم بستم…

بعد از یه ساعت صدام کردن که بیا شام بخور داره سرد میشه !

گفتم: من دیگه هیچی نمیخورم ، میخوام بمیــــــــرم

گفتن : شام ماکارونیه ، ته دیگ سیب زمینی هم داره که دوس داری

یعنی اونو بیشتر از ماکارونی دوست داشتی؟!

نامردا نقطه ضعفِ منو پیدا کرده بودن ..!
دیدگاه  •   •   •  1394/03/28 - 17:35
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یک شلوار سفید دوست داشتنی داشتم که یک روز ابری پوشیدمش و موقع بازگشت به خانه باران گرفت... گلی شد. و من بی خیال پی اش را نگرفتم به هوای اینکه هر وقت بشویم پاک می شود، ولی نشد... بعدها هر چه شستمش پاک نشد؛ حتی یکبار به خشکشویی دادم که بشویند ولی فایده نداشت! آقایی که توی خشکشویی کار میکرد گفت: "این لباس چِرک مرده شده!" گفت: "بعضی لکه ها دیر که شود، می میرند؛ باید تا زنده اند پاک شوند!" چرک مُرده شد... و حسرت دوباره پوشیدنش را به دلم گذاشت! بعید نیست اگر بگویم دل آدم هم کم ندارد از لباس سفید! حواست که نباشد لکه می شود؛ لکه اش می کنند! وقتی لکه شد اگر پی اش را نگیری، می شود چرک... به قول صاحب خشکشویی "لکه را تا تازه است، تا زنده است، باید شست و پاک کرد...!
.
.
داستان کوتاه: شلوار سفید
احمد شاملو
دیدگاه  •   •   •  1394/03/21 - 16:27
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من همینم..
من شبیه رویاها نیستم
نه شبیه پرنسس های دیزنی لند
من شبیه واقعیت ام
شبیه زنی که گاهی دست های خیسش را
با دامنش پاک میکند و اشک هایش را با سراستینش
نه چشمان ابی دارم
نه کفش های پاشنه بلند
همیشه موهایم بلند نیست
همیشه ناخن هایم لاک زده نیست
نگران پاک شدن رژ لبم نیستم
در حال نقاشی اینده ام هستم.
و به کسی کاری ندارم من زندگی اینده ام را می خواهم با خوبی هایم بسازم
ب همین راحتی..
من همینم.....
دیدگاه  •   •   •  1394/03/21 - 15:11
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آهـــــــــــــــــــــــــــــای غریبه
به من میگفت عشقم به تو ام میگه؟
به من میگفت تمام زندگیمی به تو ام میگه؟
به من میگفت ی دونه به توام میگه؟
به من میگفت برای داشتنم همه کار میکنه به توام میگه؟
گول حرفاشو نخور اون فقط بازیت میده
کاری باهات میکنه که دیگه مث قبلت نمیشه هیچوقت
دیدگاه  •   •   •  1394/03/20 - 20:46
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خاطره ها هیچوقت از بین نِمیرن. تو ضمیر خودآگاهمون می مونن، حتی اونایی که فکر می کنیم برای همیشه فراموشِشون کردیم.
گاهی وقتا یه حرکت،یا یه تصویر کافیه تا دوباره به واقعیت بدل بشن.

" جیان ریکو کاروفیگلیو "
دیدگاه  •   •   •  1394/03/20 - 13:55
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

عاشقتم من یه جوره خاص
اونجوری که تو دلت میخواست
کار دادی دستم که همه میگن
شدم بی هوش و حواس
من تورو دوست دارمت
تو دلم هنوز دارمت
ثانیه ای میشمارمت
همینه همینی که هست
عاشقی بیماریه از حالا گریه و زاریه
دردیه که تکراریه
همینه همینی که هست


 ♫♫♫


عاشقتم من مگه چیه
هرچی از امروز تو بگیه
گوش بده انگار دل ما دوتا صداشونم یکیه


من تورو دوست دارمت
تو دلم هنوز دارمت
ثانیه ای میشمارمت
همینه همینی که هست
عاشقی بیماریه از حالا گریه و زاریه
دردیه که تکراریه
همینه همینی که هست


حال دلم عجیبه واسم
حالم عجیب غریبه واسم
این حس جدید یه کاری کرده که یه بار دیگه گرفت نفسم


من تورو دوست دارمت
تو دلم هنوز دارمت
ثانیه ای میشمارمت
همینه همینی که هست
عاشقی بیماریه از حالا گریه و زاریه
دردیه که تکراریه
همینه همینی که هست

4 دیدگاه  •   •   •  1394/03/16 - 14:38
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در music







کار ارزشمند هنرمند جوان آزربایجان شهروز عبدالی که لایق بهترین تقدیر هاست ♥♥
بعد از شعر حیدر بابا این بار دیگر شعر معروف استاد شهریار به نام (خبر یوخ) به صدای شهروز عبدالی به سبک پاپ اجراشد
از هنرمندان جوان دیارمون حمایت کنیم تا کارای اینچنینی بیشتری رو شاهد باشیم
حتما قولاغ آسون چووووخ گوزلدی هم سسی هم شعری ♥ باخیش(نظر) ده یازین ♥♥
شهروز عبدالی__خبر یوخ
__________________________
اوده بیر ایل آه چحکرم خبر یوخ_______اودن چیخان من اویانا یــــــــار گلیر
تای توشلاریم چوله چیخا گول چیخار__ من چیخاندا یاغیش گتسه قار گلیر








دیدگاه  •   •   •  1394/03/11 - 22:17
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺗـﻮ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ

ﺟﻮﺭﯼ ﺑﺎﻟﺸﻮ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺭﺩ ﺷﺪ ﺩﯾﺪ ﮔﻔﺖ :

ﺍﯾﻦ ﻻﻣﺼﺒﻮ ﺑﺒﺮ ﺗﻮﻭ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺑﮑﻦ ، ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ :|
دیدگاه  •   •   •  1394/03/10 - 21:58
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ