یافتن پست: #کار

`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
آشپزی سخته

ولی میتونین با خلاقیت های کوچیک این کار رو برای خودتون به لذت تبدیل کنین

مثلا من ﺩﯾﺮﻭﺯ ماستو خیار رو بدون خیار درست کردم خیلی هم خوب شد:d
دیدگاه  •   •   •  1392/08/15 - 13:05
+5
AmirAli
AmirAli



کارلوس [!]ش بعد از اخذ نامه ای از جانب فیفا سید مهدی رحمتی را به دلیل زیباتر شدن هرچه بیشتر جام جهانی به تیم ملی دعوت کرد

دیدگاه  •   •   •  1392/08/15 - 07:36
+1
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
انقدی که تو کارای ما گره هست تو فرش شفقی تبریز نیست ! :|
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 23:54
+2
hamed noori
hamed noori
مردی قصد ازدواج داشت.مشکل او انتخاب از بین 3 کاندید زن احتمالی بود.او به هر زن 5000 دلار پول داد تا ببیند هرکدام با آن چه کار میکنند

اولی ظاهرش را کاملا تغییر داد به یک آرایشگاه تجملی رفت
آرایش جدید کرد لباسهای جدید و زیبا خرید و به مرد گفت که برای اینکه
در نظر او جذابتر باشد این کارها را کرده است چراکه خیلی دوستش دارد
مرد تحت تاثیر قرار گرفت...
دومی به خرید هدیه برای مرد پرداخت.برایش یک دست چوب گلف خرید
به علاوه ابزار جدید برای کامپیوترش و لباسهای گران قیمت
و هنگامی که هدیه ها را به مرد داد گفت که تمام پولش را برای
او صرف کرده چراکه خیلی دوستش دارد
مرد تحت تاثیر قرار گرفت
سومی پولش را در سهام سرمایه گذاری کرد و چند برابر پولی که از مرد گرفته بود
عایدش شد.او 5000دلار مرد را پس داد و برای بقیه پول یک حساب مشترک باز کرد
و گفت میخواهد برای زندگی آینده شان پس انداز کند چراکه خیلی دوستش دارد
واضح است که مرد تحت تاثیر قرار گرفت
او مدت زیادی را به تفکر درباره اینکه هر زن با پولها چه کار کرده پرداخت
و سر انجام با زنی ازدواج کرد که سینه های بزرگتری داشت
مردها همینند <img src=(" title=":((" />
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 22:32
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



سخت ترین کار دنیا اینه که داغونی اما نشون بدی آرومی ..




دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 18:20
+6
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
حکم اعدام بود... اعدامی لحظه ای مکث کرد و بوسه ای بر طناب دار زد... دادستان گفت: صبر کنید آقای زندانی این چه کاریست؟ مرد گفت: بیچاره طناب نمیزاره زمین بیفتم ولی آدم ها بدجور زمینم زدن :(
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 17:04
+6
ehsan mohammadi
ehsan mohammadi
از بوی گلاب بدم می آید ، همون آب معدنی کفایت می کند... ،
نگید این رانی هلو دوست داشت ، سنگ قبرش رو با رانی بشوریمااا ،
نوچ میشه ، من از مورچه ها دل خوشی ندارم !
آقایون فامیل ، به خاطر من سه متر ریش نزارید !
خانوم های فامیل ، خواهشا بالای سر قبرم جیغ و داد نکنید ،
باور کنید من از همهمه و شلوغی بدم میومد ! مردم ، گناه که نکردم !
مراسم ختم من رو تو هیچ مسجدی نگیرید ،
راستی [!] هم نیارید واسه فامیل ، دینی کلاس پنجم رو یادآوری کنه !!!
توی درایو E عکس دارم ، خوراک اعلامیه ،
عکس پرسنلی نزاریداا ، اونا جلب ترحم نمی کنه !
بعد از مرگم هنوز میت رو زمین مونده هارد کامپیوترم رو بزارید تو ماکروفر !
یه کاری کنید درایو D بیشتر ب[!] ! من اندک آبرویی داشتم در این خانواده !!!
یه وقت ساندیس ماندیس دست فامیل ندیداااا ... ساندیس خیلی بده !!!
روی خرما ها پودر نارگیل نریزید ، هم شکلش خز میشه ، هم بد مزه میشه !
همون گردو بزارید لاش خیلی حال میده !
( پ ن : هنگام تزئین حلوا دست خود را با آب و صابون بشویید ! )
پنج شنبه ها سر خاکم نیاید چه کاریه ؟ ترافــــیک !
فیس بوکم رو بلاک نکنید ، گهگداری باهاش پست بدید بیاد بالا جیگر رفیقام کباب شه !
به اقوام بگویید از اون تکست های [!]ام بگن
مثلا هنگام دیدن قبرم بگن : خونه ی نو مبارک !
شایعه کنید قبل مرگش بهش الهام شده بود میمره !
از اون دیالوگ هاست که مو به تن سیخ می کنه هااا !!
هنگام خاک کردنم یک بیل کوچک کنارم بگذارید ، شاید دلم برایتان تنگ شد !!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 16:33
+2
-1
hamed noori
hamed noori
ﺧﺮﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﺭﻩ ﺗﻮ ﺟﻨﮕﻞ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ ﺩﺍﺭﻩ

ﺗﺮﯾﺎﮎ ﻣﯽ ﮐﺸﻪ!
ﻣﯽ ﮔﻪ : ﺁﻗﺎ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﯾﻪ ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺪﻭﯾﯿﻢ
ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ!
ﻣﯽ ﺭﻥ ﺗﺎ ﻣﯽ ﺭﺳﻦ ﺑﻪ ﮔﺮﮔﻪ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻦ ﺩﺍﺭﻩ...
ﺣﺸﯿﺶ ﻣﯽ ﮐﺸﻪ، ﺧﺮﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮔﻪ : ﺁﻗﺎﮔﺮﮔﻪ ﺍﯾﻦ
ﭼﻪ ﮐﺎﺭﯾﻪ ﭘﺎﺷﻮ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ،ﺑﺪﻭﯾﯿﻢ !
ﮔﺮﮔﻢ ﭘﺎ ﻣﯽ ﺷﻪ ،ﻣﯽ ﺭﻥ 3 ﺗﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﺭﺳﻦ ﺑﻪ
ﺷﯿﺮﻩ ،ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻦ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﺰﺭﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ !
ﺧﺮﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮔﻪ : ﺁﻗﺎ ﺷﯿﺮﻩ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﯾﻪ ؟ﭘﺎﺷﻮ
ﺑﺪﻭﯾﯿﻢ ﻭﺭﺯﺵ ﮐﻨﯿﻢ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ!
ﺷﯿﺮﻩ ﻫﻢ ﻣﯽ ﭘﺮﻩ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺗﺶ!
ﮔﺮﮒ ﻭ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﻣﯽ ﮔﻦ ﭼﺮﺍ ﺧﻮﺭﺩﯾﺶ ﺩﯾﻮﺙ، ﺍﯾﻦ ﮐﻪ
ﺣﺮﻑ ﺑﺪﯼ ﻧﺰﺩ؟!
ﺷﯿﺮﻩ ﻣﯽ ﮔﻪ : ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭘﺪﺭ ﺳﮓ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﮐﺲ
ﻣﯽ ﺯﻧﻪ ﻣﯽ ﯾﺎﺩ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺩﻭﻭﻧﻪ (((:
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 15:30
+3
hamed noori
hamed noori
قسـم به اون پـســری که عشقش جلو چشمش اتو خورد و رفت خونه با صدایی خواب آلود گفت:ببخشید عزیزم خواب بودم گوشی رو سایلنت بود …
قسـم به اون دخــتـری که با وعده ی ازدواج بکارتشو از دست داد و عکس عشقشو تو گوشی رفیقش دید …
قسـم به اون پـســری که با گوشی رفیقش به عشقش زنگ زد اما از فـرداش شماره همون رفیقشو تو اینباکس اس ام اس های عشقش دید …
قسـم به اون دخــتـری که هنوز تنـهاست چون نتونسته فرامـوش کنه …
و قســــم به اون جفتـی که اولین شب بعد از جـدایی رو دارن تنـهایی با چشـم خـیس تو اتاق تـاریک و خالی از هم سحر میکنن …
اینجا زمیـن است مطمئن باش یه روز دوباره همدیگرو میبینیم !!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 15:28
+3
AmirAli
AmirAli
رسیدم توی کوچه مون ، دیدم یه خانومی داره ماشینش رو بین دوتا ماشین دیگه پارک می کنه….
جای پارک خیلی کم بود و بنده خدا حسابی کلافه شده بود….
وایستادم و فرمون دادم بهش ، « بیابیاااا، خب!حالا فرمون رو کامل برگردون!خوبه خوبه، خاموش کن.»
بعدش هم بدون اینکه منتظر تشکر خانومه بشم راه افتادم برم
که دیدم خانومه صدا کرد و گفت دستت درد نکنه ، زحمت کشیدی!!!!
گفتم خواهش می کنم ، کاری نکردم…
گفت : دانشمند! من داشتم از پارک در می اومدم…
ازین سوتی های ضایع ندیم جلو خانومااا 
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 08:09
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ