یافتن پست: #کار

AmirAli
AmirAli
این همه پولی که دادم روزنامه خریدم تا کار پیدا کنم اگه جمع کرده بودم الان برج العربی رو خریده بودم !
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 08:01
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
دل شکسته را بند هم که بزنی ، بی فایده است …
هر کاری بکنی باز هم غم و غصه از ترک هایش چکه می کند !
دیدگاه  •   •   •  1392/08/13 - 20:47
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
از میان کسانی که برای دعای باران به تپه ها میروند ، تنها آنهایی که چتری با خود به همراه دارند به کار خود ایمان دارند
دیدگاه  •   •   •  1392/08/13 - 20:00
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
واکنش آقایان به رنگ موی همسرشان :
انگلیسی ها : عزیزم مثل فرشته ها شدی !
آمریکاییها : عزیزم ماه بودی ماه تر شدی !
ایرانیها : هرچی من بدبخت کار کنم ، بده آشغال بمال به سرت !
دیدگاه  •   •   •  1392/08/13 - 19:41
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
نقاش می کشید تو را در خیال خویش
شاعر شد ، آن زمان که نگاهی به کار کرد
دیدگاه  •   •   •  1392/08/13 - 19:12
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
به بعضیا باید گفت:
اون خرمایی که تو داری میخوری هستش تو جیب ماست ...

به بعضیا باس گفت:
ﮔﺮﺩﻧﺖ ﺩﺭﺩ ﻧﮕﯿﺮﻩ ﺍﯾﻨﻘﺪ ﺳﺮﮎ ﻣﯿﮑﺸﯽ ﺗﻮ کار ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ

ﺑﻪ بعضیام ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ ﺑﻬﺖ ﻣﻴﮕﻦ ﻣﺮﺩ؟!
بی خیااال ...
ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺷﻮخی کردن!

بعضی ها به ما نمیخوردن، جاخالی دادیم خوردن به شما!
مبارکتون باشه.

بعضیاﻡ ﻫﺴﺘﻦ ﻭقتی ﺑﺖ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﻧﺒﺎس ﺑﮕﯽ ﺳﻼﻡ
ﺑﺎس ﺑﮕﯽ: ﺟﺎﻧﻢ ﺑﺎﺯ ﮐﺎﺭﺕ ﮐﺠﺎ ﮔﯿﺮﻩ ...!

به بعضیا باید با یه متانت خاصی گفت: یه دهن برامون خفه شو لطفا

از بعضیا باس پرسید:
پر و بالو که خودم بِهت دادم!
دُم از کجا آوردی !؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/08/13 - 12:07
+4
AmirAli
AmirAli
آشپزی سخته

ولی می تونین با خلاقیت های کوچیک این کار رو برای خودتون به لذت تبدیل کنین

مثلا من ﺩﯾﺮﻭﺯ ماستو خیار رو بدون خیار درست کردم خیلی هم خوب شد

دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:48
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

خدایا: دانستن این که چقدر مرا دوست داری کار سختی نیست


وقتی گریه هایم شیشه های اتاق را لمس میکند


وقتی دستانم بر روی شیشه ها سر میخورد


هر روز از انگشتانم شروع میشوی، به کنه وجودم میروی


و آنگاه این هیاهو از حنجره ام به تو میرسد


خدایا: من یک جسم سردم پر از نوسان های ناخواسته و احساسات نانوشته


و تو در میان همه ی اینها یک هستی مطلق هستی


یک معجزه که مرا به وجد می آورد


من در نگاه کردن به تو، واژه ای میشوم در متنی گسترده


تو مرا در سکوتم فهمیدی


وقتی که دلهره، آخرین کلمه ی مشترک چشم ودلم بود


وقتی ساعتها اجازه ی حرکت را از زمان گرفتند


وقتی همه ی رقصیدن من، تب و لرزم بود


هیچکس مثل تو نقطه چین ها را پر نمیکند


تویی که اول از هرکس و هرچیزی به ذهنم خطور میکنی


 وآخر همه میروند و تو باز هم ادامه داری


میخوابم در آغوش تو


تا لرزش دندانهایم


تپش قلبم


و حالت ایستای دردم را فراموش کنم


بگذار که هر لحظه دوباره به تو بگویم: سلام!


و آنقدر به آسمان نگاه کنم که ستاره ها به عشقم حسودی کنند


خدایا:این روزها که دست های تو مرا به فردا میکشد،


حس غریبی دارم


گاهی اشک..گاهی بغض..گاهی درد


بگذار مدام صدایت کنم


تا بودنت را فراموش نکنم!

دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:41
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آدمی هیچگاه از زبان مردم آسوده نیست، زیرا :
اگر بسیار کار کند، می‌گویند احمق است !
اگر کم کار کند، می‌گویند تنبل است!
اگر بخشش کند، می‌گویند افراط می‌کند!
اگر جمعگرا باشد، می‌گویند بخیل است!
اگر ساکت و خاموش باشد می‌گویند لال است!!!
اگر زبان‌آوری کند، می‌گویند ورّاج و پرگوست ..!
اگر روزه برآرد و شب‌ها نماز بخواند می‌گویند ریاکاراست!!!
و اگر نکند میگویند کافراست و بی‌دین .....!!!
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد 
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید ؛ مهم نیست چگونه قضاوت شود.
شیخ بهائی
دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:38
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


ماه را گفتم
می توانی آیا
بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه
روح مادر گردی
صاحب رفعت دیگر گردی
گفت نه نه هرگز
من برای این کار
کهکشان کم دارم
نوریان کم دارم
مه و خورشید به پهنای زمان کم دارم ...

روی کردم با دریا
گفتم او را آیا
می شود این که به یک لحظه ی خیلی کوتاه
پای تا سر همه مادر گردی
عشق را موج شوی
مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی
گفت نه نه هرگز
من برای این کار
بیکران بودن را
بیکران کم دارم
ناقص و محدودم
بهر این کار بزرگ
قطره ای بیش نیم
طاقت و تاب و توان کم دارم

در پی عشق شدم
تا در آئینه ی او چهره ی مادر بینم
دیدم او مادر بود
دیدم او در دل عطر
دیدم او در تن گل
دیدم او در دم جانپرور مشکین نسیم
دیدم او در پرش نبض سحر
دیدم او درتپش قلب چمن
دیدم او لحظه ی روئیدن باغ
از دل سبزترین فصل بهار
لحظه ی پر زدن پروانه
در چمنزار دل انگیزترین زیبایی
بلکه او در همه ی زیبایی
بلکه او در همه ی عالم خوبی، همه ی رعنایی
همه جا پیدا بود
همه جا پیدا بود
دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:34
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ