امید
دل را
بد نام نکنیم
آنچه بعضی ها در سینه دارند
کاروان سراست نه دل
امید
من خودم سیزدهم یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر ب[!]
و هنوزمن بیچاره همان عاشق خونین جگرم
خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام
جرمم این است که صاحبدل و صاحب نظرم
منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانی است به پیرانه سرم
پدرت ر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم
قسمتی از ترانه آلبوم من خود آن سیزدهم کار متفاوت ار محسن چاوشی
parnian
کاربردهای مختلف " مُردن " در فرهنگ بیـانی مـا !!
برو بمیر : برو گمشو !
بمیرم برایت : خیلی دلم برایت می سوزد !
می میرم برایت : عاشقتم !
می مردی ؟ : چرا کار را انجام ندادی ؟
مردی ؟ : چرا جواب نمی دهی ؟
نمردیم و ... : بالاخره اتفاق افتاد !
مردیم تا ... : صبرمان تمام شد !
مرده : بی حال !
مردنی : نحیف و لاغر !
مُردم : خسته شدم!
من بمیرم ؟ : راست می گی؟
Nazi
من حل المسائل +c جعفر نژاد قمی رو میخوام مدیران اگه دارید بزارید...
امید
تمامی گناهان ، نهانی صورت می گیرد. آن لحظه ای که درک کنیم خداوند حق بر افکار ما گواه است ، شاید رها و آزاد شویم. ماهاتما گاندی
حمید
شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید. - روی
تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور
دانش بجست در مجلس ختم من گاز اشکآور پخش کنید تا همه به گریه
بیفتند.
M 0 R i c A R L0
ma dg berim bekhaaaabim...masalan mikham sobe zod beram koh....shabe hamegi bekheeeeeeeeyrrrrr....doseton midaraaaaaam