یافتن پست: #کاش

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


قلب من


قالی خداست


تاروپودش از پر فرشته هاست


پهن کرده او دل مرا


در اتاق کوچکی در آسمان خراش آفتاب


برق می زند


قالی قشنگ و نو نوار من


از تلاش آفتاب


 


شب که می شود، خدا


روی قالی دلم


راه می رود


ذوق می کنم، گریه می کنم


اشک من ستاره می شود


هر ستاره ای به سمت ماه می رود


یک شبی حواس من نبود


ریخت روی قالی دلم


شیشه ای مرکّب سیاه


سال هاست مانده جای آن


جای لکه های اشتباه


 


ای خدا به من بگو


لکه های چرک مرده را کجا


خاک می کنند؟


از میان تاروپود قلب


جای جوهر گناه را چطور


پاک می کنند؟


آه


از این همه گناه و اشتباه


آه نام دیر تو است


آه بال می زند به سوی تو


کبوتر تو است


 


قلب من دوباره تند تند می زند


مثل اینکه باز هم خدا


روی قالی دلم، قدم گذاشته


در میان رشته های نازک دلم


نقش یک درخت و یک پرنده کاشته


قلب من چقدر قیمتی است


چون که قالی ظریف و دست باف اوست


این پرنده ای که لای تاروپود آن نشسته است


هدهد است


می پرد به سوی قله های قاف دوست...^

دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 22:46
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گفته بودی درد دل کن گــــــــــاه با هم صحبتی

کو رفیق راز داری؟ کــــــــــــــو دل پرطاقتی؟

شمع وقتی داستانم را شنید آتش گـــــــــرفت

شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتـــــــــــی

تا نسیم از شرح عشقم باخبر شد، مست شد

غنچه‌ای در باغ پرپر شد ولی کــــــــو غیرتی؟

گریه می‌کردم که زاهد در قنوتم خیره مــــــــاند

دور باد از خرمن ایمان عــــــــــــــــــــاشق آفتی

روزهایم را یکایک دیدم و دیـــــــــــــــدن نداشت

کاش بر آیینه بنشیند غبار حســـــــــــــــــــرتی

بس‌که دامان بهاران گل به گل پژمرده شــــــــد

باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتــــــــــــــی

من کجا و جرئت بوسیدن لبهای تـــــــــــــــــــو

آبرویم را خ[!] عاقبت با تهمتـــــــــــــــــــــی
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 22:42
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سر زنگ هندسه میگم این درسا بسه..

('_')
_//
_\/

('_')
\\
\/

/('_')\
_||
_\/

هووووووووووو
بیا وسطططط
آهاااان
باز باز باز...
باز منو کاشتی رفتی تنها گداشتی رفتی
دروغ نگم ب جز من یکی دیگ داشتی رفتی...
دستااا شلهههههههههههههههههه..

('_')
_//
_\/

('_')
\\
\/

/('_')\
_||
_\/

جونی جونم یار جونم بیا دردت به جونم ، شب مهتاب لب دریا سی تو آواز می خونم ، جونی جونم یار جونم

_/\
_|
_/\
(.-.)
چیه خوو حوصلم سر رفته
(͡๏̯͡๏)
<;)(>
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 20:29
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
کاش میشد هر شب از خودمون 1 سی سی خون بگیریم
بریزیم تو یه نعلبکی بذاریم کنار تخت!
که این پشه ها بشینن عین بچه آدم بخورن دست از سر ما بردارن:|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 20:25
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
همیشه آن چیزی که آدم ها را بهم پیوند می زند یک انگشتر مطلا با الماس های کاشته شده بر تاجش نیست، گاهی حتی یک گوشواره پلاستیکی دلی را برای شما می خرد..................................


دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 19:42
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
کاش وقتی آسمان بارانی است چشم را با اشک باران تر کنیم

کاش وقتی که تنها میشویم لحظه ای را یا یکدیگر کنیم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 12:15
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

زندگی می گذرد، با خوبی ها و بدی هایش، با کمی و کاستیهایش،
با آرامش و خشم هایش، حرص و هیجان ها، شاید اما بیش از هر چیز با روزمرگی. زندگی می گذرد،
در تشویش و تردیدها، به سرعت می گذرد،
گذشت زمان را حس نمی کنی و فقط حس می کنی که اتفاقی در شرف وقوع است
.
آرزو می کنم، هدیه ای برای همه، آنها که می شناسم و نمی شناسم،
کاشکی آن اتفاق بیافتد، اتفاقی به نام "خوشبختی
"

دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 01:04
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پرم دادند و پروازم رسیده به هوای تو
چقدر امروز آرامم که می افتم به پای تو

تمام عقده هایم بغض بودند و ترکیدند
گره خوردم به چشمان و دلِ عقده گشای تو

اگر تو چاره ای ، ترسی ندارم ، زود میمیرم
ولی عیبی ندارد ، چاره کن ، جانم فدای تو

تماشایی ترین جای زمینم میشوی وقتی
دلم پر میکشد از بهترین جایم برای تو

دلم پر میکشد از خانه ام ، کاشانه ام ، گاهی
دلم پر میکشد تا دوردست سرسرای تو

ولی خوشحال تر از این نخواهد شد نفسهایم
که پر دارم و پروازم رسیده به هوای تو
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 16:14
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دنـــــیـــــــا :
بازی هایت را سرم درآوردی
گرفتنی ها را گرفتی
دادنی ها را ندادی
حسرت ها را کاشتی
زخم ها را زدی
دیگر بس است چون چیزی نمانده ، بگذار بخوابم …
محتاج یک خواب بی بیدارم !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 20:45
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هر که آید گوید:
گریه کن، تسکین است
گریه آرام دل غمگین است

چند سالی است که من می گریم
در پی تسکینم

ولی ای کاش کسی می دانست
چند دریا
بین ما فاصله است
من و آرام دل غمگینم............
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 19:09
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ