یافتن پست: #کش

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در نبودت هم، منِ نوزاد، از آغاز به جستجوی تو بوده ام سرگردانِ کوچه ها و خیابان ها در یک خانه به دوشیِ مستمر و در سفری که خوب به یاد می آورم از کدام زاویه ی ذهنم آغاز شده بود؛ و چون طالع شدی نفس کشیدم و با خود گفتم آی ... سرانجام آمد!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 15:31
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
/.مــــــــــــادرمْ دســـــت به بالشـــــمْ میکشد!!/.

نگــــــــــــاهْ معنی دارشْ....!!!

جـــــوابْ میدهمْ : لیـــــــــــــــوان آبـــــْ.....!!


لبخند تـــــــــــلخی میزندْ

./میگـــــــــــــویدْ :لیوان پر از آبْ را باور کنمْ یـــــــــــا چشمان قرمزتْ را
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 15:05
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی نخواستنت...اروم بکش کنار...! غم انگیـــز است اگـر تـو را نـخواهد؛ مسخـره است اگر نفهمـی؛ احمقانـه است اگـر اصرار کـنی ....
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 14:34
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



راه که میروی ، عقب می مانم نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم ، میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم
میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد …
تو فقط برای منی !




دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 14:24
+1
nanaz
nanaz

روی پیشونی بعضی ها هم باید نوشت :"فهم و شعور ضعیف است" که دیگه ما زحمت نکشیم تا بعد از نیم ساعت حرف زدن به این نتیجه برسیم. والا :|


دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 12:39
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختر کبریت فروش را یادت هست ؟
او کبریت را پشت به پشت روشن میکرد ، من اما سیگارم را …
من و او هر دو دنبال خاطره هاییم …
او از سردی هوا مرد اما من طولی نمیکشد … نگران نباش ؛ همه وجودم سردی هوای توست !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 23:10
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نفس میزنم و شیشه از بخار نفسم کدر میشود … نقاشی میکشم و پاکش میکنم … خوشم میاد و دوباره تکرار میکنم این بازی دوران کودکی را !
دارد برف میاید مثل همان روزها اما اینجا منم با سیگاری روشن پشت پنجره تنهایی
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 23:08
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امشب سیگارم روشن تر است . . .
چون کامهای سنگین تره من این سیگار را داغ کرده است . . .
حسرت یک لحظه نکشیدن سیگار بعد از رفتنت در دلم مانده
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 23:01
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مانده ام تو را چگونه فراموش کنم؟

اگر تورا فراموش کنم باید تمام لحظاتی که با تو بودم را نیز فراموش کنم

نفس کشیدنم را فراموش کنم..

پاییز و زمستان را...

باران را...

تو بگو چگونه وقتی باران می اید تو را بیاد نیاورم...وقتی نیمه شب در باران به کنارت امدم؟؟

میدانی کی را میگویم که؟؟

همه و همه را باید فراموش کنم

اصلا دنیا را...زندگی را...

و خودم را نیز فراموش کنم!!!َ

تو با همه چیز من امیخته ای..
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 22:00
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
حالا که رفتهــ ای،

ساعتهــــا به این می اندیشم

که چرا زنــــده ام هنـــوز؟

مگـه نگفتـــه بــودم بی تــــو میمیرم؟

خدا یادش رفته استــــــ مرا بکشــــد،

یا تــــــو قرار استــــــ برگردی؟!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 21:27

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ