♥ نگار ♥
در کافه تنهایی
در نبودت هم، منِ نوزاد، از آغاز به جستجوی تو بوده ام سرگردانِ کوچه ها و خیابان ها در یک خانه به دوشیِ مستمر و در سفری که خوب به یاد می آورم از کدام زاویه ی ذهنم آغاز شده بود؛ و چون طالع شدی نفس کشیدم و با خود گفتم آی ... سرانجام آمد!