یافتن پست: #کم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﻦ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺗﺮﺩﯾﺪﻡ،،
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﺁﻏﺸﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﻐﺾ
ﻟﺐ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﺩﯾﺪﻡ..
ﭼﺸﻢ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺩﯾﺪﻡ..،،
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ..........
ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ!!
ﺭﻣﺰ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺭﺍ،
ﭘﺸﺖ ﺑﯽ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺎ ، ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ..!!
ﺗﻮ ﺑﻪ ﺁﻣﺎﺭ ﺯﻣﯿﻦ .."ﻣﺸﮑﻮﮐﯽ"
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﺯﻣﯿﻦ.." ﻣﺸﮑﻮﮐﻢ"....
دیدگاه  •   •   •  1394/03/22 - 16:38
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یک شلوار سفید دوست داشتنی داشتم که یک روز ابری پوشیدمش و موقع بازگشت به خانه باران گرفت... گلی شد. و من بی خیال پی اش را نگرفتم به هوای اینکه هر وقت بشویم پاک می شود، ولی نشد... بعدها هر چه شستمش پاک نشد؛ حتی یکبار به خشکشویی دادم که بشویند ولی فایده نداشت! آقایی که توی خشکشویی کار میکرد گفت: "این لباس چِرک مرده شده!" گفت: "بعضی لکه ها دیر که شود، می میرند؛ باید تا زنده اند پاک شوند!" چرک مُرده شد... و حسرت دوباره پوشیدنش را به دلم گذاشت! بعید نیست اگر بگویم دل آدم هم کم ندارد از لباس سفید! حواست که نباشد لکه می شود؛ لکه اش می کنند! وقتی لکه شد اگر پی اش را نگیری، می شود چرک... به قول صاحب خشکشویی "لکه را تا تازه است، تا زنده است، باید شست و پاک کرد...!
.
.
داستان کوتاه: شلوار سفید
احمد شاملو
دیدگاه  •   •   •  1394/03/21 - 16:27
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سلامتی اون دختری ک موقع عقد به جای اینکه بگه با اجازه بزرگترا گفت:

با اجازه ی عشقم ک نذاشتن بهش برسم…
.
.
.
.
.
بعد چشمتون روز بد نبینه دوماد چنان کوبید تو صورتش که صدا آب هویج داد

عقدشم نکرد . . <img src=(" title=":((" />(

مادرشوهر و خواهرشوهرشم گیساشو کندن چون جلو فامیلا آبروشون رفته بود ...

و اما بابای عروس با کمربند افتاد به جونش تا جایی که جا داشت زد سیاه و کبودش کرد . . .o_0

الانم طفلک ترشیده هیچکسم نمیاد بگیرش !

باباشم نمیذاره از خونه بره بیرون !

عشقشم الان دوتا بچه داره و زنشم خیلی دوس داره !! :)))
دیدگاه  •   •   •  1394/03/15 - 20:43
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خیلی کم گذاشتی،خیلی نبودی،
من اما..
کم نگذاشتم..
کم برداشتم...
که تو کم نیاری...
هر چیز با ارزشی بود به تو بخشیدم.
عشقم،غرورم،دلم
سادگی ام...
باورم...
و...
زندگیم...

دیگر چیزى برایم نمانده بجز تو...
دیدگاه  •   •   •  1394/03/11 - 18:14
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﯾﻘﺸﻮﻧﻮ ﺑﮕﯿﺮﯼ...
ﺑﭽﺴﺒﻮﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ...
ﺯﻝ ﺑﺰﻧﯽ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﺵ...
ﺑﮕﯽ ﮐﺼﺎﺍااااﺍﺍﺍﺍﻓﻄﻄﻄﻄﻄﻂ اخه ﺗﻮ چرا انقدﺭ ﺟﺬﺍﺑﯽ...¡
.
.
.
.
.
.
ﺧﻼﺻﻪ ﺭﯾﺎ ﻧﺸﻪ ﮐﻤﺮﻡ ﺩﺍﻏﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻮﺑﯿﺪﻩ ﺷﺪﻡ ﺑﻪ دیوار
دیدگاه  •   •   •  1394/03/10 - 21:52
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



من دلم یک ایوان چوبی میخواهد
دلم یک فنجان چای آتشی میخواهد
دلم بوی نم دیوارهای دهات را میخواهد
دلم یک کرسی گرم میخواهد
دلم یک هوای بدون دود میخواهد
دلم یک جوی آب زلال میخواهد
دلم کمی سکوت میخواهد
دیدگاه  •   •   •  1394/03/10 - 15:15
+1
محمد
محمد

گاهے سکــوت ، همان دروغ است

کم شیک تر روشنفکــرانـه تر

و با مسئولیت کمتر


دیدگاه  •   •   •  1394/03/10 - 13:50
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بهونه که می گیره

نق که میزنه

بی حوصله که میشه

یعنی دل تنـــگه

قهر که می کنه

لوس که میشه

یعنی بی تابه

یعنی کم دارتت

به همین سادگی!!!

زیاد پیچیده نیست

فهمیدنِ حالِ زنی که عــاشق شده...
دیدگاه  •   •   •  1394/03/9 - 17:51
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گه مردم تا 5 ثانیه بعد از زدن دکمه ی پایان تماس
صدای طرف مقابل رو میشنیدن
الان هیچکدوم از ما ، هیچ دوستی نداشتیم !:)))))
دیدگاه  •   •   •  1394/03/7 - 22:37
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







ﭘﺴﺮﻩ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﺭﻭﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻦ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﯿﺮﻩ ﺗﻮﮐﻤﺎ
ﺩﮐﺘﺮﺍ ﻣﯿﮕﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻬﺶ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻫﺎﺭﻭ ﺍﺯﺵ ﺟﺪﺍ ﮐﻨﻦ .
ﭘﺴﺮﻩ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ ﻟﺒﺎﺱ ﻋﺮﻭﺱ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻋﻘﺪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﻣﯿﺒﻮﺳﻪ ﺑﻌﺪ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻫﺎﺭﻭ ﺟﺪﺍ ﻣﯿﮑنن ...






دیدگاه  •   •   •  1394/03/7 - 22:35

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ