یافتن پست: #کم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من میخوام رمز کارت عابر بانکمو بزارم دو هزار و نهصد و شصد و شیش تا وقتی فروشنده رمزشو پرسید بگم ۲۹ دو تا شیش !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 15:24
+4
nanaz
nanaz
در CARLO


درد دلو گریه ساره زن پاکدامنی که احساسات و باورش در این تنگنای زندگی به غارت رفته است:

"با توام.باور کن زن بودن کار دشواریست."

مرض در دل تو ،حجاب بر سر من!

حق حضانت برای تو ،درد زایمان برای من!

نام خانواده برای تو ،زحمت خانواده برای من!

چهار عقد ، برای تو ،"حسرت عشق" برای من!!

هزار صیغه برای تو ،حکم سنگسار برای من!

هوس برای تو! ،عفاف برای من!

برای تو فقط پوشش (......) ،برای من روکش حتی شده صورت!!

هــــــــــــــزار ســـــــال گذشت این مرض دلت درمان نشــــــــــــــد!! ..

همه چیز برای تو ؛ و هیچ برای من .

براستی زن بودن کار مشکلی است :
مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی ،
همانند یک مرد کار کنی ، شبیه یک دختر جوان به نظر برسی و مثل یک خانم مسن در خفقان فکر کنی

این صبرو فریاد در سکوت افتخار شیر زنان پاکدامن است!درود بر آنها
(البته این متنو خطاب هاش بلا نسبته تمام شیر مردان دل پاک[​IMG]


دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 15:01
+4
nanaz
nanaz
سخت آشفته و غمگین بودم…
به خودم می گفتم:
بچه ها تنبل و بد اخلاقند
دست کم میگیرند
... درس ومشق خود را…
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
و نخندم اصلا
تا بترسند ز من
و حسابی ببرند…

خط کشی آوردم،
درهوا چرخاندم...

چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید
مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !

اولی کامل بود،
دومی بدخط بود
بر سرش داد زدم...

سومی می لرزید...
خوب.. گیر آوردم !!!
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود...
دفتر مشق حسن گم شده بود
این طرف،
آنطرف، نیمکتش را میگشت

تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا

همچنان میلرزید...
پاک تنبل شده ای بچه بد
"به خدا دفتر من گم شده آقا ، همه شاهد هستند"
"ما نوشتیم آقا"

بازکن دستت را...
خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
او تقلا میکرد
چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد...

گوشهء صورت او قرمز شد
هق هقی کرد و سپس ساکت شد...
همچنان می گریید...
مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله

ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد
زیر یک میز ، کنار دیوار،
دفتری پیدا کرد.…
گفت : آقا ایناهاش،
دفتر مشق حسن

چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود
غرق در شرم و خجالت گشتم
جای آن چوبِ ستم، بردلم آتش زده بود
سرخی گونه او، به کبودی گروید...

صبح فردا دیدم
که حسن با پدرش ، و یکی مردِ دگر
سوی من می آیند...
خجل و دل نگران،
منتظر ماندم من
تا که حرفی بزنند
شکوه ای یا گله ای،
یا که دعوا شاید..

سخت در اندیشه آنان بودم
پدرش بعدِ سلام،
گفت : لطفی بکنید،
و حسن را بسپارید به ما

گفتمش، چی شده آقا رحمان؟
گفت : این خنگ خدا
وقتی از مدرسه برمیگشته
به زمین افتاده
بچهء سر به هوا،
یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است
زیر ابرو و کنار چشمش،
متورم شده است
درد سختی دارد،
میبریمش دکتر
با اجازه آقا...

چشمم افتاد به چشم کودک...
غرق اندوه و تاثر گشتم
منِ شرمنده معلم بودم
لیک آن کودکِ خرد و کوچک
این چنین درس بزرگی میداد
بی کتاب و دفتر...

من چه کوچک بودم
او چه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم
عیب کار از خود من بود و نمیدانستم

من از آن روز معلم شده ام ….
او به من یاد بداد ، درس زیبایی را...
که به هنگامهء خشم
نه به دل تصمیمی
نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی

***

یا چرا اصلاً من
عصبانی باشم

با محبت شاید،
گره ای بگشایم


با خشونت هرگز...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 14:38
+5
nanaz
nanaz
در CARLO
امروز هرچقدر نفس بکشی جهان با مشکل کمبود اکسیژن رو به رو نمی شه
پس از اعماق وجودت نفس بکش[​IMG]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 13:38
+4
nanaz
nanaz
در CARLO
[​IMG]امروز هرچقدر بخندی و هرچقدر عاشق باشی از محبت دنیا کم نمیشه
پس بخند و عاشق باش
دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 13:33
+4
nanaz
nanaz
در CARLO


وقتی به خاطر خوشگلی,عاشق یه نفر هستی; این اسمش عشق نیست,هوس هستش! وقتی

بخاطر پرانرژی بودن و سرزندگی یه نفر,عاشقش هستی, این اسمش عشق نیست,بهش میگند

تحسین! وقتی یه نفر چون کمکت کرده,عاشقش میشی این اسمش عشق نیست,بهش میگند تشکر

و قدردانی! ولی.... وقتی بدون هیچ دلیلی یه نفرو دوست داری, بدون هیچ دلیلی,میخوای که شاد و

خوشبخت باشه, وقتی بدون هیچ دلیل و بهونه;یه نفرو دوست داری; اون وقت عاشقی...و


دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 13:24
+4
nanaz
nanaz
در CARLO
بخشيد باز جنسيتت را فراموش کردم !
پسر سرزمين من ,

معلوم هست کجايي خيلي وقت است تو را گم کرده ام
ديروز داشتي مردانه در ميدان ميجنگيدي . . .
امروز داري توي آرايشگاه ها ابرو بر ميداري ، مو رنگ ميکني ، دماغت را سر بالا ميکني . . .
اهاي پسر سرزمين من . . .


دختراااااااااااااااااااان سرزمين من نياز به مردي دارند که محکم باشد ، قوي باشد در سختي ها ، در دشواري ها همراه و هميارشان باشد انقدر قوي باشد که همه دنيا در برابرش کم بياورد . . .


اهاي پسر سرزمين کمي اهسته برو . . .
به کجا چنين شتابان . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 13:18
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


اونجآش کھ مےگھ ...ازین همه نامردی...قلبم داره می میره کم کم...من از تو می پرسم خدایا...اینجا زمین یا جهنم...


دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 11:41
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو آمریکا اگر تو جاده و بین راه ماشینت خراب بشه
یا گیر یه قاتل شکنجه گر میوفتى :(
یا یه دختر جذاب و اتفاقن مجرد بهت کمک میکنه :)
حد وسطم نداره !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/18 - 22:32
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خــود کُــشی...

مَـــرگ قَشنگــی که به آن دِل بـــستَم !

دَستِ کم هــر دو سه شـــب یکبار,به فِکرش هســـتَم !

این روز هــا پُر از پـــنجره های خَــطَرم...

گاه و بی گــاه... <<< بــه سَرم میزنَـــد این دَفعه حــتما بِـــپرم...!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/18 - 22:16
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ