یافتن پست: #گاهی

milad
milad
یک عمر قفس بست مسیر نفسم را / حالا که دری هست مرا بال و پری نیست /

حالا که مقدر شده آرام بگیرم / سیلاب مرا برده و از من اثری نیست /

بگذار که درها همگی بسته بمانند / وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 19:34
+5
مهسا
مهسا
گاهی مثل باران باید بارید گاهی نرم وگاهی تند...

وگاهی..خیس باید كرد...

گلبرگهای زیبای برون را وگاهی بایدشكست....

شاخه های زاید خشكیده را..

تا سبز شوند جوانه ها..

وبخوانند..ترانه ها..زیر قطرات نم نم باران...
.گاهی مثل باران...

باید بخشید ترانه زندگی را...

تا عاشقی كنند .. پروانه ها
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 17:10
+8
saeed
saeed
گلوی آدم را

باید گاهی بتراشند

تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود.

دلتنگی هایی که جایشان نه در دل

که در گلوی آدم است

دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند. . .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 16:26
+3
maryam
maryam
یادمان باشد حرفی نزنیم که به کسی بر بخورد



نگاهی نکنیم که دل کسی بلرزد



خطی ننویسیم که آزار دهد کسی را



یادمان باشد که روز و روزگار خوش است وتنها دل ما دل نیست
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 16:18
+2
maryam
maryam
دلم پر پر است پــــــر پـــــــــــر پــــــــــر آنقدر که گاهی اضافه اش از چشمانم می چکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد.....{-31-}{-31-}{-31-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 15:56
+4
مهسا
مهسا
گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت ،
كه تو رو فقط و فقط واسه خودت بخواد..
كه وقتی تو اوج تنهایی هستی ،
با چشماش بهت بگه :
هستم تا ته تهش !!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 15:53
+8
مهسا
مهسا
آدم گاهی وقت ها، آرزوهاش را گم می کند...

گاهی وقت ها هم بهانه هاش را...


گاهی هم خودش را...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 03:21
+7
☺SAEED☻
☺SAEED☻
بهانه....
گاهی دلت بهانه هایی می گیرد
که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری
... ... که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
... گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری
انگیزه ای برای فردا نداری
و حال هم که...
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را
تنگ در آغوش بگیری
و گوشه ای ،گوشه ترین گوشه ای
که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...
گاهی دلگیری...شاید از خودت...شاید
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 00:53
+4
مهسا
مهسا
یه خیابونایی...
یه عطرایی...
یه آهنگایی...
یه تکیه کلامایی...
یه لباسایی...
یه کارایی...
یه روزایی...
یه پارکایی...
یه فیلمایی...
یه عکسایی...
یه...
اینا شاید هیچی نباشن،اما گاهی خیلی عذاب آورن برای
یه آدمایی
5 دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 23:21
+7
saeed
saeed
هنوز گاهی میان آدمها گم می شوم...!


کوچه ها را بلد شدم... خیابان‌ها را بلد شدم...


ماشین‌ها را، مغاز‌ه‌ها را، رنگ‌های چراغ راهنمایی را...


ولی هنوز گاهی میان "آدمها" گم می شوم، آدمها را بلد نیستم..
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 19:57
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ