یافتن پست: #گاهی

Behdad
Behdad
گاهی با خودم فکر می کردم بد ترین اتفاقی که برای کسی میتونه بیفته چیه که از اون بدتر دیگه نباشه؟

بی کاری ، بی پولی ، اعتیاد ، فقر ، نداری ، بدهکاری ، ورشکستگی ؟

بیماری، بستری شدن ، عمل جراحی و مریضی لاعلاج ؟

جنگ ، انفجار، تصادف،سوختن ، غرق شدن، سقوط از بلندی و قطع عضو ؟

سیل ،صاعقه ، آتش فشان ،زلزله و زیر آوار موندن؟

مرگ دوستان و عزیزان در جوانی و بی کسی؟

گرسنگی ، تشنگی ، دربه دری، تنهایی و غربت؟

دروغ ، فحش و دشنام شنیدن ، تهمت خوردن و بدنامی به ناحقی؟

خیانت ، جنایت، نامردی، دزدی و راهزنی دیدن؟

فراموش شدن، اسارت، زندانی شدن و ...

کمی که فکر می کنم می بینم ؛ همه اینها اتفاقاتی است که در زندگی هر کسی ممکن است پیش بیاید چیز دور از ذهنی نیست . بسیاری از اون ها جزوه زندگی ما هستند .من حاضرم همه را با هم داشته باشم ولی دوست نمک نشناس و بی معرفت ،بی شخصیت و پست صفت، مکار و حیله گر، نقش باز و هنرپیشه، بی مرام و نامرد نداشته باشم .
آخرین ویرایش توسط BEHDAD در [1390/12/26 - 11:40]
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 11:39
+6
siavash
siavash
لایک زدن همیشه به معنی" خوشم اومد " یا " عالیه " یا " مرسی "یا ...نیست !!!

گاهی اوقات درد میکشی و لایک میزنی
گاهی اوقات یه بغضی تو گلوت میخواد خفه ت کنه و لایک میزنی !
گاهی حرفی را می شنوی که حرف توست !
گاهی تمام خاطراتت مرور می شود !
گاهی خودت رو درون محتوای نوشته شده می بینی ....
گاهی فقط می خواهی حضورت را به رخ مخاطب بکشی.....
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 03:29
+4
ramin
ramin
گاهی اوقات فكر كردن به بعضی ها، ناخودآگاه لبخندی روی لب می نشاند....

دوست دارم این لبخند های بیگاه را

و این بعضی ها را...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 01:26
+8
Mitra Mohebbi
Mitra Mohebbi
دندانپزشک آخرین دندانِ گرگ را کشید ! نگاهی به صورت گرگ انداخت و پوزخندی زد ... ! گرگ زیر لب گفت : بخند ... اینست عاقبتِ گرگی که عاشق گوسفندی شده باشد ... !
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 00:15
+11
mitra
mitra
گاهی دوست دارم بدون پک زدن
فقط بنشینم و نگاه کنم که سیگارم چگونه میسوزد
شاید آخر فهمیدم
چه لذتی میبری از تماشای سوختن من
شاید بالاخره قانع شدم...!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 19:58
+6
ronak
ronak
گاهی شب ها
وقتی خیره ام به تاریکی ..
خودم را می بینم
که سال هاست چیزی نمی گوید ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 13:02
+2
mah3a
mah3a
☺گاهی چنان زمین میخوری که یک عمــــــر
مجبور میشی خودتو بت[!]☻
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 12:16
+5
mah3a
mah3a
فقط برای خودم هستم...!!!!!!!!!!
من..؟!
چه دوحرفیه وسوسه انگیزیست.....
این من! نه زیبایم ، نه مهـربانم....نه عـاشق و نه محتاج نگاهی...!
فراری از دختران آهن پرست و پسران مانکن پرست....
فقط برای خودم هستم...خوده خودم ! مال خودم ! صبورم و عجول!!
سنگین...سرگردان...مغرور...قـانع....با یک پیچیدگی ساده و مقداری بی حوصلگیه زیاد!!!
و برای تویی که چهره های رنگ شده را می پرستی نه سیرت آدمی ؛ هیچ ندارم

راهت را بگیــر و بـــــــرو

حوالی ما توقف ممنــــوع است
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 11:55
+2
benyamin
benyamin
خدایا! من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست ; خیالت از زمین راحت ، که حتی روز ، روشن نیست! / کسی اینجا نمی بینه ، که دنیا زیر چشماته! ; یه عمره یادمون رفته ، زمین دارمکافاته / فراموشم شده گاهی ، که این پایین چه هاکردم! ; که روزی باید از اینجا ، بازم پیش تو برگردم! / خدایا وقت برگشتن ، یه کم با من مدارا کن ; شنیدم گرم آغوشت ، اگه میشه منم جا کن.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 02:17
+2
Behdad
Behdad
همیشه سکوتم به معنای پیروزی نیست ، گاهی سکوت میکنم تا بفهمی چه بی صدا باختی . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 00:58
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ