sasan pool
چو بغضی کهنه در غربت اسیرم چو آهی کز صدای خفته سیرم من اینجا مانده ام تنها خدایا همین روزاس که در غربت بمیرم ببین اینجا پرنده رو زمینه یه عمره خواب ِ پرواز و می بینه در اینجا پشت ِ هر آهوی معصوم ببین گرگی نشسته در کمینه!! در اینجا باید از خوبان جدا بود مث ِ شبنم غریوی بی صدا بود !! در اینجا زندگی تلخه خدایا چقد سخته غریبی آشنا بود !! در اینجا قلب صاف و صادقی نیست میان گریه هاشان هق هقی نیست ! در این دنیای تلخ بی مروت دریغا ای دریغا ، عاشقی نیست
ronak
به سلامتی اونی كه واسه رفتنش گریه كردیم ! رفت واسه دوستاش تعریف كرد... خندیدن!!!
باحاله ولی وقتی گریه کنه همه رو بیچاره میکنه.
1390/10/27 - 11:44