یافتن پست: #گریه

سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
خدا منتظر توست
او منتظر آرزوهایت
خنده هایت
گریه هایت
ستاره شمردن هایت و عاشق بودن هایت است
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 22:06
+10
-1
امیرحسین
امیرحسین
دیشب که نمی دانستم برای کدام یک از درد هایم گریه کنم
کلی خندیدم ... !
3 دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 21:17
+11
mah3a
mah3a
مرد ها ، اسمشان به سنگدلی معروف است ...
زن ها ، به آهن پرستی ...

مرد ها و زن ها ، هر دو انکار می کنند ..!!
هر دو تنها می گذارند و از تنهایی می نالند ...

جمله دوستت دارم شده است جمله ی فرار ، بشنویم ، فرار می کنیم
اما...
هر دو گریه می کنند ، دختر ها بلند ، پسر ها بی صدا ...!
هر دو به دنبال کسی که تا ابد تنهایشان نگذارد ....
مرد ها تا مانکن ببینند تنها می گذارند !
زن ها تا شاهزاده ای سوار بی ام و !

البته بعضیاشـــــون ....
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 00:25
+9
Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
sin_sin جون كودك زيباست قبول دارم!
پسر عمو فرهادم!
امير برديا!{-49-}
19 دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 23:29
+15
امید
امید
شعر اول حمید مصدق گفته :
تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من كرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان می دهد آزارم
و من اندیشه كنان غرق در این پندارم
كه چرا باغچه كوچك ما سیب نداشت
بعدها فروغ فرخزاد اومده و جواب حمید مصدق رو اینجوری داده:
من به تو خندیدم
چون كه می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا كه با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیك لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاك
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد
گریه تلخ تو را و من رفتم و هنوز
سالهاست كه در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تكرار كنان می دهد آزارم
و من اندیشه كنان غرق در این پندارم
كه چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
ادامه در دیدگاه
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 18:29
+12
امید
امید
مردان هم قلب دارند
فقط صدایشان، یواش تر از صدای قلب یک زن است!
مرد ها هم در خلوتشان برای عشقشان گریه میکنند!
شاید ندیده باشی؛
اما همیشه اشک هایشان را در آلبوم دلتنگیشان قاب
میکنند!
هر وقت زن بودنت را میبینم؛
سینه ام را به جلو میدهم، صدایم را کلفت تر میکنم
تا مبادا...لرزش دست هایم را ببینی !
مرد که باشی ... دوست داری ... از نگاه یک زن مرد باشی ..!
نه بخاطر زورِ بازوها

از طرف یک مرد...
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 18:09
+3
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی .
پیرمرد از دختر پرسید :
- غمگینی؟
- نه .
- مطمئنی ؟
- نه .
- چرا گریه می کنی ؟
- دوستام منو دوست ندارن .
- چرا ؟
- جون قشنگ نیستم .
- قبلا اینو به تو گفتن ؟
- نه .
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم .
- راست می گی ؟
- از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت... !!!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 17:50
+10
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
دیدن اینکه یه مرد جلو روت گریه کنه
دردآور نیست
دردآورتر اینه که ندونی
چطور آرومش کنی
به سلامتی همه مردا
که درد دلشون رو خودشون میدونن و خدا.....!!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 17:41
+8
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
خدایـــا!

من اینجا، دلم سخت معجزه می خواهد و تـــو انگار

معجزه هایت را گذاشته ای برای روز مبادا!
5 دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 17:33
+9
-1
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
گریه نکن دیگه . . .

من که دیگه نیستم چشاتو بوس کنم و بگم خوشگل شدیاااا . . .

بعدش تو همون جوری وسط گریه هات بخندی .

گریه نکن دیگه . . . خب ؟

می شکنه دلم . . .

دل روح نازکه . . .

نشکونش . . .

خب؟
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 17:19
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ