♥ نگار ♥
یا همین الان یه مخاطب خاصه
خوشکل
خوش هیکل
با ادب
مهربون
خوش اخلاق
دست و دلباز
ودکتربرام پیدا میکنین
یا اینقدر پستای غمگین میذارم تا همتون خون گریه کنین .... !!!!!
♥ نگار ♥
◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕ܓ✿ܓ✿
►◄ما چقدر برای هم فیلم بازی کردیم
►◄خندیدیم اما غم
►◄گریمی نبود که پاک شود
►◄گریه کردیم اما
►◄خنده هامان جایزه می گرفت
►◄دنیای عجیبی ست
►◄زمین خوردیم ، دست زدند
►◄مُردیم ، دست زدند
►◄جدا شدیم ، دست زدند
◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕◕ܓ✿ܓ✿
نیوشا
مرد ها ، اسمشان به سنگدلی معروف است .. زن ها ، به آهن پرستی .. مرد ها و زن ها ، هر دو انکار می کنند ..!! هر دو تنها می گذارند و از تنهایی می نالند .. جمله دوستت دارم شده است جمله ی فرار ، بشنویم ، فرار می کنیم ..! اماهر دو گریه می کنند ، دختر ها بلند ، پسر ها بی صدا ..! هر دو به دنبال کسی که تا ابد تنهایشان نگذارد .. مرد ها تا مانکن ببینند تنها می گذارند ! زن ها تا شاهزاده ای سوار بی ام و ....
mah3a
خدارو شکر یه شهادت اومد وگرنه معلوم نبود این همه [!] و مداح و گریه کن بعد نوروز باید چیکار میکردن... صدا سیمام که داره میترکونه قربونش برم!
zahra
همیشه ابرا می بارن اما همه عاشق ستاره ها میشن، مواظب باش چشمک ستاره، گریه ی ابرو از یادت نبره.
peyman
این روزها
اگر خون هم گریه کنی
عمق همدردی دیگران با تو
یک کلمه است :
" آخـــــــی "
peyman
عاشقی چیزی برای هدیه نیست / طرح دریا و غروب و گریه نیست
عاشقی یک کلبه ی ویرانه نیست / صحبت از شمع و گل و پروانه نیست
عاشقی تنهای تنها یک تب است / بی تو مردن در سکوت یک شب است . . .
♥ نگار ♥
میدانم كه هرگز نقاش خوبی نخواهم شد
دیشب دلی كشیدم
شبیه نیمه ی سیبی
كه بخاطر لرزش دستانم
در زیر آواری از رنگ مدفون شد
امشب صدایت را میكشیم
سركش تر از باد
تازه فهمیدم كه چرا شبها بیخوابم
بالشم پر از صدای تو بود
صداییی شبیه خنده های وحشی طوفان
ولی امشب با قطره های رنگ
صدایت را
عشقت را
زنده به گور میكنم
حالا پرهای بالشم هر شب قو میشوند
از شور گریه هایم
d.m
گاهی که دلم
به اندازهء تمام غروبها می گیرد
چشمهایم را فراموش می کنم
اما دریغ که گریهء ، دستانم نیز مرا به تو نمی رساند
من از تراکم سیاه ابرها می ترسم و هیچ کس
مهربانتر از گنجشکهای کوچک کوچه های کودکی ام نیست
و کسی دلهره های بزرگ قلب کوچکم را نمی شناسد
و یا کابوسهای شبانه ام را نمی داند
با این همه ، نازنین ، این تمام واقعه نیست
از دل هر کوه کوره راهی می گذرد
و هر اقیانوس به ساحلی می رسد
و شبی نیست که طلوع سپیده ای در پایانش نباشد
از چهل فصل دست کم یکی که بهار است
مـــ-ن هنــوز تو را دارم
آخرین ویرایش توسط
asemanabi در [1391/01/17 - 01:52]
پس من چیم اینجا !!!!
1392/02/27 - 21:11تازه دکترم هستم ، فقط پول ندارم مطب بزنم