یافتن پست: #گل

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو هلند نمایشگاه گل برپا شده بود؛ ولی استقبال نشد، مردم گفتن چرا زیباترین گل جهان رو نیاوردین پس،.. . . . . . . . . ای بابا آخه منم کار دارم نمیتونم هروقت اینا نمایشگاه زدن پاشم برم که!!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 19:59
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گر چه افکندی ز چشم خویش آسانم چو اشک

یک شب ای آرام جان بنشیم به دامانم چو اشک

یا به خاک تیره غلطم یا به رخسار گلی

بر خود از این بازی تقدیر لرزانم چو اشک

گر به چشمی بوسه دادم یا به رخساری چه شود

کین زمان با حسرتی در خاک غلطانم چو اشک

سوز پنهان درون است این که پیدا می شود

گه به لبهایم چو شعر و گه به چشمانم چو اشک
دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 19:53
+2
nanaz
nanaz

با عروسک مگه بازی نمیکنن، خو دختر خوب وقتی خودتو مث عروسک میکنی پسرا میان عروسک بازی میکنن وقتی یه عروسک خوشگل تر دیدن تو رو ول میکنن دیگه، اگه بد میگم بگو بد میگی



دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 13:24
+5
nanaz
nanaz
بدرود یاهو با ایرانی ها

بدرود یاهو با ایرانی ها




به دنبال تغییرات صورت گرفته در نحوه ایجاد ایمیل های یاهو از این پس امکان ایجاد پست الکترونیکی جدید این شرکت برای کاربران ایرانی وجود نخواهد داشت.

هر روز خبرهای جدیدی از تحریم های رایانه ای غرب كه نشان از عدم مقابله با عزم راسخ كشور عزیزمان در فتح قله های دانش و فناوری و سربلندی را دارد شنیده می شود.تازه ترین خبر متعلق به شركت یاهو می باشد.این شركت در اقدامی عجیب نام ایران را از فهرست كشورهایی كه هنگام ثبت نام پست الكترونیك دیده می شد حذف كرده است.



بدرود یاهو با ایرانی ها


برای ثبت نام و فعال سازی حساب كاربری نیز وارد كرد یك شماره تلفن همراه الزامی می باشد كه این كار برای كاربران ایرانی غیر ممكن است.بدین ترتیب یاهو از ایران خداحافظی كرده و استفاده از آن برای كاربران ایرانی با مشكل مواجه خواهد بود. شنیده شده كه سرویس مسنجر این شركت موسوم به یاهو مسنجر نیز در ایران قطع خواهد شد.ذكر این نكته ضروریست كه دو شركت بزرگ گوگل و اپل پس از زیان های ناشی از تحریم ایران،نام كشورمان را از لیست تحریم خود خارج كردند.

دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 12:37
+1
saeed
saeed



اون رفت بدون اینکه.......


اون رفت خیلی راحت تر از اونی که فکرشو می کردم

یادم می یاد یه روز بهم گفت بدون من می میره

اما حالا...

کو؟ کجاست؟

کو اونی که می گفت بدون من می میره؟

می دونی چیه؟

دلم واسه خودم خیلی می سوزه وقتی یادم می یاد چه جوری حاضر بودم

زندگیموبهش بدم.

حتی قطره های اشکمو ندید

همون اشکایی که هر موقع از چشمام جاری می شد می گفت:وقتی گریه می

کنی و این اشکا روگونه هات می لغزه انگار آسمون رو سرم خراب می شه اما

چه آسون از کنار قطره قطره ی اشکام

گذشت و هیچ اعتنایی نکرد.

منم همه ی اشکامو تو یه تنگ بلور جمع کردم یه گل شقایقم پر پر کردم و ریختم

روش آخه می گن اینجوری مسافرت خیلی زودتر بر می گرده . شاید این جوری

باشه گرچه تا حالا این اتفاق نیفتاده.

ولی حیفه اشکام آخه خودم اونو تو اشکام دیدم و می دونم اگه از چشمام بیفته

دیگه نمی بینمش.

پس اشکامو پیش خودم نگه می دارم تا اگه شاید یه روزی برگشت اون تنگ

بلورو نشونش بدم و بگم:

بی انصاف ببین دونه به دونه ی این اشکا رو واسه تو ریختم

واسه تویی که به قول خودت تحمل دیدن حتی یه قطرشو نداشتی

دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 10:46
+2
saeed
saeed

و من چقدر دلم می خواهد همه داستانهای پروانه ها را بدانم که بی نهایت بار درنامه ها و شعر ها
در شعله ها سوختند
تا سند سوختن نویسنده شان باشند
پروانه ها
آخ
تصور کن
آن ها در اندیشه چیزی مبهم
که انعکاس لرزانی از حس ترس و امید را
در ذهن کوچک و رنگارنگشان می رقصاند به گلها نزدیک می شوند
یادم می آید
روزگاری ساده لوحانه
صحرا به صحرا
و بهار به بهار
دانه دانه بنفشه های وحشی را یک دسته می کردم


عشق را چگونه می شود نوشت
در گذر این لحظات پرشتاب شبانه
که به غفلت آن سوال بی جواب گذشت


دیگر حتی فرصت دروغ هم برایم باقی نمانده است
وگرنه چشمانم را می بستم و به آوازی گوش میدادم که در آن دلی می خواند
من تو را
او را
کسی را دوست می دارم


برگرفته از اشعار مرحوم حسین پناهی

دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 00:30
+1
saman
saman

تو فکر یک سقفم، یک سقف بی‌روزن 
یک سقف پابرجا، محکم‌تر از آهن 


سقفی که تن‌پوشِ هراس ما باشه 
تو سردی شب‌ها، لباس ما باشه 



سقفی اندازه‌ی قلب من و تو .. واسه لمس تپش دلواپسی 
برای شرم لطیف آینه‌ها .. واسه پیچیدن بوی اطلسی 


زیر این سقف، با تو از گل، از شب و ستاره میگم 
از تو و از خواستن تو، میگم و دوباره میگم 


زندگیم‌و زیر این سقف، با تو اندازه می‌گیرم 
گم میشم تو معنی تو، معنی تازه می‌گیرم 


 سقف‌مون افسوس و افسوس، تن ابر آسمونه 
یه افق یه بی‌نهایت، کمترین فاصله‎مونه 


تو فکر یک سقفم، یک سقف رویایی 
سقفی برای ما، حتا مقوایی 


 تو فکر یک سقفم، یک سقف بی‌روزن 
سقفی برای عشق، برای تو با من 


سقفی اندازه‌ی قلب من و تو .. واسه لمس تپش دلواپسی 
برای شرم لطیف آینه‌ها .. واسه پیچیدن بوی اطلسی 


زیر این سقف اگه باشه، می‎پیچه عطر تن تو 
لُختی پنجره‌هاش‌و می‌پوشونه پیرهن تو 


زیر این سقف خوبه عطرِ خود‌فراموشی بپاشیم 
آخر قصه بخوابیم، اول ترانه پاشیم 


(ایرج [!] عطایی)

دیدگاه  •   •   •  1392/06/31 - 02:45
+5
saman
saman

یاد داری که موسم پاییز


جانب باغ و بوستان رفتیم


دست در دست یکدگر باهم


از پی دیدن خزان رفتیم


پنجه های چنار زرد و نزار


زیر پای من و تو می شد خرد


باد پاییز های و هوی کنان


برگها را به هر طرف می برد


گلبن نسترن ز بی برگی


بیدسان پیش باد می لرزید


گه ز تاراج باغ می نالید


گه ز تشویش باد می لرزید


شاخه های صنوبر و شمشاد


بر سر خاک زر می افشاندند


برگها زیر پای ما نالان


قصه ای دردناک می خواندند


خسته و دلشکسته می گفتند


مرگ مطلوبتر ز تنهایی ست


پایفرسود پای دوست شدن


دوستان خوبتر ز تنهایی ست

دیدگاه  •   •   •  1392/06/31 - 02:30
+2
saman
saman

صنما بیا صنما بیا که به عهد بسته وفا کنم


سر و جان و تن، دل و عقل و دین همه در ره تو فدا کنم


به تو هر گزند و بلا رسد، غمی ار نکرده خدا رسد


دل و جان و دیده به نزد تو، سپر گزند و بلا کنم


صنما به من نگهی بکن، نگهی به خاک رهی بکن


نکنی همیشه گهی بکن، که تو را همیشه دعا کنم


به جمال تو به کمال تو، به سیاهدانه ی خال تو


که ز لوح سینه خیال تو، نشود دمی که جدا کنم


گل من مرو ز مقابلم، که به روی ماه تو مایلم


چه کنم اسیر غم دلم، نتوانمت که رها کنم


تو به بوی یاس و سپرغمی، به سپیدی گل مریمی


به صفای اشکی و شبنمی، بنمای رخ که صفا کنم.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 23:30
+2
saman
saman

یاد داری که موسم پاییز


جانب باغ و بوستان رفتیم


دست در دست یکدگر باهم


از پی دیدن خزان رفتیم


پنجه های چنار زرد و نزار


زیر پای من و تو می شد خرد


باد پاییز های و هوی کنان


برگها را به هر طرف می برد


گلبن نسترن ز بی برگی


بیدسان پیش باد می لرزید


گه ز تاراج باغ می نالید


گه ز تشویش باد می لرزید


شاخه های صنوبر و شمشاد


بر سر خاک زر می افشاندند


برگها زیر پای ما نالان


قصه ای دردناک می خواندند


خسته و دلشکسته می گفتند


مرگ مطلوبتر ز تنهایی ست


پایفرسود پای دوست شدن


دوستان خوبتر ز تنهایی ست

دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 23:28
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ