یافتن پست: #گمشده

Edris
Edris
گمشده ی این نسل اعتقاد است نه اعتماد،اما افسوس که نه بر اعتماد،اعتقادیست و نه بر اعتقادها،اعتماد . . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/11/19 - 19:07 توسط Mobile
+3
sepideh
sepideh
تو اين دنيا هر كس يه نيمه ي گمشده داره و لايق همونه، پس سعي نكن در ساختن پازل زندگيت تقلب كني...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/19 - 14:44
+6
parnian
parnian
همه نیمه ی گمشده و مکمل شونو پیدا کردن ؛
ما هنوز متمم مون رو هم ندیدیم !
به 30 درجه هم راضی شدیم دیگه !
نبود ؟؟؟ یه 10 درجه... !؟؟؟{-11-}
5 دیدگاه  •   •   •  1390/11/18 - 22:45
+10
aB'Bas S
aB'Bas S
سالها رفت و هنوز یک نفر نیست بپرسد از من که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟ صبح تا نیمه ی شب منتظری همه جا می نگری گاه با ماه سخن می گویی گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی راستی گمشده ات کیست؟ کجاست؟ صدفی در دریا است؟ نوری از روزنه فرداهاست یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 12:24
+2
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
شماره ی جدیدم زنگ زدم به دوستم میگم امروز تو مدرسه نبودی میگه تو از بچه های مدرسه ای گفتم : پـَـــ نــه پـَـــ از بچه های باباتم گمشده بودم بعد از ۱۸ سال میخوام به آغوش گرم خوانواده برگردم
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 23:56
+1
sasan pool
sasan pool
کوله بار سفرت رفت و نگاهم را برد نه تو دیگر هستی نه نگاهت که در ان دلخوشیم سبز شود سایه می داند که به دنبال نگاهت همچون ابر سرگردانم هیچ کس گمشده ام را نشناخت تابش رایحه ای خبر اورد کسی در راه است چشمی از درد و دلم اگاه است کاش هیچ وفت عشقی متولد نمی شد که روزی احساس بمیرد ...........................................................................
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 11:28
+4
رضا
رضا
شاید آن روز که عاشق بودم، آسمان دلم آبی تر بود

ساده تر بود برایم پرواز...

ساده تر بود برایم آواز...

شاید آن روز به اندازه ی عاشق شدنم

وسعت آبی دنیای پس پنجره ها، آینه ها

اندکی قابل سنجیدن بود..

دست های پر از احساس وتماشایی گل، خواهشی در طلب چیدن و بخشیدن بود.

ولی افسوس از آن عشق و هوا

با من گمشده در خویش خبر نیست دگر!؟

با من گمشده در خویش خبر نیست دگر.........!؟
دیدگاه  •   •   •  1390/11/3 - 17:19
مهسا
مهسا
گمشده این نسل اعتماد است نه اعتقاد . اما افسوس که نه بر اعتماد اعتقادیست و نه بر اعتقادها اعتماد!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/26 - 04:11
+3
ܓ✿جُوجه فِنچِ مُتِفکِرܓ✿
ܓ✿جُوجه فِنچِ مُتِفکِرܓ✿
دانشجویان ساکن خوابگاه : جنگجویان کوهستان دانشجویان پرسر و صدا : گروه لیان شان پو خانواده دانشجویان : بینوایان انتخاب درس افتاده : زخم کهنه اولین امتحان : جدال با سرنوشت مراقبین امتحان : سایه عقاب تقلب : عملیات سری روز دریافت کارنامه : روز واقعه اعتراض دانشجو : بایکوت اعتراض برای کیفیت غذا : می خواهم زنده بمانم دانشجوی اخراجی : مردی که به زانو در آمد آینده تحصیل کرده : دست فروش(البته اين برا رشته ما نيستاون يكي رشته ها رو ميگم.) رئیس دانشگاه : مرد نامرئی استاد راهنما : گمشده دانشجویی که تغییر رشته داده : بازنده سرویس دانشگاه : اتوبوسی به سوی مرگ کتابخانه دانشگاه : خانه عنکبوتان(به استثناي دانشگاههاي علوم پزشكي) اتوماسيون تغذيه : آژانس شیشه ای التماس برای نمره : اشک کوسه سوار شدن به اتوبوس : یورش ترم آخر : بوی خوش زندگی تسویه حساب : خط پایان عمر دانشجو : بر باد رفته مسئول خوابگاه : کارآگاه گجت
دیدگاه  •   •   •  1390/10/17 - 19:23
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ