یافتن پست: #گم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



من دیوانه ان لحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی.......



محکم در اغوشم بگیری و شیطنت وار ببوسیم.....



و من نگذارم.....



عشق من بوسه با لجبازی بیشتر میچسبد....!!


دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 17:55
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺍﻟﻮ ﺍﻟﻮ ﺻﺪﺍﺕ ﻗﻄﻊ ﻭ ﻭﺻﻞ ﻣﯿﺸﻪ

منم ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮﯼ توﺟﺎﻡ ﺑﺪﻡ, ﺍﻟﮑﯽ ﻣﯿﮕﻢ: ﺍﻻﻥ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ؟؟؟ |:

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﻦ :ﺁﺭﻩ ﺍﻻﻥ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ !!!...|: |: :|آخه چرااااااا :|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 17:41
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

چیز هایی که نشدیم…!


ته دیگ طلایی رنگ خوشمزه هم نشدیم دو نفر سرمون دعوا کنند


شلغمم نشدیم یکی کوفتمون کنه خوب شه…..!!


ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه


قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم


خربزه هم نشدیم هر کی می خورتمون پای لرزش هم بشینه


موبایل هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنی


پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن


آهنگ هم نشدیم ، دو نفر بهمون گوش کن


مانیتور هم نشدیم ازمون چشم بر ندارن……!!!!!


به استاد میگم استاد شما که ۹ دادی حالا این یه نمره هم بده دیگههههههههه ، یک نگاه عاقل اندر دیوانه کرد دست گذاشته رو دوشم میگه برو درس بخون پسرم ، استادم نشدیم شخصیت کسی رو خورد کنیم


کیبورد هم نشدیم ملّت به بهانه تایپ یه دستی به سر و کلمون بکشن…..


کلاه هم نشدیم ملت رو سرگرم کنیم


ای خدااااااا! بختک هم نشدیم بیفتیم رو ملت


تام و جری هم نشدیم زندگیمون سرتاسر هیجان باشه


نون هم نشدیم یکی از روی زمین ورداره بوسمون کنه


ای کی یو سان هم نشدیم تف بمالیم کف کلمون ، همه چی حل شه


مهر جانماز هم نشدیم بوسمون کنن


فلش مموری هم نشدیم حافظه مون زیاد باشه


معادله هم نشدیم ، کلی آدم دنبال این باشن که بفهمنمون و حداقل دو نفر درکمون کنن


کتابم نشدیم حداقل دوست مهربان بشیم


علف هم نشدیم حداقل به دهن بزی شیرین بیایم


عروسک هم نشدیم یکی بغلمون کنه


شارژر هم نشدیم بقیه رو شارژ کنیم


توپ فوتبالم نشدیم ۲۲ نفر بخاطرمون خودکشی کنن


گلدونم نشدیم یکی یه گل بهمون بده


کبری هم نشدیم تصمیماتمون رو تو کتاب ها بنویسن


کزت هم نشدیم آخرش خوشبخت شیم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 16:46
+1
roya
roya

دوست دارم الان یکی بغلم کنه بگه چته دیوونه بیا این یه نخ سیگارو بکش ؟؟؟


منم بگم پاشو برو گمشو کثافت آشغال ناباب …


خیلی صحنه آموزنده و ملودرامی میشه !


دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 13:31
*elnaz* *
*elnaz* *

میگم خداحافظ


که تو چشم تَر کنی و بگـــی :



کجــا ؟ مگه دست خودته این اومدن و رفتن ؟



که سفت بغلم کنی و بــگی :



هیچ رفتــنی تو کار نیست



همین جـا ” به دلت اشاره کنی” جاته تا همیشه.



آخر سرش محکم بگی : شیر فهم شد ؟؟!



و من ، دل ضعفه بگیرم از این همه عاشقانه های محکمت!



دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 00:23
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



به چه زبونی بهت بگم دوستت دارم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فارسی: دوستت دارم

انگلیسی: آی لاو یو

ایتالیایی: تیامو

هندی: هومکو تو مسه بیارهه

اسپانیایی:تیکی یورد

آلمانی: ایش لیبه دیش

عربی: احبک

به چینی:ووای نی

ترکی: سنی سویورم

کردی: خوشم ده وی


@saraaaa



دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 22:22
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مادربزرگم همیشه میگه موقع خوردن آب حتما ۳ بار بسم اللّاه بگید , چون ۳ تا جن در آب وجود داره …. . . . ۲ تا هیدرو جن و ۱ اوکسی جن :|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 21:48
+2
xroyal54
xroyal54

فروردین : انتظار به پایان رسید و بعد از سالها انتطار و فراز و نشیب و غم و غصه و اشک و نا امیدی، به زودی ازدواج می کنی و به خانه بخت می روی، اما شب عروسی هنگام صرف شام برق می رود و داماد فرار می کند.





اردیبهشت: کسی در این دنیا هست که هر لحظه به تو فکر می کند و بی تو زنده نیست و نفس نمی کشد و قلبش نمی زند و اگر با او تماس نگیری، به کما می رود.او به زودی به خواستگاریت میاید و تو را با اسب سفید به قصر خوشبختی ها می برد.





خرداد : امروز دوست مامانت بعد از سالها زنگ می زنه خونه شما و با مامانت حرف می زنه و تورو واسه پسرش خواستگاری می کنه . البته تا سه سال دیگه نمی تونید ازدواج کنید چون پسره زندانه و سه سال از حبسش مونده.





تیر: تو با هر کسی که ازدواج کنی یکسال نشده پست می دن و باز برمی گردی خونه بابات.





مرداد : تا ۴۳ روز دیگه ازدواج می کنی با پسر مورد علاقه ات و تا ۳۴۲ روز دیگه بچه دار میشین پسره اسمشو می زارین بهرام بعد از ۷۴۰ روز دیگه بچه دومت بدنیا میاد که اونم پسره اسمش می زارین شهرام و ….





شهریور : هر خواستگاری که واست میاد بعلت نامعلومی بعد از سه روز ناپدید میشه و دیگه خبری ازش نمیشه.





مهر : تا یکسال دیگه ازدواج می کنی اما شوهرت معتاد ازآب در میاد و طلاق میگیری بعد از یکسال باز ازدواج می کنی اما اون یکی هم معتاد در میاد و باز طلاق دوباره یکسال صبر می کنی و باز ازدواج می کنی در ازدواج سوم موفق میشی و پسر یک کارخونه دار میلیاردر و فوق العاده زیبا تو رو میگیره و کلی خوشبخت میشی.





آبان :پسری که همیشه در دانشگاه از تو جزوه می گیرد، هیچ فکری در کله اش ندارد و فقط عادت کرده از تو کمک بگیرد، نه قیافه داری، نه اخلاق. چرا این جوری فکر می کنی که باید در دوران دانشگاه ازدواج کنی؟ خلاصه بگم تا آخر عمر واست خواستگار نمیاد الکی منتظر نباش.





آذر:دوتا خواستگار سمج تا ۲ ماه آینده میان خواستگاریت که هر دو دیوانه وار عاشقتن و وقتی می فهمن یک خواستگار دیگه داری با هم دعواشون میشه (دعوای عشقی) و هر دو با ضربات چاقو به قلب هم می زنن و هر دو می میرن. و تو تا آخر عمرت می مونی خونه بابات!





دی: به زودی با نویسنده محبوبت آشنا می شوی و از تو خواستگاری می کند. اما چند ماه بعد با بهانه های مختلف از ازدواج با تو منصرف می شود. تو دلیل این عمل او را نمی فهمی، اما به زودی متوجه می شوی رمانی از او منتشر شده که شخصیت های آن بسیار شبته تو و پدر و مادر و خواهر و برادر و فامیلهایت هستند و در مقدمه کتاب هم توضیح داده که برای دستیابی به این داستان واقعی، مجبور شده به دختری زشت پیشنهاد ازدواج بدهد.





بهمن : امروز همه از این که به زودی ازدواج می کنی خوشحال هستند، چون از دست غرغرهایت راحت می شوند و از این به بعد شوهر بیچاره ات است که باید تو را تحمل کند.





اسفند : عید نوروز بعدی عروسیته و با اونی که سالها منتظرش بودی ازدواج می کنی واسه ماه عسل، با کشتی شخصی داماد میرین به یک ویلا توی یک جزیره زیبا در اسپانیا! اما کشتی وسط راه میخوره به کوه یخ و غرق میشه! شوهرت تو رو سوار یه تخته میکنه و چون اون تخته تحمل وزن دوتاتون رو نداشته ، تخته رو ول میکنه و تو آب یخ میزنه و میمیره !تو هم برمیگردی خونه بابات و تا آخر عمر شوهر گیرت نمیاد!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 21:09
+5
saeed
saeed

مهربونم،


         نازنینم، بهترینم.


                    عشقم، امیدم، جونم.


                                        با توام ، با تو، دنیای من.


میخوام لحظه هام رو با تو بگذرونم. تمام لحظه های که حالا دارم و نمی دونم چند سال، چند ماه، چند هفته، یا چندروز دیگه میتونم و فرصت دارم با تو باشم یا نه؟!


ارزش این لحظه ها رو با هیچ چیز دیگه نمیتونم برابر بدونم.


میخوام تو تمام لحظه هایی که میتونیم داشته باشیم،با تو باشم.


 کنارت،


         همراهت،


                          هم قدم


                            و هم نفس با نفس کشیدنت.


میخوام تا میتونم صدای قلب مهربونت رو بشنوم. تا میتونم نفسهات رو بشنوم و حفظ کنم.


میخوام ضربان قلبت رو بشمارم تا وقتی نیستی، از حفظ بشمارم و ثانیه هام رو با تو تنظیم کنم.


کنارم بمون، تا زنده بمونم. با من باش، تا دووم بیارم.


مراقب چشمات باش، تا امیدوار بمونم. مراقب قلبت باش، تا زنده بمونم. مراقبم باش، تا کنارت بمونم.


گفتم، هزار بار دیگه هم میگم:


دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم مهتابم . . . تا هر زمان که زنده باشم.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 20:42
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
کیا یاد شونه گرگم به هوا بازی میکردیم لحظه ای که گرگ دنبال کسی دیگه بود و ما هم آزاد روی زمین بودیم چه حالی میداد، حس آزادیش از اینکه بعد از ۲۰ سال از زندان آزاد بشی بیشتر بود!
هی جوونی کجایی که یادت بخیر ....
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 19:35
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ