یافتن پست: #گم

.:SaRa:.
.:SaRa:.
یکی از فامیلامون اسم بچشو گذاشته سپنتا ، هر موقع ننش صداش میزنه میگم ۱۵تا …
اینم فک و فامیله اونا دارن ؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 17:54
+4
.:SaRa:.
.:SaRa:.
خسته و مونده رسیدم خونه میگم سلام مامان غذا چی داریم ؟
مامانم با مهربانی بی سابقه ای میگه سلام عزیزم چند لحظه صبر کن الان نهارو حاضر میکنم …
با کمال تعجب میگم مامی مهربون شدی ؟؟؟!!!
میگه اه تویی ؟ فکر کردم مبیناست (آبجی کوچکم) ! کارد بخوره اون شکمت اول برس بعد نهار نهار کن ، از صبح تا الان پای گاز وایسادم … خلاصه یک قشقرقی به پا کرد که نگو و ننویس …
در مورد افق و سر راهی بودن با من حرف نزنید اعصاب ندارم !
آهنگ هم نمیخوام بدم بیرون اعصاب اون رو هم ندارم !
اصلن کلا اعصاب ندارم !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:22
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلتنگم نه برای کسی از بی کسی …
خسته ام نه از تکاپو از در به دری …
نه دوستی، نه یادی، نه خاطره ی شیرینی!
تنهایم تنهاتر از آن سنگ کنار جاده اما مشتاقم،
مشتاق دیدار آنکس که صادقانه یادم کند
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:20
+5
.:SaRa:.
.:SaRa:.
بابام ﻣﯿﮕﻪ ﺍﻭﻝ ﮔﻮﺵ ﮐﻦ ﺑﺒﯿﻦ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻢ ﺑﻌﺪ ﯾﺎ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻦ ﯾﺎ ﺑﺮﻭ ﻓﮑﺮﺍﺗﻮ ﮐﻦ ﺑﻌﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻦ !!!
پدر دمکراته ما داریم ؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:17
+6
.:SaRa:.
.:SaRa:.
به مامانم میگم : شام چی داریم ؟
میگه : آنچه گذشت !
میگم : غذای جدیده ؟
میگه : عارع …
میگم : خو حالا چیا داره توش ، واسه سلامتی خوبه ؟
میگه : هرچی تو این هفته پختم و کوفت نکردی رو قاطی کردم دوتا تخم مرغم زدم بهش و مث کتلت سرخش کردم !
اگه اینم کوفت نکنی فردا شب پس از سالها داریم …
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:16
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

گم شدم توی شبی که خودمم،شبی که حتی یه فانوس نداره منو با خودت ببر به روشنی،
آخه هیچکی مثل تو منو دوست نداره
لک زده دلم واسه یه هم زبون،
شیشه دل همه سنگ شده
میدونی دلیل گریه هام چیه،
آی خدا دلم برات تنگ شده

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:02
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

اینجا زمین است رسم آدم هایش عجیب است! اینجا گم که مى شوى به جاى اینکه دنبالت بگردند فراموشت مى کنند ...

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 11:55
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آخر کلاس اشتباهی به جای این که بگم خسته نباشید برگشتم به استادمون گفتم سلامت باشید.اونم جواب داد:عافیت باشه...!!!
حالا سوتی منو بی خیال این استاده اون وسط عافیت باشه رو از کجا اورد؟!
اصن یه وضعی.!!!!!!!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 11:39
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
عشق یعنی انتظاروانتظار

عشق یعنی هر چه بینی عکس یار

عشق یعنی شب نخفتن تا سحر

عشق یعنی سجده ها با چشم تر

عشق یعنی دیده بر در دوختن

عشق یعنی از فراقش سوختن

عشق یعنی سر به در آویختن

عشق یعنی اشک حسرت ریختن

عشق یعنی چون محمد پا به راه

عشق یعنی همچو یوسف قعرچاه

عشق یعنی لحظه های ناب ناب

عشق یعنی لحظه های التهاب

عشق یعنی گم شدن در کوی دوست

عشق یعنی هر چه در دل آرزوست

عشق یعنی یک تیمم یک نماز

عشق یعنی عالمی راز و نیاز

عشق یعنی یک تبسم یک نگاه

عشق یعنی تکیه گاه و جان پناه

عشق یعنی سوختن یا ساختن

عشق یعنی زندگی را باختن

عشق یعنی همچو من شیدا شدن
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 01:27
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
نمیدانم

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد

نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت

ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد

گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازی گوش

و او یکریز و پی در پی دم گرم و چموشش را در گلویم سخت بفشارد

و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد

بدین سان بشکند

هر دم سکوت مرگبار را
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 01:24
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ