♥ نگار ♥
یه عروسی رفتیم کلی حزب اللهی!
به جای ارکستر و دی جی دست میزدن و میخوندن که:
صل علی محمد، صلوات بر محمد.
به عموم میگم :خجالت نمیکشن واقعا؟
یکیشون نزدیک ما ایستاده بود شنید حرفم رو، برگشته
میگه:
خب مگه چه اشکالی داره یکمی شادی هم بدنیست
♥ نگار ♥
شﻮﻫﺮ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕﺧﻮﺍﺏ ﺷﺪ ﻭ ﭼﺸﻤﺶﺑﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﻭﺧﻮﻧﺪ،،،
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﺭﻭﯼﮐﺎﻏﺬ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻮﺷﺖ،
ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ هنگام ﺯﻧﮓ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﺼﺪﺍ ﺩﺭﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺟﻮﺍﺏﻣﯿﺪﻩ :
ﺳﻼﻡ ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻟﺒﺎﺳﺎﻡ ﻭ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢﻭ ﻣﯿﺎﻡ، ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺑﺎﺵﻓﺪﺍﺕ ﺷﻢ،،،
ﺧﺪﺍﺭﻭ ﺷﮑﺮ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﻭﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪﮔﻮﺭﺵ ﻭ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ،
ﺍﻧﺸﺎﻟﻠﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﯾﺨﺘﺶ ﻭﻧﺒﯿﻨﻢ،، ﮐﺎﺵ ﻗﺒﻞﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ اونو ﻣﯿﺪﯾﺪﻡ ﺑﺎ ﺗﻮﺁﺷﻨﺎ ﻣﯿﺸﺪﻡ ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ
ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺑﺎﺵ ﻣﻦ ﺗﺎ ﻧﯿﻢﺳﺎﻋﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﯿﺸﺘﻢ.
ﻭ ﺑﻌﺪ ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮﻟﺐ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯿﺨﻮﻧﺪﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ
ﺯﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖمیمرد ﻭ ﭘﺮﭘﺮﻣﯿﺸﺪ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺝ ﺷﻮﻫﺮﺵ، ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺖﺧﻮﺍﺏ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻭﺭﻓﺖ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﭼﯽ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﻧﻮﺷﺘﻪ .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺩﯾﺪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ،،؛
ﺧﻨﮕﻮﻝ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﮐﻒ ﭘﺎﯼ ﭼﭙﺖ از زیر تخت ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ،،،ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻡ ﻧﻮﻥ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ...
♥ نگار ♥
می بینم از تو آشپزخونه صدا میاد رفتم می بینم داداشم هی در یخچالو باز و بسته میکنه … میگم :چرا همچین میکنی؟ درش کنده شد میگه: دارم رفرش میکنم ببینم چیز جدید پیدا می کنم یا نه !! ای خــــــــدا این خوشیــارو از مـــا نگیر
♥ نگار ♥
پسره پست گذاشته : بعد از رفتن تو، مثل فرهاد شدم در حسرت چشمان لیلی
والا تا جایی که من میدونم فرهاد عاشق شیرین بود نه لیلی!
نمیگم عاشق نشید
ولی خواهشا بعد از شکست عشقیتون اول کتاب ادبیاتتونو بررسی کنید
ای بابا کجا
1393/02/8 - 21:49منم ک دارم میرم
1393/02/8 - 21:55تو کجا دیگه
1393/02/8 - 21:57تو رو خدا تو دیگه مثه مریم نشو.......من تازه امید داشتم تو برش گردونی
1393/02/8 - 21:57مریم حرف بزنه رو حرفش میمونه داداش گلم چی بگم....
1393/02/8 - 22:11