یافتن پست: #گم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



مـے ترسم از نبوבنت و از بوבنت بیشتر...!

نـבاشتنت ویرانم میڪنـב وבاشتنت متوقفم...!

وقتـے نیستـے ڪسـے را نمـے خواهم و وقتـے هستے تورا میخواهم..!

رنگهایم بے تو سیاه است وבر ڪنارت خاڪسترے ام...!

خـבاحافظے ات به جنونم میکشـב و سلامت به پریشانے ام...!

بے تو בلتنگم وباتو بیقرار...

بے توخسته ام وباتو בر فرار...

בرخیال مــלּ بمان... از ڪنار مــלּ برو...!!

مــלּ خو گرفته ام به نبوבنت...!

از سڪوتم بترس …

وقتی ڪـﮧ ساڪـــت می شوم ….

لابـב همـﮧ ے בرב בل هایم را بـرבه ام پیش خـــבا ... !


دیدگاه  •   •   •  1393/01/8 - 12:45
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به مامانم میگم:
خواب دیدم مُردَم
میگه :خیره انشاا… :|
دیگه میدونم سرِراهیم فقط نمیدونم تو سبد بودم یا کالسکه!
دیدگاه  •   •   •  1393/01/8 - 12:05
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

یه دخترعمودارم بهش میگیم خانم شیرزاد از بس خنگه

ازش میپرسم یارو مرد سیاهه شب عیدی

چی بهشون می گفتن؟ میگه بابانوئل؟

میگم :نه عموکی بود؟

میگه :آهااا عموقناد

خدایارحم کن :|

دیدگاه  •   •   •  1393/01/7 - 20:53
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
میگما یه وقت زشت نباشه



من از این موبایل گرونا ندارم هی فرت وفرت از زیبایی هام عكس بگیرم بذارم تو شبكه های اجتماعی خوب خوشگلم چی كار كنم میخوام یه وقت ملت محروم نمونن از این نعمات الهی
دیدگاه  •   •   •  1393/01/7 - 16:34
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
لطفا متن زیر را طوری بخوانید که انگار یک وزنه صد کیلویی روی سینه تان قرار گرفته
یا درحال زور زدن واسه اجابت مزاج هستید:
آره لعنتی تو خیلی پستی بگو بگو من برات چی بودم یه لعنتی آشغال کثافت ؟
تبریک میگم شما الان یک رپر هستید :| ^_^
دیدگاه  •   •   •  1393/01/7 - 16:29
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
داداش کوچیکم 6 کیلو تخمه گذاشته جلوش داره میخوره

میگم بذارشون اینور باهم بخوریم

یه دونه گذاشته تو دستم ...

میگه : اینو بخور بقیه هم همین مزه رو میدن :|
دیدگاه  •   •   •  1393/01/7 - 16:04
+2
xroyal54
xroyal54
این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور
پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم؟
سالها منتظر سیصدو اندی مرد است
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
اگر آمد، خبر رفتن مارا بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم...
Photo: ‎این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور<br />
پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم؟<br />
سالها منتظر سیصدو اندی مرد است<br />
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم<br />
اگر آمد، خبر رفتن مارا بدهید<br />
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم...<br />
<br />
( شعری که [!] بهجت زیر لب زمزمه می کردند. )‎
دیدگاه  •   •   •  1393/01/7 - 14:50
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو اخبار گفت یه هواپیما توو مالزی مفقود شده و خانواده‌های مسافرا، نگرانن
، مامان بزرگم برگشته میگه:"آخی طفلی ها دم عیدی چه بلایی سرشون اومد"
دیدگاه  •   •   •  1393/01/6 - 17:31
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﻣﺎﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺷﺪﻡ
ﭘﺴﺮﻣﻮ ﻣﯿﺒﺮﻡ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻣﯿﮕﻢ ﻫﺮ ﮐﺪﻭﻣﻮ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﻪ
ﺑﻬﺶ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺧﻮﺩﺷﻪ ﭘﺲ ﺑﺎﯾﺪ
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ...
ﺑﻬﺶ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﺪﻡ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﭘﺴﺮﻭﻧﺶ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺎﺯﯼ
ﻧﯿﺴﺖ ؛ ﺑﻬﺶ ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﺧﻮﺏ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﮐﺮﺩﻥ
ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﮑﺶ ﯾﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﻪ !
ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻨﺶ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻋﺮﻭﺳﮏ
ﺑﮕﺮﺩﻩ !
ﺑﻬﺶ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﺪﻡ ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﺮﺍﻗﺐ
ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺶ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻨﻬﺎ ﻣﯿﺮﺳﻪ …
ﺍﯾﻨﺎﺭﻭ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ ﺗﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﯾﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﺸﻪ ﻧﻪ ﯾﻪ ﻧﺎﻣﺮﺩ

2 دیدگاه  •   •   •  1393/01/6 - 14:05
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

حاج آقا بالای منبر میگه جوانان ما خیلی گمراه شدن
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
آنها 11تومن میدن بابت یک قوطی آبجو ...
طرف بلند میشه میگه حاجی انداختن بهت 8 تومنه )))))

دیدگاه  •   •   •  1393/01/6 - 13:52
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ