یافتن پست: #گم

EHSAN
EHSAN
آدمیزاد موجود عجیبیه! واسه هدایتش 124 هزار تا پیامبر کفایت نکردن ولی واسه گمراه کردنش یه دونه شیطان کافی بود!
آخرین ویرایش توسط mohsencage در [1392/10/7 - 09:50]
دیدگاه  •   •   •  1392/10/6 - 10:54
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

سوال ی اقا پسر
دیروز با دوست دخترم بیرون بودم، تا رسیدم خونه دست كردم تو جیبم دیدم گوشیم نیست!
زنگ زدم كسی جواب نداد!
مسیری رو كه پیاده اومده بودم برگشتم، نبود!
منم جوگیر!!! گفتم خدایا اگه پیدا بشه یه گوسفند میكشم!!!
خلاصه با حال و روز داغون برگشتم خونه، زنگ زدم به دوست دخترم گفتم:عزیزم من گوشیم گم شده، اگه زنگ زدی یا اس.ام.اس دادی جواب ندادم نگران نشو!
گفت : نه عزیزم من نگران نشدم چون گوشیتو توی ماشین من جا گذاشتی. ولی نیوشا جون ومهسا جون و عسل جون تا حالا كلی اس.ام.اس دادن و یه بند هم دارن زنگ میزنن!
فكر كنم اونا خیلی نگرانت شدن.
گوشیتو میندازم تو سطل آشغال كنار در ورودی همون پارک
خراب شده ای كه با توی عوضی توش آشنا شدم.
دیگه هم به من زنگ نزن ..!
باااای ...!
حالا سوال شرعی : من الان باید گوسفند بكشم یا نه ؟

آخرین ویرایش توسط NEGAR1992 در [1392/10/5 - 16:10]
دیدگاه  •   •   •  1392/10/5 - 16:09
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥





@mohsencage@roya66
12 دیدگاه  •   •   •  1392/10/5 - 16:00
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پسره تو خیابون بهم گفت: جووووووووون

چی ساخته بابات

گفتم:خب شماره مامانتو بده، بگم بابام بیاد یکی هم برا شما بسازه... والا :|
دیدگاه  •   •   •  1392/10/5 - 15:14
+3
محمد
محمد
میگما !!!
یه وقت زشت نباشه با این سن و سال ، بارون كه میاد ،
ما هیچ خاطره اى تو ذهنمون زنده نمیشه !
دیدگاه  •   •   •  1392/10/4 - 18:36
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دلتنگم

مثل مادر بی سوادی که

دلش هوای بچه اش را کرده

ولی بلد نیست شماره اش را بگیرد...


دیدگاه  •   •   •  1392/10/4 - 18:10
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



با نبودنت کنارآمده ام، فقط با بودنت در کنارش،کنار نمی آید دلم...




3 دیدگاه  •   •   •  1392/10/4 - 18:08
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مامانم میگه آب جوش میریزی بسم ا...بگو!
ممکنه بریزی روی بچه جن!میگم:آخه مادر من!
مگه جنها بیکارن بچه شونو بیارن تو
ظرفشویی ما؟
میگه:خب بچن دیگه!
شیطونن خودشون میان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/10/4 - 17:42
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

دوست دارم دکتر زنان زایمان شم ، میدونین چرا ؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
زیــــــــــرا :
وقتی از اتاق عمل بیام بیرون سرم بندازم پایین بگم متاسفم بچه ناقص به دنیا اومده.....!
بعد در حالی ک همه از ترس خشکشون زده پدر بچه از من بپرسه :
بچه چه مشکلی داره؟
منم دستامو بزارم رو دلم هار هار بخندم و بگم: پسررررررررره!

دیدگاه  •   •   •  1392/10/4 - 16:13
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خدای من !
نه آن قدر پاكم كه كمكم كنی و نه آن قدر بدم كه رهایم كنی ...
میان این دو گمم !
هم خود را و هم تو را آزار میدهم ...
هرچقدر تلاش كردم نتوانستم آنی باشم كه تو خواستی ..
دیدگاه  •   •   •  1392/10/4 - 15:39
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ