ebrahim
قابل توجه بجه های سایت(اونایی که ایرانسل دارن)
اسم کسیو که دوست دارین به 81332 اس ام اس کنید حالشو ببرید.....فقط خزش نکنید
mah3a
من کور هستم لطفا کمک کنید ...
روزی مرد کوری روی پله های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد:
من کور هستم لطفا کمک کنید.
روزنامه نگارخلاقی از کنار او می گذشت. نگاهی به او انداخت فقط چند سکه در داخل کلاه بود.
او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد.
عصر آن روز، روزنامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است. مرد کور صدای قدمهای خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته بگوید که بر روی آن چه نوشته است؟
روزنامه نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم. سپس با لبخندی متن تابلو را برای پیرمرد خواند:
امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!
وقتی کارتان را نمی توانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید. خواهید دید
بهترینها ممکن خواهد شد. باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.
حتی برای کوچکترین
mah3a
میگن تو جهنم وختی سوار مترو میشی ، دهن همه بویِ سیر و پیاز میده ...!
همش هم رِ به رِ تو صورتت خمیازه میکشن ...!!!
.تقوا پیشه کنید !!!!!!
mah3a
فال روز (11 اسفند- 2مارچ)
امروز واقعا سخت است که تعادل را در زندگی خود دوباره برقرار کنید به خاطر اینکه ممکن است احساس کنید بسیار سخت است که بلاخره "بله" یا "نه" بگویید! شما مایلید که از حاشیه بیرون بروید تا بتوانید در متن زندگی محدودیتهایی برای خود ایجاد کنید اما شاید برای تان سخت باشد که ازآن قوانین پیروی کنید. تنها راهی که میتوانید واکنش دنیا و کائنات را نسبت به تصمیمات تان امتحان کنید این است که "خلاق و مبتکر" باشید. این کار آنقدرها که به نظر میرسد سخت و دشوار نیست؛ فقط زمان لازم دارید تا راه خود را پیدا کنید.
reza
در یک غروب زمستانی شیوانا از جاده خارج دهکده به سمت روستا روان بود. در کنار جاده مردی را دید که زخمی روی زمین افتاده است و کنار او چند نفر درحال تماشا و نظاره ایستاده اند. شیوانا به جمعیت نزدیک شد و پرسید: چرا به این مرد کمک نمی کنید؟!؟
جمعیت گفتند: طبق دستور امپراتور هرکس یک فرد زخمی را به درمانگاه ببرد مورد بازپرسی و آزار قرار می گیرد. چرا این دردسر را به جان بخریم. بگذار یک نفر دیگر این کار را انجام دهد. چرا ما آن یک نفر باشیم؟!
شیوانا هیچ نگفت و بلافاصله لباسش را کند و دور مرد زخمی پیچید و او را به دوش خود افکند و پای پیاده به سرعت او را به درمانگاه رساند. اما مرد زخمی جان سالم به در نبرد و ساعتی بعد جان داد. شیوانا غمگین و افسرده کنار درمانگاه نشسته بود که مامورین امپراتور سررسیدند و او را به جرم قتل مرد زخمی به زندان بردند.
شیوانا یکماه در زندان بود تا اینکه مشخص شد بیگناه است و به دستور امپراتور از زندان آزاد شد. روز بعد از آزادی مجددا شیوانا در جاده یک زخمی دیگر را دید. بلافاصله بدون اینکه لحظه ای درنگ کند دوباره لباس خود را کند و دور مرد زخمی انداخت و او را کول کرد تا به
دادش قولم سال بعد نمیتونی برید اسیا برید تلاش کنید امسال نیافتید پایین پایین شما را پایین پایین میبنم امسال جام حدفی جام لیگ اسیا که رفتیم برید برید بابا بوش اومد خودتون جمع کنید
1390/12/14 - 23:15امید جون داداش بذار جوهر آسیایی شدن امسالتون خشکبشه تا بعد
1390/12/14 - 23:52