یافتن پست: خوب

AmirAli
AmirAli
رسیدم توی کوچه مون ، دیدم یه خانومی داره ماشینش رو بین دوتا ماشین دیگه پارک می کنه….
جای پارک خیلی کم بود و بنده خدا حسابی کلافه شده بود….
وایستادم و فرمون دادم بهش ، « بیابیاااا، خب!حالا فرمون رو کامل برگردون!خوبه خوبه، خاموش کن.»
بعدش هم بدون اینکه منتظر تشکر خانومه بشم راه افتادم برم
که دیدم خانومه صدا کرد و گفت دستت درد نکنه ، زحمت کشیدی!!!!
گفتم خواهش می کنم ، کاری نکردم…
گفت : دانشمند! من داشتم از پارک در می اومدم…
ازین سوتی های ضایع ندیم جلو خانومااا 
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 08:09
+6
hamed noori
hamed noori
در CARLO
ﻳﺎﺭﻭ ﻣﻴﺮﻩ ﺩﺑﻲ ﺗﻮ ﺭﺳﺘﻮﺭاﻥ ﻣﻴﮕﻪ:اﻟﻜﺒﺎﺏ ﺑﺮاﺵ ﻣﻴﺎﺭﻥ ﻣﻴﮕﻪ : اﻟﭙﻴﺎﺯ ﭘﻴﺎﺯ ﺑﺮاﺵ ﻣﻴﺎﺭﻥ ﻣﻴﮕﻪ اﻟﺒﺮﻧﺞ ﺑﺮاﺵ ﻣﻴﺎﺭﻥ با ﻏﺮﻭﺭ ﻣﻴﮕﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﻋﺮﺑﻲ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﻪ ﮔﺎﺭﺳﻮﻧﻪ ﻣﻴﮕﻪ اﮔﺮ ﻣﻦ اﻳﺮاﻧﻲ ﻧﺒﻮﺩﻡ اﻟﮕﻮﺯﻡ ﻫﻢ ﺑﻬﺖ ﻧﻤﻲ ﺩاﺩﻥ :)) :|
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 00:02
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
نزار باور کنم نیستی ، نمیشه ، باورش سخته
همیشه اولش خوبه ، همیشه آخرش سخته
دیدگاه  •   •   •  1392/08/13 - 18:26
+2
✸ Aram ♑ الهه تَــــלּـــهاے ✸
✸ Aram ♑ الهه تَــــלּـــهاے ✸
وقــتـي ازم مــي پـرسي که خوبـي و من ميگم: اي بد نيستم..


يعني بدم !

خيلي هم بدم !!


پس نگو خدا رو شکر !

دیدگاه  •   •   •  1392/08/13 - 10:46
+6
AmirAli
AmirAli
در زندگی زخم هایی هست که با یه چسب زخم ساده خوب میشه

بعضیاشونم اصلا هیچ اقدامی لازم ندارن

الکی بحثو عاشقانه نکنید !

دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 21:10
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

به قول مرحوم خسرو شکیبائی :
نامه ای خواهم نوشت …
نامه ام باید کوتاه باشد ، ساده باشد ، بی حرفی از ابهام و آیه ، از نو برایت مینویسم …
حال همه ما خوب است ، اما تو باور نکن !


دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:53
+2
AmirAli
AmirAli
آشپزی سخته

ولی می تونین با خلاقیت های کوچیک این کار رو برای خودتون به لذت تبدیل کنین

مثلا من ﺩﯾﺮﻭﺯ ماستو خیار رو بدون خیار درست کردم خیلی هم خوب شد

دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:48
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
{-60-}{-60-}
دوستای خوبم ممنون از لایک و کامنت و پستای قشنگنون.
شبتون بخیر التماس دعا
دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:47
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


ماه را گفتم
می توانی آیا
بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه
روح مادر گردی
صاحب رفعت دیگر گردی
گفت نه نه هرگز
من برای این کار
کهکشان کم دارم
نوریان کم دارم
مه و خورشید به پهنای زمان کم دارم ...

روی کردم با دریا
گفتم او را آیا
می شود این که به یک لحظه ی خیلی کوتاه
پای تا سر همه مادر گردی
عشق را موج شوی
مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی
گفت نه نه هرگز
من برای این کار
بیکران بودن را
بیکران کم دارم
ناقص و محدودم
بهر این کار بزرگ
قطره ای بیش نیم
طاقت و تاب و توان کم دارم

در پی عشق شدم
تا در آئینه ی او چهره ی مادر بینم
دیدم او مادر بود
دیدم او در دل عطر
دیدم او در تن گل
دیدم او در دم جانپرور مشکین نسیم
دیدم او در پرش نبض سحر
دیدم او درتپش قلب چمن
دیدم او لحظه ی روئیدن باغ
از دل سبزترین فصل بهار
لحظه ی پر زدن پروانه
در چمنزار دل انگیزترین زیبایی
بلکه او در همه ی زیبایی
بلکه او در همه ی عالم خوبی، همه ی رعنایی
همه جا پیدا بود
همه جا پیدا بود
دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:34
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
در سرزمینی که بال را کباب میکنند ، پرواز آرزوی خوبی نیست !
دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:31
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ